مرا ببخش...
مولای من گرمای حضورت هدیه ایست سراسر آرامش بر قلب های کوچکمان .
ظهورت آرزویمان است اما همین که می دانم حمایتم می کنی و هوایم را داری برترین هدیه زندگیم است.
یا صاحب الزمان! چیزی در نام تو نهفته است که دیگر واژهها از آن تهیاند. می خواهم بارها و بارها اسمت را در قلبم فریاد زنم که با تکرار نام تو آرامشی بی پایان در قلبم سرازیر میشود.
آقا جان! گویی با هربار دعا کردن بر فرجت، پرتویِ نوری از محبتت در دلم میتابد و مشکلاتم آسان میشود.
مولا جان!
شرمندهام که تا دلت بخواهد گناه برایت آوردهام و حال که جشن میلادت است چیزی ندارم برای هدیه به تو! جز آن که با جمعی از دوستان گرد هم آییم و بر فرجت دعا کنیم:
اللهم عجل لولیک الفرج
مولا! ای سزاوار ستایش! امروز چه خالیم، خالی و بی قرارتو،
دستهایم خستهاند از زندگی،
چشمهایم به بدی عادت کرده و دیگر نمینالم از پوچی زندگی که دچارش شدهام.
آنقدر از تو فاصله گرفتهام که گویی فراموشت کردهام؛ فراموش کردهام سبب همین آرامشم تویی!
گویی قلبم سردتر از آن شده که گرمای دستانت را احساس کنم آنگاه که در اوج ناباوری مشکلاتم حل شدهاند؛ گویی باور ندارم هربار که برای ظهورت دعا کردهام تو بارها و بارها دستم را گرفتهای، بهترینها را برایم خواستهای، در باران رحمتت غرقم کردهای و از غمها نجاتم دادهای!
مولای من مدتی است که دلم عجیب به درد آمده است، حتی بارها در تنهاییم اشک ریختهام. برای کسانی اشک ریختهام که نمیدانند جنگ و خونریزی آیین تو نیست. آنها نمیدانند جز مهر و محبت در تو نمیتوان یافت، پشت در پشت رحمت و رأفتی. آنها نمیدانند تو و حضورت معنای کامل خوشبختی هستی
مرا ببخش!آنقدر پر از سادگی و بچگیام که وقتی در گرفتاریها صبری یافتهام و ناگاه دلم قرص شده ندانستم عاملش تویی، که پناه مظلومانی!
ای بخشندهترین پدر دنیا! رو به کدام سمت کنم از شرم گناهانم، که وعده دادهاند با دعا برای ظهورت به نیکی برایم محاسبه میکنی. گناهانی که من با بی حیایی مرتکب شدهام و تو بابتش اشک ریختهای و هربار همراه فرشتگان برایم آمرزش خواستهای .
یا صاحب الزمان چیزی در نام تو نهفته است که دیگر واژهها از آن تهیاند، میخواهم بارها و بارها اسمت را در قلبم فریاد زنم که با تکرار نام تو آرامشی بی پایان درقلبم سرازیر میشود. یا صاحب الزمان چیزی در دعای بر فرجت نهفته است که تا کنون جای دیگر حسش نکردهام؛ گویی با هربار گفتنش پرتویِ نوری از محبتت در دلم میتابد، فرج در کار من رخ میدهد، مشکلاتم آسان می شود و روزیم وسعت مییابد.
کاش همیشه در ذهنم باشد فرمایش جدتان که برای نجات از فتنه های آخرالزمان، باید برای فرج شما دعا کنم.
مولای من مدتی است که دلم عجیب به درد آمده است، حتی بارها در تنهاییم اشک ریختهام. برای کسانی اشک ریختهام که نمیدانند جنگ و خونریزی آیین تو نیست. آنها نمیدانند جز مهر و محبت در تو نمیتوان یافت، پشت در پشت رحمت و رأفتی. آنها نمیدانند تو و حضورت معنای کامل خوشبختی هستی.
آقا جان شرمندهام که تا دلت بخواهد گناه برایت آوردهام و حال که روز میلادت است چیزی ندارم به تو هدیه کنم جز دعای بر فرجت:
اللهم عجل لولیک الفرج...
محمد هادی زاده
بخش مهدویت تبیان