• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 451 -  هراس استعمارگران از قدرت روحانيون
صفحه : 451
فكري كرده اند، بدون اينكه اصلا از اسلام اطلاعي داشته باشند و احكام اسلام را،حكومت اسلامي را، رژيم اسلام را اصلا بدانند چيست . همين كه غربيها راجع به اسلام بدبين هستند و تبليغات كرده اند، اينها هم ، براي اينكه بگويند ما روشنفكر هستيم ، دنبال آنها رفتند و از اصل اسلام انتقاد كرده اند! الان هم شما در همين قشرهايي كه به اسم روشنفكر هستند اشخاصي را مي بينيد - نه همه ، در اينها اشخاص متفكر خوب زياد است - اما باز شما در بين اينها اشخاصي را مي بينيد كه اين اشخاص در همين جمهوري اسلامي "اسلامي "اش را نمي خواستند. مي گفتند جمهوري باشد؛ جمهوري دمكراتيك باشد.اين دنباله آن تزريقاتي بود كه آنها كردند؛ تبليغاتي بود كه خارجيها كردند؛ و اينها گوش وچشم بسته ، بدون اطلاع از اسلام ، تسليم آنها شدند و غربزده شدند.
هراس استعمارگران از قدرت روحانيون
يكي از قدرتهايي كه آنها باز احراز كردند كه بايد شكسته بشود، قدرت روحانيت بود؛ كه اينها با تجربه و با عينيت در جاهاي مختلف ديدند كه قدرت روحانيت مي تواندجلوگيري كند از مفاسدي كه آنها مي خواهند ايجاد كنند؛ از انتفاعاتي كه آنها مي خواهنداز ما ببرند و ما را عقب نگه دارند. اينها مي توانند يك چنين كاري بكنند. قضيه تنباكو، درزمان مرحوم ميرزا(2)، به اينها فهماند كه با يك فتواي يك آقايي ، كه در يك ده در عراق سكونت دارد، يك امپراتوري را شكست داد و سلطان وقت هم با همه كوششي كه كردبراي اينكه حفظ كند آن قرارداد را نتوانست حفظ بكند؛ و مردم ايران قيام كردند وشكستند آن پيماني كه آنها داشتند. اين يك تجربه اي شد براي آنها كه ببينند يك آقايي در يك ده وقتي يك كلمه مي نويسد كه "امروز استعمال تنباكو در حكم محاربه با امام زمان است " و اين موجش مي آيد همه ايران را فرا مي گيرد، به طوري كه شاه مستبد با آن قدرت را مي كوبد، قلم اين آقا مي كوبد آن سرنيزه هاي آن روز را، اينها فهميدند بايد اين