وقتی کِراسوس با چهلهزار سرباز وارد خاک ایران شد، همهچیز شبیه یک شکست قطعی بود؛ اما سورنا، جوان بلندآوازه اشکانی، تاکتیک جدیدی را بهکار گرفت که رومیها هم نامش را نشنیده بودند. در این قسمت…
میگویند وقتی ناو ببر در آتش میسوخت، غلامعلی بایَندُر میتوانست عقبنشینی کند، اما در مرامش نبود؛ همانلحظه که غلامعلی در خرمشهر آخرین خشابش را به سمت انگلیسیها شلیک میکرد، برادرش یدالله…
معلم آمریکایی فقط ۲۲ سالش بود که تصمیم گرفت اسلحه دست بگیره و در تبریزی که اون روزها تو محاصره قوای روس بود، پابهپای مردم ایران بجنگه.
در این قسمت از #ایران_دلیرستان، سراغ قصه هوارد باسکرویل…
«اگه شما مردها جرئت دفاع از وطن ندارین، چادر ما رو سرتون کنین و برید خونه!» فریادی که از دل بازار تبریز بلند شد و تاریخ رو تکون داد. زنی با چوبی میخدار در دست، چهل زن رو همراه خودش کرد تا در…
اشکبوس، پهلوان توران، وسط میدان میدرخشید. زرهی بر تن داشت که هیچ تیری از آن نمیگذشت و با صدای بلند رجز میخواند. گویا کسی در سپاه ایران تاب رویارویی با او نداشت… رستم آرام از جا بلند شد، کمانش…