• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 293 -  نگاهي به تاريخ نهضت علما در سده اخير
صفحه : 293
نه اينكه مي گفتند برو لباست را عوض كن ؛ همانجا عبا و قبا را وسطش را پاره مي كردندمي ريختند دور، كه اين يك كت و شلوار مثلا بشود! اينطور رفتار كردند. و اين ، دستوربود.
آيا اسلام تخدير كرده است مردم را؟ يا تاريخ اسلام نشان مي دهد كه پيغمبر اسلام درمكه كه بودند، از ترس همين قريش و مشركين در پنهان بودند، و تبليغات زيرزميني مي كردند. وقتي كه آنجا ديگر نتوانستند، و آنها با هم شدند كه او را بكشند، و ايشان فراركرد و به مدينه تشريف برد، آنهايي كه همراه پيغمبر بودند و دعوت پيغمبر را قبول كردندهمين مردم طبقه سه بود - همين فقرا. اصحاب "صفه " - كه معروف است - اينها يك عده اي بودند كه توي مسجد، از باب اينكه منزل نداشتند، توي مسجد مي آمدند روي صفه اي ، روي سكويي آنجا مي خوابيدند. در جنگهايي كه مي شد، اينها نداشتند چيزي .يك خرما را - اينطور مي گويند - يك خرما را اين دهنش مي گذاشت در مي آورد مي دادبه او؛ او دهنش مي گذاشت ، در مي آورد مي داد به او! اينطور بود وضعشان . اينها را پيغمبربسيج كرد بر ضد اين سرمايه دارها، بر ضد اين قدرتمندها، بر ضد اين مشركين كه مردم راغارت مي كردند. تبليغات غرب اين بود كه نه ؛ اين عكس بود كه اينطور بود كه پيغمبرهاآمده اند كه مردم را تخدير كنند و قدرتمندها آنها را بچاپند! در صورتي كه پيغمبرهاتاريخشان معلوم است ، اينها آمده اند كه بسيج كنند اين مستمندان را كه بروند و اين غارتگرها را سر جاي خودشان بنشانند، و عدالت اجتماعي درست كنند.
نگاهي به تاريخ نهضت علما در سده اخير
در روحانيون هم مي گويند كه اينها اهل دربار هستند؛ قدرتمندها اينها را درست كرده اند كه اينها مردم را تخدير كنند، و آنها بچاپند. من خودم در يك اتوبوسي درتهران ، با دو نفر از آقايان نشسته بودم . در زمان رضاشاه بود. از طرف شمال شهر مي آمدم به طرف جنوب . چند نفر هم توي اتوبوس بودند. دو نفر با هم شروع كردند صحبت كردن . يكي شان به ديگري گفت كه من سالها بود كه اين هيكلها را نديده بودم . اشاره كرد