• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 12 -  تز استعماري "اسلام منهاي سياست "
صفحه : 12
تز استعماري "اسلام منهاي سياست "
محمدرضاخان هم اسلام را مي گفت قبول داريم . هيچ هم مضايقه نداشت از اينكه شما برويد توي مساجد نمازتان را بخوانيد؛ ولو اينكه اين مضايقه اين هم داشت از ترس يك چيز ديگر. انگليس ها كه آمده بودند عراق را گرفته بودند، شنيدم كه آن سردارشان ديده بود كه يك كسي دارد بالاي ماذنه يك چيزي مي گويد - اذان مي گفتند. گفته بوداين چيست ؟ گفته بودند اذان مي گويد. گفته بود كه به امپراتوري انگلستان هم ضرر دارداين ؟ گفته بودند نه . گفت بگويد، هرچه مي خواهد بگويد! نماز و روزه ما به امپراتوري انگلستان ضرري نداشت ، هيچ هم كاري نداشتند؛ برويد هرچه مي خواهيد نماز بخوانيد،هرچه مي خواهيد روزه بگيريد! آني كه به امپراتوري همه ضرر داشت آن اسلام ومحتواي واقعي اسلام بود كه مع الاسف بسياري اش منسي واقع شده است . سياسات اسلام همچو منسي شده است كه اصلا سياست يك ننگي بود در اينجا! فلان آخوند"سياسي " است ! و "ساسه العباد"، كه در "زيارت جامعه " مي خوانيم ، اگر به يك مقدس مابي هم مي گفتند، تعبيرش لابد مي كردند. جرات نمي كرد بگويد كه آن هم سياسي است . اين يك چيز ننگ آوري بود كه يك كسي در حكومت دخالت بكند كه اين حكومت بايد صحيح باشد؛ جريان صحيح بايد باشد. اين از تبليغات همان شياطين بود كه مي خواستند قشر اسلام را - صورتش را نگه دارند و ماها مشغول به همين صورتهاباشيم و محتواي نباشد در كار. كارهايشان را انجام بدهند، محتواي اسلام كه مهمش
علما بودند و بعضي شان - يا همه شان - هم نماز جماعت مي خواندند و آداب صوري راعمل مي كردند؛ لكن محتواي اسلام را اينها، محتواي قرآن را اينها مي خواستند تهي كنند. اينها با اعمالشان مي خواستند كه يك اسلام منهاي محتوا مثل حالا؛ اسلام منهاي روحانيت اسلام منهاي محتواست . محتواي اسلام را اينها دارند درست مي كنند. اينهامي خواستند كه يك اسلامي [. . . ] "اسلام را قبول داريم "؛ بله ، اسلام اما الفاظ فقط! ديگراز حد لفظ نرود به محتوا.