اصول رسانهای که زیر پا گذاشته شدند
کمتر از صد سال پیش در آمریکا، به عنوان جریان غالب رسانهای جهان، مجموعه قوانینی برای تولیدان رسانهای وضع شد. کد تولید تصاویر متحرک یا کد هیز، یک سری قوانین اخلاقی در سینمای آمریکا بود که از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۸ اجرا میشد.
این قوانین اولین بار توسط ویل اچ. هیز رئیس انجمن سینمای آمریکا در سال ۱۹۳۰ تهیه و تنظیم و در سال ۱۹۳۴ اجرای آن شروع شد و به خاطر همین به هیزکد معروف شدند. بندهای این اصول رسانهای چه بود؟ رسانه باید یک سری چارچوبها را رعایت میکرد و هر چیزی اجازه نمایش نداشت و خط قرمز بودند؛ مثلا صحنههای جنسی، برهنگی، تجارت غیرقانونی مواد مخدر، روشهای دقیق دزدی و سرقت، وحشیگری، فحاشی، ناسزاگویی به مقدسات، تمسخر ادیان، بردهداری سفیدپوستان و فروش زنان.
نظارت در آن سالها روی تولیدات رسانهای زیاد بود و تا ۲۰ سال این قوانین سفت و سخت اجرا میشد؛ اما کمکم این اصول هم با چالش مواجه شدند و از سال ۱۹۶۸ به بعد چارچوبها تغییر کردند و در اواخر این دهه، استفاده از این قوانین متوقف و سیستم درجهبندی فیلمها توسط انجمن تصاویر متحرک آمریکا جایگزین آن شد.
فضای مجازی و بستر همجنسبازی
علاوه بر تولید آثار سینمایی، فضای مجازی هم همجنسبازها را به رسمیت شناخته و آیکون مخصوص آنها را ساخته است. حتی علاوهبر رابطه دو نفر، آیکون خانواده همجنسباز را هم ساخته که خود این کلمه یک پارادوکس خندهدار است و اصولا همجنسبازی یک مقوله ضدخانواده است و زایش در این بستر اتفاق نمیافتد. عجیب است که بدانید همچون کمک به فقرا و سیلزدگان و گرسنگان، همجنس بازان نیز از سوی برنامهریزان اجتماعی غرب در ردیف افراد مستحق کمک قرار گرفتهاند؛ مثلا مدیر عامل آمازون دو میلیون و ۵۰۰ هزار دلار به کمپینی کمک کرده که برای دفاع از قانون ازدواج همجنسبازهای ایالت واشنگتن آمریکا فعالیت میکند.
استیو پالمر، مدیرعامل مایکروسافت و بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت هم هر کدام ۱۰۰ هزار دلار به حمایت از قانونی شدن ازدواج همجنسبازها اختصاص دادهاند. علاوه بر این، در برخی از بازیهای رایانهای که قشر درگیر با آن را اکثرا نوجوانان تشکیل میدهند؛ امکان ازدواج همجنسان در بازی وجود دارد و کاربر بازی آزادی ازدواج با هر کسی را دارد.
کودکان و نوجوانان بزرگترین قربانیان
یکی از اصولی که در آثار رسانهای شکسته شد، شکستن کلیشههای جنسیتی بود؛ چراکه رویکرد در هیزکد، نگاه خالص جنسیتی بود. یعنی مردها باید مردانه باشند و زنان هم باید زنانه نمایش داده شوند. کودکان به عنوان آسیبپذیرترین قشر، اولین و زودترین قربانی این نمایش رسانهای شدند. در کارتون باگز بانی در سال ۱۹۴۰ این کلیشه جنسیتی، دچار چالش شد. در این کارتون که محصول کمپانی برادران وارنر است، شخصیت اصلی کارتون یعنی بانی خرگوشه با اینکه پسر بود، حداقل در ۴۰ قسمت لباس زنانه به تن داشت. البته سازندههای این کارتون اعتقاد داشتند این کار خیلی خندهدار بوده و مخاطبان هم نظر مثبتی به آن داشتند.
رسانه و ساخت شخصیتهای بدون جنسیت برای بچهها!
