• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 155 -  نابودي كشاورزي به اسم "اصلاحات ارضي "
صفحه : 155
نابودي كشاورزي به اسم "اصلاحات ارضي "
اصلا برنامه ، برنامه اي بوده است كه خرابي بكنند. كشاورزي را به اسم "اصلاحات ارضي " بكلي از بين ببرند؛ و بازار درست كنند براي امريكا كه گندمهايش زياد است ، بايدبريزد دريا يا بسوزاند، بهتر اين است كه ايران يا ساير كشورهايي كه تحت نفوذ اوست ،كشاورزي اش به هم بخورد تا محتاج بشوند به گندم و به همه حبوبات . چنانكه ما الان محتاج هستيم ؛ همه چيزمان از خارج بايد بيايد. دامداري را از بين ببرند تا اينكه درگوشت محتاج بشوند از خارج بيايد. و همين طور هر چيزي را. اينها در اين پنجاه سال ، بااسمهاي بسيار فريبنده و اغفال كننده ، اين مملكت را خراب كردند و از بين رفت . و الان ما آن جهت دومش ، كه مي خواستم عرض بكنم ، اين است كه خرابي را همه ما مي دانيم منتها شما خرابي بانك را بهتر از آنهايي كه كشاورز هستند مي دانيد؛ كشاورزها خرابي كشاورزي را بهتر از شما مي دانند و هر كدام ، هر قشري خرابي محل خودشان را احساس كردند و بهتر مي دانند.
گام اساسي براي بازسازي كشور
صحيح مي گويند. مي دانند كه خراب است آنجا لكن اينكه مي گويند هيچ جا بدتر از مانيست ، براي اين است كه آنجا را ديدند، آنجا را شنيدند. آن كسي كه در بختياري بوده است ديده است كه در بختياري چه گذشته و حالا چه جور است اما شنيده كه در جاهاي ديگر هم ظلمي بوده و اينها آن را نديده [اند] از اين جهت آن محل خودش را از همه جابدتر مي داند. اينها همه درست مي گويند، براي اينكه همه جا خراب بوده .
لكن حالا بايد چه كرد؟ اگر بنا باشد كه حالا ما بنشينيم و هي كليات بگوييم كه بايد چه بشود، بايد چه بشود، اين كار را از پيش نمي برد. بايد شما كه در بانك هستيد، و كارمندان بانك هستيد مشغول بشويد [به ] درست كردن بانك ؛ در كشاورزي چه مي گذردخودشان مي دانند. البته گفتن خوب است ، بايد موعظه كرد، گفت ؛ اما نه اين است كه شماهمه مسائل مملكت را بگوييد. من هم مي دانم همه اش خراب است اما تكليف چي