• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 138 -  خاطره اي از شهيد مدرس
صفحه : 138
آقا شما نشسته ايد كه چهار تا كمونيست بيايند در دانشگاه و قبضه كنند دانشگاه را؟!شما مگر كمتر از آنها هستيد؟ عدد شما بيشتر از آنهاست ؛ حجت شما بالاتر از آنهاست .شما اين مسائل را كه بگوييد، خيانت اينها را مي توانيد واضح بكنيد در آن مكان ، دردانشگاه . خيانتشان را مي توانيد واضح بكنيد كه خودشان بگذارند بروند. بايستيد،صحبت كنيد. بگوييد آقا، خوب بياييد يكي يكي بگوييد ببينم شما چكاره هستيدآمده ايد توي دانشگاه داريد اخلال مي كنيد؟ مي خواهيد چه بكنيد؟ مي خواهيد درس بگوييد برايمان ؟ شما كار خودتان را اول حساب بكنيد كه چكاره هستيد توي اين مملكت . شما از اهل اين مملكت هستيد، يا عمال غير هستيد خودتان را به مامي چسبانيد؟ بايستيد آقا بگوييد. البته بايد اشخاصي هم كه گوينده هستند بيايند دردانشگاه و من پيشنهاد مي كنم كه آقاي آقا سيد علي آقا بيايند، خامنه اي . شما ممكن است كه برويد پيش ايشان از قول من بگوييد ايشان بيايند به جاي آقاي مطهري . بسيار خوب است ايشان ، فهيم است ؛ مي تواند صحبت كند؛ مي تواند حرف بزند.
لزوم رويارويي با توطئه گران
خاطره اي از شهيد مدرس
در هر صورت عمده ، فعاليت خود شماهاست . مرحوم مدرس ، خدا رحمتش كند- مردي بود كه ملك الشعرا گفته بود از زمان مغول تا حالا مثل مدرس كسي نيامده -مي گفت كه بزنيد كه بروند از شما شكايت كنند؛ نه بخوريد و برويد شكايت كنيد! من رفتم پيشش - خدا رحمتش كند - اخوي ما(2) نوشته بود به من كه يك نفري است اينجارئيس غله است . آن وقت يك رئيس غله زمان رضاشاه بود. به من نوشت كه برويد به آقاي مدرس بگوييد كه اين مرد آدم فاسدي است . دو تا سگ دارد يكي اش را اسمش را"سيد" گذاشته ، يكي اش را "شيخ "! شما برويد [بگوييد] كه اين را از اينجا بيرونش كنند.
نوشت ؛ بايد تبليغ كرد.