• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 126 -  پشتيباني مردم و ارتش از همديگر
صفحه : 126
آقا كاري بايد بكنيد كه محبت مردم را جلب كنيد. اين ، هم رضاي خدا در آن هست ،
پشتيباني مردم و ارتش از همديگر
اين طاغوتها كه محيط رعب ايجاد مي كنند براي اين است كه خائن هستند، مي ترسنداز مردم . چون مي ترسند از مردم ، يك محيط رعب ايجاد مي كنند كه مبادا مردم احقاق حق بخواهند بكنند. لكن ارتش اسلامي از باب اينكه خيانت نكرده به مردم ، عدالت كرده است ، خدمت كرده است ، براي خدمت آمده است ، چون براي خدمت آمده است ، خيانت هم نكرده ، هيچ خوفي از مردم ندارند. مردم هم از آنها خوف ندارند. درعين حالي كه مردم پشتيبان اينها هستند از آنها خوف ندارند. مثل پشتيباني يك برادر ازبرادر است . اگر چنانچه ملت پشتيبان شما باشد بهتر است ، يا اينكه ملت پشت بكند به شما، و شما تنها بمانيد و بخواهيد هي با تانك و توپ و سرنيزه و خونريزي كار انجام بدهيد؟ اگر اين آدم كه . . . سي و چند سال حكومت كرد بر اينجا، اگر . . . يك دستي به سوي ملت دراز كرده بود قبل از اينكه وقت گذشته باشد - اين آخر دستش را دراز كرد،لكن اين دست غلط بود - اگر اين نصيحت روحانيون را پذيرفته بود و توجه به ملت كرده بود و خدمت كرده بود به ملت ، سقوط مي كرد؟ ملت پشتيبانش بود؛ سقوط نمي كرد.همين ملتي كه با فرياد "مرگ بر شاه " قيام كردند اگر آن وقت يك فرض كنيد كه جبهه اي برخلاف او مي شد، همان وقت مردم با "زنده باد شاه " مي آمدند جلو. من اين معنا را به اوتذكر دادم . (1) من يادم هست كه وقتي كه متفقين از اطراف ريختند به ايران و ايران راقبضه كردند، و مردم براي همه چيزشان مي ترسيدند؛ لكن وقتي كه اطلاع رسيد كه رضاخان را فرستادند و فرار كرد، مردم شادي مي كردند. من به اين آدم پيغام دادم كاري نكن كه وقتي تو بروي مردم شادي بكنند نشنيد؛ و وقتي كه رفت ديديد كه مردم چه كردند؛ چقدر شادي كردند.
سيره پيامبر اسلام