بخش بزرگی از خوراک روزانه ما در شبکههای اجتماعی؛ اخبار و گاه شایعاتی از چهرههای مشهور است. از بازیگر و اینفلوئنسر بگیر تا سیاستمدار و هر چهره معروف دیگر. هر نوع فعالیت یا صحبتی از سمت شخصیتهای شناختهشده همیشه با یک سری واکنش منفی همراه بوده اما تابهحال دقت کردهاید که چه فعالیتهایی از این افراد با بیشترین خشم و واکنش منفی عمومی همراه است؟

پاسخ در دوگانگیست. یعنی وقتی فرد مرتکب خطایی میشود که خودش دیگران را از آن منع میکرده؛ برای مثال سیاستمداری که صحبت از شفافیت میکند اما فهرستی از تخلفاتش منتشر میشود، مجری تلویزیونی که همیشه به دیگران پند اخلاق میدهد اما حالا شایعاتی مبنی بر رفتارهای غیراخلاقی دربارهاش وجود دارد. Erman Misirlisoy نویسنده خبرنامه مدیوم میگوید اگر میخواهید چهرهای را به کلی نابود کنید، او را "ریاکار" یا "دو رو" خطاب کنید.
ریاکاری چیست؟
همه ما در مقطعی از زندگی، با عمل ریاکاری مواجه شدیم یا خودمان به آن دچار بودهایم. اغلب اوقات با داستانهایی از افراد مشهور یا بانفوذ روبهرو میشویم که موعظههای خاصی را انجام میدهند و دیگران را به اجتناب از برخی رفتارها تشویق میکنند، اما خودشان در همان اعمال غرق هستند. این رفتار چیزی است که ما آن را "ریاکاری" مینامیم. ریاکاری زمانی اتفاق میافتد که ما دیگران را به انجام کاری که خودمان هم در خفا انجام میدهیم متهم کنیم، اما فکر میکنیم وقتی خودمان آن کار را انجام میدهیم، به نوعی "متفاوت" است. این معمولاً ناشی از احساس حقطلبی بیش از حد و خودخواهی است.
حالا مگر چه کسی متوجه خواهد شد؟
در سال ۲۰۰۱، آزمایشی با هدف سنجش افراد در موقعیت انجام ریاکاری انجام شد. شرکتکنندگان موظف بودند مجموعهای از وظایف را به خود و یک شرکتکننده دیگر ناشناس اختصاص دهند. یک نوع کار هیجانانگیز بود و در مقابل پاداش داشت، در حالی که کار دیگر خستهکننده و بدون پاداش بود. در ابتدای آزمایش از شرکتکنندهها پرسیده شد عادلانهترین راه برای تقسیم وظایف چیست و همگی بر سر سکه چرخاندن توافق کردند. در ادامه کنار هر شرکتکننده سکهای قرار داده شد تا با چرخاندن آن و آمدن شیر یا خط مشخص شود هر وظیفه را چه کسی باید انجام دهد. اما زمانی که کار به پایان رسید، فقط نیمی از شرکتکنندگان واقعاً سکه را چرخاندند، و تقریباً همه کسانی که سکه را نچرخانده بودند هم وظایف با پاداش را به خود اختصاص دادند. در میان افرادی که سکه را چرخاندند - که در یک طرف آن برچسب "خود" و در طرف دیگر "دیگری" بود - ۸۵٪ تا ۹۰٪ همچنان موفق شدند وظیفه هیجانانگیز را به خود اختصاص دهند. پس یا سکه یک شیء جادویی بود، یا شرکتکنندگان وانمود کردند که سکه به نفع آنها افتاده است، در حالی که واقعیت اینطور نبود. در واقع مردم میخواستند با استفاده از سکه به عنوان روشی منصفانه، به نظر برسد که عادلانه رفتار میکنند اما در واقعیت به اندازه افرادی که از سکه استفاده نمیکردند خودخواه بودند. این نمونهای کامل از ریای اخلاقی است.
چرا ریاکار میشویم؟
پاسخ این سؤال در پیچیدگیهای روانی-اجتماعی زندگی نهفته است. انسانها معمولاً فقط بر هنجارهای منطقی و عقلی تکیه نمیکنند و همیشه به صورت عقلانی عمل نمیکنند. ما موجوداتی احساسی هستیم و گاهی اوقات قضاوتهایمان ناقص است. علاوه بر این، برخی از قوانین اجتماعی هم همیشه بدون نقص نیستند. با این حال، برخی اصول و تعهدات اخلاقی قابل مذاکره یا تفسیر فردی نیست. برای مثال، جامعه سرقت و سوءاستفاده را محکوم میکند و افرادی که در این اعمال دخیل هستند را فارغ از میزان آن مجازات خواهد کرد. یکی دیگر از دلایل ریاکاری، میل به تایید اجتماعی است. انسانها به دنبال تایید، احترام و محبت دیگران هستند، که معمولاً زمانی حاصل میشود که به شیوهای خاص رفتار کنیم. بنابراین، داشتن اصول اخلاقی بالا، نیازمند تلاش است و مسیرهای اخلاقی صحیح، غالباً دشوار و نیازمند استقامت، صبر و پرهیز از بسیاری از چیزها هستند. ما به عنوان انسان، معمولاً به دنبال مسیرهای سادهتر یا راههایی با کمترین مقاومت هستیم. این ناهماهنگی در خودآگاهی ما نیز ممکن است به ریاکاری منجر شود، چرا که ممکن است باور کنیم که از نظر اخلاقی برتر از دیگران هستیم و این دیگران هستند که نیاز به رعایت معیارهای اخلاقی دارند نه ما!
