• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 434 -  بهره گيري معنوي و توحيدي از علوم
صفحه : 434
است و امر به تعقل ، امر به اينكه محسوس را به عالم تعقل ببريد و عالم تعقل ؛ عالمي است كه اصالت دارد و اين طبيعت ، يك شبحي است از عالم ؛ منتها ما تا در طبيعت هستيم ، اين شبح را، اين حظ نازل را مي بينيم .
در حديث است كه ان الله تعالي ما نظر الي الدنيا - يا الي الطبيعه - منذ خلقها نظر رحمه ؛ (1) نه اينكه اين جز رحمت نيست لكن نظر به ماوراي اين عالم است ، به ماوراي اين طبيعت است .اينهايي كه ادعا مي كنند كه ما عالم را شناختيم و اعيان عالم را شناختيم ، اينها يك ورق نازل كوچكي از عالم را ديدند و اقناع شدند به همان . آنهايي كه مي گويند كه ما انسان راشناختيم ، اينها يك شبحي از انسان - آن هم نه انسان ، شبحي از حيوانيت انسان - راشناختند و گمان كردند كه انسان همين هست . آنهايي كه ادعا مي كنند كه ما اسلام شناس هستيم ، اينها هم يك چيزي از اين مرتبه نازل اسلام را ديدند و به همين قناعت كردند وگمان كردند كه اسلام را شناختند. انسان به مراتبي كه دارد، مرتبه طبيعتش از همه مراتبش نازلتر است ؛ منتها محسوس ماست . آن چيز چون محسوس ماست ، ما كه طبيعي هستيم والان در عالم طبيعت هستيم ، اين محسوس ما را گاهي اشباع مي كند. معنويت نيست الان ،محسوسات هست .
بهره گيري معنوي و توحيدي از علوم
اسلام براي برگرداندن تمام محسوسات و تمام عالم به مرتبه توحيد است . تعليمات اسلام تعليمات طبيعي نيست ، تعليمات رياضي نيست ؛ همه را دارد. تعليمات طب نيست ؛همه اين را دارد لكن اينها مهار شده به توحيد. برگرداندن همه طبيعت و همه ظلهاي ظلماني به آن مقام نوراني ، كه آخر مقام الوهيت است . بنابراين ، بايد اين معنا كه علوم - مااز آن هم تمجيد مي كنيم ؛ تعريف مي كنيم ؛ همه علوم طبيعي ، همه علوم مادي ؛ لكن آن خاصيتي كه اسلام از اينها مي خواهد در غرب از آن خبري نيست . اگر هم باشد فقط يك چيز نازلي است - آن معنايي كه از علوم دانشگاهها ما مي خواهيم و آن معنايي كه از علوم