• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 24 -  غرب زدگي و وابستگي فكري روشنفكران
صفحه : 24
خودمان چيزي نداريم . حتي گمان اين است كه خودمان ، حتي اخلاقمان هم اخلاق صحيح نباشد، اين است كه مشكل است ترميمش ، به اين زوديها هم ترميم نمي شود وهمه بايد دست به هم بدهند براي ترميم اين جهت كه اين وابستگي از بين برود؛ و يك مملكتي باشد كه هم اقتصادش مستقل باشد؛ هم فرهنگش مستقل باشد؛ هم انسانش مستقل باشد؛ هم فكرش مستقل باشد - استقلال فكري ؛ استقلال روحي - الان هم در هرجا كه برويد، هر مجلسي از اين روشنفكران ما درست مي كنند، باز حرفها همان حرفهاي غربزدگي است ؛ همان حرفهاست . همان حرفهايي كه در زمان طاغوت وقتي جمع مي شدند دور هم مي گفتند، حالا هم باز همان حرفها را مي زنند. از وابستگي و غربزدگي ما بيرون نيامديم و به اين زودي بيرون نمي آييم . آن گوينده شان ، كه خدا رحمتش كندحالا فوت شده است گفته بود كه ما همه چيزمان بايد انگليسي باشد! يكي از معاريف اينها [مي گويد] كه ما همه چيزمان بايد انگليسي باشد اينطور محتوا را از دست داده بود وميان تهي شده بود. صورت صورت يك آدم ، مثل ساير مردم ؛ ولي محتوا محتواي وابسته .
به اين زوديها ما نمي توانيم اين قشرهاي روشنفكر و اين قشرهاي "آزادي " طلب را ازآن محتوايي كه در [مغز]شان پنجاه سال ، سي سال ، بيست سال تزريق شده است و تهي كردند خودشان را از خودشان ، خودشان از خودشان غافل شدند، به اين زودي ،نمي شود اصلاحشان كرد. يك فرهنگ تازه مي خواهد؛ يك فرهنگ متحول مي خواهد؛ كه حالا از اول بچه هاي ما را بار بياورند به يك فرهنگ انساني ، اسلامي ،استقلالي . يك فرهنگي كه مال خودمان باشد. كه اين بچه از اول بار بيايد به اينطور كه من خودم هستم كه سرنوشتم را مي توانم دستم بگيرم . هي تو گوشش نخوانند كه فرنگ - نمي دانم - اروپا، امريكا. هي تو گوشها خواندند اين را؛ همه چيز بايد از آنجا باشد؛ همه چيز ما وابسته بايد باشد، اخلاقمان هم بايد وابسته باشد؛ وقتي هم كه آزادي مي خواهيم
غرب زدگي و وابستگي فكري روشنفكران