دکتر عماد آبشناس؛ رزونامه‌نگار، کارشناس علوم سیاسی و فارغ‌التحصیل از دانشگاه آمریکایی بیروت درباره مفهوم صبر استراتژیک می‌گوید:ایران و نیروهای جبهه مقاومت از بعد از عملیات ۷ اکتبر در مقابل رژیم اسراییل تاکتیک صبر استراتژیک را اتخاذ کرده بودند. اما نکته قابل تامل در این ماجرا این است که نباید صبر استراتژیک را اشتباه تعبیر یا تفسیر کرد.

نگین روزبهانی
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
صبر استراتژیک یا انفعال سیاسی؟ چرا ایران تاکنون صبر پیشه کرده بود؟

  بگذارید مساله را به گونه‌ای دیگر بیان کنیم. در مبارزات ورزشی مخصوصا مسابقات رزمی معمولا ورزشکاران از تکنیک‌های مختلف برای مقابله با رقبای خود استفاده می‌کنند. یکی از آنها تکنیکی است که به عنوان نرمش قهرمانانه معروف است و این تکنیک معمولا به معنای آن است که بازیکن حرفه‌ای معمولا در مبارزات خود سعی می‌کند در زمان مناسب جای خالی نشان دهد و با انعطاف پذیری لازم حریف را خسته کنند تا در وقت مناسب به او ضربه کاری بزنند و طرف را ضربه فنی کنند. شاید بسیاری محمد علی کلی بوکسور معروف را به یاد داشته باشند که با همین تکنیک همیشه رقبای خود را خسته می‌کرد و با خورد کردن اعصاب آنها در نهایت ضربه کاری را به آنها می‌زد. امروزه به نظر می رسد شرایط مقابله جبهه مقاومت و اسرائیل به این شکل شده. یعنی اسرائیل به هر طریقی شده در حال دست و پا زدن است اما جبهه مقاومت استراتژی صبر استراتژیک را پیشه خود کرده و منتظر زمان و مکان مناسب است تا ضربه فنی خود را وارد کند. اتفاقی که در ۲۶ فروردین و با عملیات وعده‌الصادق افتاد. با اینکه ممکن است برخی از نظر احساساتی تحت تاثیر قرار بگیرند و فکر کنند که باید سریع واکنش نشان داد اما ایرانی‌ها به سیاست قالی بافی خود معروف هستند، سالها صبر می‌کنند تا یک قالی را آرام آرام ببافند اما در نهایت قالی‌ای می‌بافند که دهان همه از زیبایی آن باز بماند. درباره ماجرای حمله های اسرائیل به ایران و جبهه مقاومت هم به همین ترتیب است. ایرانی ها و همپیمانانشان می‌دانستند شرایط نتانیاهو و دولت تندروی اسرائیل به گونه‌ای است که به هر چوب خشکی که شده حاضر هستند آویزان شوند. از سوی دیگر می‌بینیم جامعه جهانی به شدت از ادامه روند کشتار در غزه ناراضی است و از سوی دیگر در حال فشار آوردن بر اسرائیل برای پذیرش صلح و پیدا کردن راه حل صلحی پایدار می‌باشد و این چیزی نیست که دولت تندرو اسرائیل می‌خواهد. امروزه حتی یهودیان و اروپا هم از عملکرد دولت تندرو اسرائیل خسته شده اند و خواهان پایان این جریان می باشند. طبق نظر سنجی ها امروزه کمتر از ۱۵ درصد اسرائیلی ها از دولت جعلی اسرائیل حمایت می‌کنند و کمتر از ۱۰ درصد از نتانیاهو. در چنین شرایطی نتانیاهو و دولت تندروی وی نیاز دارند که یک جنگ فراگیر راه بیافتد تا بلکه حمایت جهانی از موجودیت اسرائیل دوباره سر زبان‌ها قرار گیرد و تمرکز جهانیان از غزه دور شود و چه بسا حتی جریان غزه را فراموش کنند. آنچه مسلم است این می باشد که ایران و جبهه مقاومت کاملا بر این مسایل اشراف دارند و قطعا وارد بازی نتانیاهو نخواهند شد. البته این بدین معنا نبود که انتقامی در کار نیست ولی آنچه مسلم است که انتقام طبق جدول کاری نتانیاهو نخواهد بود بلکه ایران و جبهه مقاومت خواهند بود که هر کدام بر اساس برنامه های خود زمان و مکان و نحوه انتقام را تعیین خواهند کرد. همانطور که دیدیم در عملیات وعده صادق ایران طبق برنامه خودش عمل کرد بدون آنکه در زمین بازی نتانیاهو بازی کند.

برچسب‌ها

پربازدیدها

پربحث‌ها