• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 9 -  فلسفه قيام عاشورا
صفحه : 9
عليه - با معاويه جنگ كردند و شكست خوردند لكن شكست نبود. اين شكست صوري ،شكست حقيقي نبود؛ چون قيام لله بود، قيام لله ، اين شكست ندارد. تا امروز هم او غالب است ، تا ابد هم او غالب است .
فلسفه قيام عاشورا
سيدالشهدا - سلام الله عليه - با چند نفر از اصحاب ، چند نفر از ارحامشان ، ازمخدراتشان قيام كردند. چون قيام لله بود، اساس سلطنت آن خبيث را به هم شكستند. درصورت ايشان كشته شدند لكن اساس سلطنت را، اساس سلطنتي كه مي خواست اسلام رابه صورت سلطنت طاغوتي درآورد. خطري كه معاويه و يزيد براي اسلام داشتند اين نبود كه غصب خلافت كردند؛ اين يك خطر، كمتر از آن بود؛ خطري كه اينها داشتند اين بود كه اسلام را به صورت سلطنت در مي خواستند بياورند، مي خواستند معنويت را به صورت طاغوت درآورند، به اسم اينكه "ما خليفه رسول الله هستيم " اسلام را منقلب كنند به يك رژيم طاغوتي . اين مهم بود. آنقدري كه اين دو نفر ضرر به اسلام مي خواستند بزنند يا زدند جلوتري ها آنطور نزدند. اينها اصل اساس اسلام را وارونه مي خواستند بكنند. سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالسشان . "خليفه رسول الله " و در مجلس شرب خمر؟! و در مجلس قمار؟! و باز "خليفه رسول الله " نمازهم مي رود در جماعت مي خواند! اين خطر از براي اسلام خطر بزرگ بود. اين خطر راسيدالشهدا رفع كرد. قضيه قضيه غصب خلافت فقط نبود. قيام سيدالشهدا - سلام الله عليه - قيام بر ضد سلطنت طاغوتي بود. آن سلطنت طاغوتي كه اسلام را مي خواست به آن رنگ درآورد كه اگر توفيق پيدا مي كردند، اسلام يك چيز ديگري مي شد. اسلام مي شدمثل رژيم 2500 ساله سلطنت . اسلامي كه آمده بود و مي خواست رژيم سلطنتي را وامثال اين رژيمها را به هم بزند و يك سلطنت الهي در دنيا ايجاد كند، مي خواست "طاغوت " را بشكند و "الله " را جاي او بنشاند، اينها مي خواستند كه "الله " را بردارند،"طاغوت " را جايش بنشانند. همان مسائل جاهليت و همان مسائل سابق . كشته شدن سيدالشهدا