اما داستان از چه قرار است؟ در یک سال قیمت یک محصول بالا میرود و کشاورزان با خودشان میگویند حتما سال آتی این محصول بازار خوبی دارد. حالا اکثر کشاورزان رو به کاشت این محصول میآورند در حالیکه این حجم بازار برایش وجود ندارد. پس مقدار زیادی از محصولات کشاورزی بر سر همان زمین امحا میشوند و اصلا به چرخه توزیع نمیرسند.
حالا در این میان راهحل چیست؟ داشتن برنامهای به نام الگوی کشت. یعنی طرحی که توسط نهادهای توسعه کشاورزی یا دولتها ریخته میشود تا به توسعه پایدار کشاورزی، حفظ منابع، و بالارفتن بهرهوری کمک کند.
اهمیت الگوی کشت در سطح کلان
در سطح کلان، الگوهای کشت نقش بسیار مهمی در توسعه پایدار کشاورزی و امنیت غذایی دارند. الگوهای کشت در سطح کلان به طرحها، سیاستها، و استراتژیهایی گفته میشود که توسط دولتها، سازمانهای ملی و بینالمللی برای برنامهریزی و مدیریت کشاورزی تدوین میشود و اهداف مختلفی را هم دنبال میکند:
در وهله اول مدیریت منابع آبی و خاکی؛ که یعنی الگوهای کشت در سطح کلان باید بر اساس مدیریت منابع آبی و خاکی منطقه تدوین شوند تا به کاهش هدررفت آب و خاک، بهبود کیفیت آب و خاک، و حفظ تنوع زیستی منطقه کمک کنند. در وهله دوم داشتن الگوی کشت به توسعه پایداری کشاورزی کمک میکند و همچنین امنیت غذایی ایجاد میکند. این به آن معنی است که با داشتن الگوی کشت مناسب و دانشتن اینکه نیاز غذایی کشور در سال آتی چقدر است، چقدر از آن باید در داخل و چقدر از خارج تامین شود و هر منطقه چه میزان از چه محصولی را بکارد تا سال بعد هم قیمت و هم در دسترس بودن مواد غذایی به شکل مناسبی کنترل شود.
وقتی این اتفاق بیفتد علاوه بر اینکه کمبود یک محصول کشاورزی در کشور (به جز در شرایط و مارد غیر قابل پیش بینی) رخ نمیدهد، کشاورزان هم محصول خود را با قیمت به صرفه به فروش میرسانند و با قیمت مناسبی نیز به دست مصرفکننده میرسد.
قوانین ایران درباره الگوی کشت
حالا با وجود همه اینهمه اهمیت داشتن الگوی کشت، بد نیست ببینم ایران از این نظر در چه وضعیتی قرار دارد؟
محمدمهدی قاسمی، معاون آموزش و ترویج سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی میگوید: "از سال گذشته که طرح ملی الگوی کشت به تفکیک استانها ابلاغ شد، سمت و سوی فعالیتهای کشاورزی و ترویج و آموزش به سوی این طرح سوق پیدا کرد. به رغم عدم تخصیص اعتبارات مورد نیاز برای طرح الگوی کشت، تا کنون بالای ۷۰ درصد این طرح در کشور اجرا شده است. "
اما طبق نظر معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی مهمترین مشکل در این زمینه داشتن قانون جامع و اعتبارات است.
او که به جای الگوی کاشت بیشتر از کلمه الگوی "نکاشت" استفاده میکند. حمید دبیری میگوید :"برای اعمال "الگوی نکاشت" قانون و اعتباری در اختیار نیست و این سازمان الگوی کشت را به کشاورزان با این فرض ابلاغ میکند که به طور مثال کشاورز به جای کاشت پیاز، ذرت یا به جای ذرت "سورگم" یا دیگر محصولاتی که میتواند جایگزین صیفی باشد، برود. "
او ادامه میدهد: " تدوین الگوی کشت دشوار و اجرای آن به مراتب خیلی دشوارتر است. قوانین بازدارنده برای آن دسته از کسانی است که وقتی اعلام میکنیم این سطح را نکارید، اعلام می کنند با اختیاراتی که داریم میکاریم و ما هم آن قانونی که بتواند محدود کند و جلوگیری کند برایمان وجود ندارد، است. ابزارهای ما هم نهایتا محدود به عدم تخصیص کودهای شیمیایی و یارانههاست که عامل بازدارندهای نیست. "