گام بعدی، خلق شخصیتهایی که اساسا نه دختر بودند نه پسر. این اقدام به صورت جدی در کارتون باب اسفنجی در سال ۱۹۹۹ صورت گرفت. در باب اسفنجی اولین اعتراضها به استفاده از اسپانسر همجنسباز بود؛ اما بعدا به شائبه وجود رابطه همجنسبازی بین شخصیتهای انیمیشن رسید و این اعتراضها تا جایی ادامه پیدا کرد که تهیه کنندگانش اعلام کردند کاراکترهای باب اسفنجی بدون جنسیت یا به اصطلاح غربی none هستند.
در قدم بعدی انیمیشنهایی با محوریت شخصیتهای همجنسباز ساخته میشوند. مثلا در سال ۲۰۱۷ دیزنی یک انیمیشن کوتاه ۴ دقیقه ای با عنوان «در یک تپش قلب» ساخت و در یوتیوب منتشر کرد که در آن به مضمون همجنسبازی به صورت آشکارا پرداخته شده بود. داستان این انیمیشن در مورد علاقه یک پسر دبستانی به پسری دیگر است. این انیمیشن کوتاه پس از انتشار در یوتیوب تنها در یکی از پستهای خود بیش از ۴۰ میلیون بار و در مجموع نزدیک به ۱۰۰ میلیون بار تماشا شد.
بازتولید شخصیتهای محبوب بچهها با محتوای همجنسبازی!
در گام بعد برنامههای محبوب و قدیمی بچهها با این مفاهیم بازتولید شدند؛ مثلا کارتون محبوب آنهشرلی را به خاطر بیاورید. در نسخه سریالی این کارتون محبوب دهه شصت و هفتاد، روابط همجنسبازی آشکارا نمایش و حتی تایید شده است. یا در کارتون آرتور، یک شخصیت مرد کنار آقای رتبورن، معلم آرتور قرار میگیرد که در قسمت آخر هم در نهایت با هم ازدواج میکنند!
این روال ورود مفاهیم همجنسبازی به انیمیشنها و به طور کلی برنامههای کودک و نوجوان در حالی دارد اتفاق میافتد که سالها پیش بسیاری از کارشناسان غربی و سایتهای نقد و تحلیل انیمیشن نسبت به ورود مضامین انحرافات جنسی به دنیای کودکان هشدار داده بودند؛ اما الان در برابر این جریان سکوت کرده یا حتی گاهی کاملا مستقیم از این انحراف جنسی حمایت میکنند. مثلا شبکه «نیکل اودیون» که یکی از پلتفرمهای شبکه اینترنتی برای پخش کارتون در آمریکاست، در تصویری از باب اسفنجی که پرچم همجنسبازها را به دست داشت، اعلام کرد در راهپیمایی همجنسبازها کنار آنهاست و از آنها حمایت میکند.
آیدلهای حامی همجنسبازی
وقتی گفتیم ورود مفاهیم همجنسبازی به دنیای رسانهای آسیا، خطرناکتر است، منظورمان قشر نوجوان است. نوجوانی که در همه جای جهان، موسیقی کرهای میشنود و حتی سریال کرهای میبیند، وقتی میبیند آیدل یا ستارهاش از همجنسبازی حمایت میکند، او هم اگر از این جریان حمایت نکند، با آن مخالفتی هم ممکن است نداشته باشد. یا بدتر از آن معروفترین آیدلها یا بتوارههای موسیقی کره، خوانندگان گروه بیتیاس، شباهتی عجیب به زنان دارند. این هفت پسر خواننده در ابتدای کار خودشان از دختر در کلیپهایشان استفاده میکردند و هیبتی مردانهتر داشتند؛ اما الان موهایشان رنگ میکنند، آرایش دارند و تزئیات دخترانه استفاده میکنند.
به غیر از این در آثاری که از شبکههای معروف مثل نتفیلیکس منتشر میشوند و به طبع بیشتر دیده میشوند، حتما این همجنسبازی وجود دارد و نوجوانی را تصور کنید که هفتهای یا حتی روزانه دهها قسمت، سریال میبیند. تدریجا این قضیه همجنسبازی برایش عادی میشود و چون رابطه نزدیک با بازیگر یا خواننده محبوبش میگیرد، تحت تاثیر او حساسیتش را نسبت به محتوای این انحراف اخلاقی از دست میدهد.



