• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 235 -  بيدادگري مامورين دولت طاغوت
صفحه : 235
شايد همه چيز ما را اداره بكند؛ و ان شاءالله مملكت صحيح و سالم بشود و خودتان اداره اش بكنيد.
بيدادگري مامورين دولت طاغوت
مقصود عرضم اين است كه حتي روساي ماليه - وقتي كه در آن وقت كه من بچه بودم و در آن طرفها بودم - رئيس ماليه اش هم حراص بود نسبت به مردم آنها را چه مي كرد، واز ژاندارمري مثلا چه مي كرد، از مردم به زور چيز مي گرفت . به زور! نه اينكه همان ماليات را؛ ماليات و "قلق "، (2) به اصطلاح آن وقت . كه ماليات مي گرفت ؛ و مامور هم "قلق " مي خواهد. و آنجا هم بايد برود، وقتي كه وارد مي شود بايد آن كسي كه به او واردشد، كدخداي ده ، چه بكند برايش ؛ و چي برايش بياورد. چه مصيبتهايي مردم داشتند ازدست همين كساني كه به عنوان ماموريت چه ، مامور ماليه بود؛ چه ، مامور حكومت بود؛هر چي بود. مامورين هم وقتي مي رفتند مردم را عذاب مي كردند و آنطور نبود كه حضرت امير دستور مي دهد كه برويد صدا كنيد آن آدمهايي كه هستند، براي زكات صداكنيد، بگوييد كه - به حسب روايت - كه زكاتتان را داده ايد يا نداده ايد؟ اگر گفتند داده ايم ،برگرديد بياييد. و آنها هم تخلف نمي كردند. وقتي يك حكومت آنطور شد و مردم درمقابل خدا مسئول شدند و خداوند را شاهد ديدند، آنها هم تخلف نمي كردند و آنها هم مالياتي را كه بايد بدهند مي دادند؛ زكات را مي دادند؛ خمس را مي دادند.
جايگاه مقامات دولتي در اسلام
در هر صورت ، عمده اين است كه همه ماها بدانيم كه مسئول هستيم پيش خداي تبارك و تعالي . و همه بدانيم كه عقل هم اقتضا مي كند به همان طوري كه اسلام دستورداده با مردم رفتار بشود. حكومتها همان طور رفتار بكنند. وقتي كه در صدر اسلام مامورين را مي فرستادند، همان كه سردار بود، همان كه استاندار بود، امام جماعت هم بود؛ يعني اينقدر مورد اعتماد مردم بود و مردم او را به عدالت مي شناختند كه به او اقتدا