• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 47 -  حكايتي از استاد شاه آبادي
صفحه : 47
اجتماعي ، اين بازار است كه مي تواند يك تحولاتي را ايجاد كند. الان خوب اينطورصحبتهايي كه مي شود كه يك دسته اي از آن اشخاص ، يك استفاده هايي حالامي خواهند بكنند، تلافي - مثلا - بعضي اشخاص آن مدتي كه تعطيل بوده است مي خواهند درآورند، يا منتظر اين بوده اند كه يك چيزي بشود و يك سوءاستفاده هايي بكنند، اين بازار است كه مي تواند جلوي اين را بگيرد، بازار خودش بايد جلوي اين اشخاصي كه براي سوءاستفاده ، خودشان را مهيا كرده اند بگيرد. نمي گويم كه بروند بزنند،چه بكنند. بروند يك نفر آدمي كه مي بينند دارد اجحاف مي كند به اين مستمندان ، اين فقرا كه جانشان را داده اند، خونشان را داده اند، حالا هم ضعيفند، حالا هم همچه نيست كه دارا باشند، فقيرند، مستمندند، اينها بخواهند چيزهايي را به قيمت گزاف بخرند،نمي توانند، بايد محروم بمانند. اين را اگر فرض كنيد كه يك چند نفر نشانداري كه دربازار هست و اينطور هست ، قرار بگذارند اين بازاريها، يكي يكي بروند سلام بكنند، به اينها بگويند "آقا، اين كار را نكن ! " اگر در يك روز هزار نفر آدم برود به يك نفر بگويد"آقا نكن ! اين كار خلاف انصاف است "، اين كار پيشرفت مي كند.
اين نهي وقتي مكرر شد در روح انسان تاثير مي كند. يكي بگويد، ممكن است ،خوب ، تاثير كمي بكند. دنبالش يكي ديگر برود بگويد: "آقا نكن اين كار را، اين كارانصاف نيست . اين مردم خونشان را داده اند و حالا شما داريد آنها را در مضيقه
حكايتي از استاد شاه آبادي
خدا رحمت كند شيخ ما مرحوم آقاي شاه آبادي را - رضوان الله عليه - ايشان به من فرمود كه : "در آن زمان شدت ، مقابل منزل ما يك دكاني باز شد كه مثل اينكه چيزهاي خلاف مي فروخت ، دكان بدي باز شد. من به رفقايم گفتم كه شما يكي يكي برويد نهيش كنيد. يك روز قريب دويست نفر، يكي يكي صبح رفتند: "سلام عليكم ! و عليكم السلام !آقا، اين دكان اينجا مناسب نيست " اين رد شد، يكي ديگر آمد. تا عصر حدود دويست نفر رفتند به اين آدم گفتند. تمام شد. برچيد بساطش را.