دورویی بد است اما برای همسایه
تحقیقی در سال ۲۰۰۷، از شرکتکنندگان خواست عدالت خود و دیگران را بر اساس مقیاسی از ۱ (بسیار ناعادلانه) تا ۷ (بسیار منصفانه) قضاوت کنند. افراد به طور متوسط به خود نمره ۴ دادند اما به عدالت دیگران فقط ۳ امتیاز دادند. در واقع اغلب، وقتی رفتار دیگران را ارزیابی میکنیم، معیارهای سختگیرانهتری داریم. جالب اینجاست که قضاوتهای ما درباره دیگران بسیار مطلوبتر است اگر آنها درون گروه ما قرار گیرند (حتی اگر این گروه بهصورت دلخواه و بر اساس ویژگیای تصادفی مشخص شده باشد. مثلا همنژاد، همشهری، یا فامیلمان باشند). ما اغلب رفتار نادرست اعضای گروه را به همان اندازه رفتار خودمان منصفانه قضاوت میکنیم. تنها زمانی که افراد از دایره اجتماعی که خودمان ترسیم کردهایم خارج میشوند، نسبت به رفتارهای بدشان تنفر بیشتری نشان میدهیم.
چرا ریاکاری اینقدر ناپسند است؟
ما توضیح دادهایم که ریا چگونه به نظر میرسد و انگیزههای آن چیست، اما هنوز به این نپرداختهایم که چرا اینقدر از آن متنفر هستیم. یک استدلال قوی در این باره مربوط به سیگنالدهی نادرست است. در اصل، ریاکاران در اعمال غیراخلاقی خود لایهای مضاعف از فریب به کار میگیرند یعنی یک لایه بیشتر از دروغگویانی که صرفاً ادعا میکنند اخلاقی رفتار کردهاند. اجازه دهید بهتر توضیح بدهم؛ یکی از پرسشهای کلیدی که در مواجهه با ریا مطرح میشود، این است که چرا مردم از ریاکاران بیزارترند تا از دروغگویان؟ در حالی که دروغگویان تنها یک سطح از حقیقت را پنهان میکنند، ریاکاران با افزودن لایهای از فریب به این پنهانکاری، سعی در پوشاندن نیتهای واقعی خود دارند. آنها با ظاهری فریبنده و ادعای فضیلتمندی، تلاش میکنند تا در نگاه دیگران، خود را به عنوان فردی اخلاقمدار و درستکار جلوه دهند. این تناقض آشکار بین گفتار و کردار، همان چیزی است که ریا را بهشدت ناپسند و منفور میسازد.
دورویی نوعی از دروغگویی است
دوروها نوع خاصی از دروغگوها هستند که تلاش مضاعفی برای پنهان کردن رفتار نادرست خود و ارسال سیگنالهای نادرست برتری اخلاقی به دیگران دارند. یعنی دقیقا وقتی خودشان در خفا مرتکیب اشتباهاتی میشوند در ظاهر آن را در دیگران محکوم میکنند و از این طریق خود را برتر و فاضلتر نشان میدهند. براساس یافتههای مجله Psychological Science، ما از دوروها بیزاریم، زیرا انکار رفتار بد آنها سیگنالهای نادرستی ارسال میکند که ما را به اشتباه میاندازد تا فکر کنیم آنها فضیلتمند هستند، در حالی که اینطور نیستند. این تحقیق نشان میدهد که مردم ریاکاران را بیشتر از کسانی که آشکارا به انجام رفتاری که قبول ندارند اعتراف میکنند، دوست ندارند. جیلیان جردن، دانشمند روانشناسی از دانشگاه ییل و اولین نویسنده این تحقیق توضیح میدهد: "اینکه مردم از دوروها بیشتر بدشان میآید تا کسانی که رفتار نادرست خود را انکار نمیکنند، به این دلیل است که ریاکاران تلاش میکنند خود را برتر از دیگران نشان دهند، در حالی که اینطور نیستند. ما به افرادی که در مورد نقایص خود صادق هستند احترام بیشتری میگذاریم، حتی اگر این به معنای اعتراف به خطاهای خود باشد. "
پیام شما به ما