• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 86 -  ارتش در صدر اسلام
صفحه : 86
كردند. و غرب در شرق آنطور نفوذ كرد كه شرق خودش را باخت ، و محتواي بسياري ازجوانهاي ما را گرفت . اما ما گمان مي كنيم كه بايد تمام ملتها و دولتها توجه خودشان را به اين نقطه نظر منعطف كنند كه اين شكست روحي را از ملتها جدا كنند، و گمان نكنندجوانهاي ما كه هرچه هست ، در غرب است ، و خودشان چيزي ندارند.
ارتش در صدر اسلام
اسلام ، در مقابل همه دولتهاي طاغوتي ، براي انسان سازي آمده است . قرآن كتاب انسان سازي است . اگر انسان چنانچه در اين ممالك اسلامي تحقق پيدا بكند و اسلام برنامه دولتها و ملتها باشد، امكان ندارد كه ديگران بتوانند استفاده هاي نامشروع از مابكنند. ما بايد اقتصادمان تابع اسلام باشد؛ فرهنگمان تابع اسلام باشد؛ ارتشمان ، ارتش اسلامي باشد. در صدر اسلام ارتش يك پناهگاهي براي ملتها بوده است ، محيط ارتش از محيط مردم جدا نبوده است ؛ محيط رعب نبوده است ؛ محيط وحشت نبوده است . اگرارتش ، دولت ، به وظايف ارتشي خودشان ، به وظايف دولتي خودشان ، به وظايف اسلامي ، عمل كنند، محيط در يك كشور محيط محبت مي شود؛ محيط آرامش روحي مي شود؛ و اين هم براي ملت مفيد است ؛ و هم براي دولت ؛ و هم براي ارتش . و اگرمحيط، محيط ارعاب باشد - چنانچه در حكومتهاي طاغوتي است - محيط وحشت باشد،اين براي ملت و خود دولت و خود ارتش بد است . و اينكه طاغوتيها محيط ارعاب ايجادمي كنند براي اين است كه آنها براي ملت كار نكرده اند و خودشان را از ملت جداكرده اند، و از ملت وحشت دارند؛ از اين جهت محيط را ارعاب ، محيط ارعابي درست مي كنند كه مردم را سركوب كنند. در صدر اسلام اين معاني نبوده است . ارتش اسلام ازمردم جدا نبوده است . محيط هيچ وقت محيط ارعابي نبوده است . حكومتي كه در راس جامعه بوده است با مردم ديگر فرقي نداشته است ؛ بلكه زندگي اش پايينتر بوده است .حكومتها نمي خواستند كه به مردم حكومت كنند؛ مي خواستند خدمت كنند. اسلام حكومتها را موظف به خدمت كرده است . ارتش در خدمت ملت بايد باشد. حكومتها در