تبیان، دستیار زندگی

جلد هـشتم - صفحه 18 -  ويرانگري هاي رژيم شاه

صفحه : 18

سابق ميسر بشود. اگر آرامش نباشد، هر جاي مملكت يك صدايي درآيد، يك اختلافي بشود، خوب ، قهرا دولت آن وقت كارهايي كه مي خواهد براي سازمان دادن بكند،نمي تواند بكند و اما اگر آرامش پيدا بشود، كه ان شاءالله با همت همه ، جمهوري اسلامي - به حسب معنايش نه فقط رايش ، به واقعيتش - تحقق پيدا بكند و دولت مستقلي پيدابشود، احكام اسلام تحقق پيدا بكند، آن وقت براي همه قشرهاي ملت سعادت است ؛ هم سعادت دنيا و هم سعادت آخرت . در هر صورت ما الان احتياج به كمك داريم ؛ همه مابايد در اين مملكتي كه خراب كردند و رفتند، همدست بشويم . آرامش را اول حفظبكنيم ، دنبالش هم ، همه با هم دست به هم بدهيم ، ساخته بشود.

ويرانگري هاي رژيم شاه

معلوم است همه جا توجه به آن نشده . نه اين است كه شما خيال كنيد كه به عشاير شماتوجه نشده ؛ الان هر عشيره اي از هر جا كه مي آيد اعتقادش اين است كه فقط آنجا از همه جا بدتر است . بختياري ها بيايند، همين مطلب را مي گويند كه هيچ جا به خرابي بختياري ها نيست ؛ عرض كنم كه بلوچ ها مي آيند همين را مي گويند، كردستاني ها همين را مي گويند. همه هم يك مطلب صحيحي است ؛ براي اينكه به هيچ كدام رسيدگي نشده است . من كرارا گفته ام كه تهران - كه مركز هست و همه قواي دولتي در آنجا بيشترمي خواهند فعاليت كنند - مثلا براي تعمير الان در تهران سي محله - ظاهرا همين حدود كه به من نوشته بودند هست - كه اين محله زاغه نشين ها و - عرض كنم كه - چادرنشين ها واينها هستند؛ در خود تهران ؛ كه اينها هم هيچ ندارند؛ نه برق دارند، نه آب دارند، نه اسفالت دارند، نه بهداري دارند؛ هيچ ندارند، در تهران اين هست . اين براي اين بوده است كه كاري اينها نداشتند به اينكه ملت چه بشود. آنها مي خواستند منافع خودشان را ومنافع امريكا و امثال امريكا را تامين كنند. از اين جهت به اينكه به حال ملت برسند، اصلااين مطرح نبوده پيش آنها، كه در يك مملكتي ملت خودش هم يك چيزي است . آنهاچيزهايي كه بايد براي خود ملت صرف بشود دادند به غير؛ ابدا مربوط به ملت هيچ نشد.