فالگیری، رمّالی، طالعبینی، قیافهشناسی، کفبینی، کَهانت، دعانویسی و سر کتاب برداشتن همگی عناوین مشاغلی هستند که مدعی ارائۀ خدماتی از قبیل پیشگویی از آینده، بختگشایی، شکستن طلسم، یافتن اشیاء گمشده، جلب علاقه و محبت و .. هستند.

هر چند این مشاغل از گذشتههای دور هم وجود داشته اما چالشها و پیچیدگیهای زندگی در هزاره سوم، بازار مراجعه به این کسب و کارها را رونق بخشیده است. حالا به یمن فضای مجازی حتی عرصه مناسبتری برای عرض اندام مدعیان گشایش دروازههای خوشبختی به روی مردم فراهم شده است. اما این روشها چقدر معتبرند؟ آیا شرع مقدس آنها را تایید میکند؟ پایه و اعتبار علمی این امور چقدر است؟ ما سعی داریم در چند نوشتار مجزا و پشت هم به صورت مختصر و مفید، دربارۀ واقعیت و اعتبار این علوم ادعایی صحبت کنیم. و از آنجا که این روزها مراجعه به دعانویس رواج بسیار پیدا کرده، در اولین شماره به بحث دربارۀ «سر کتاب باز کردن» میپردازیم.
سرکتاب گرفتن یعنی چه؟
سرِ کتاب گرفتن یعنی از روی کتاب، حوادث آینده را پیشگویی کردن. مدعیان پیشگویی معمولا کتاب مخصوصی دارند که حاوی اشکال، اسماء، وردها و نوشتههایی به زبان عربی یا حتی عِبری است. بیشتر آنها اطلاعات محدودی از علوم غریبه در اختیار دارند و بسته به مخاطب و باورهایش ممکن است از روشهای ترکیبی هم استفاده کنند؛ مثلا ابتدا نام شخص و والدینش را میپرسند. بعد اسامی آنها را به حروف ابجد درمیآورند. سپس جمع میزنند و به عدد 12 تقسیم میکنند و عدد باقیمانده را معیار برای پیشگویی خود میگیرند. بعضی از آنها که اطلاعاتی در زمینۀ قیافهشناسی و علم فیزیوگنومی (چهرهخوانی) دارند پارهای از ویژگیهای روانی و رفتاری شخص مراجعه کننده را هم بازگو میکنند تا باورمندی و زمینه برای جلب اعتماد بیشتر او ایجاد شود. اما همۀ ماجرا به این ختم نمیشود چرا که در مواردی بسیار نادر ممکن است فرد پیشگو از طریق تسخیر جِنَّه و شیاطین شریر اطلاعاتی از زندگی فرد به دست آورد تا بدینوسیله بتواند به حقانیت ادعا و جنبۀ شگفتانگیز کار خود ضریب دهد.
از منظر شریعت اسلام و علوم الهی، اطلاع از غیب، امری ممکن است اما این علم در اختیار هر کسی قرار نمیگیرد. آنها هم که مراتب بالای تهذیب نفس را تحصیل کردهاند و بر علومی مثل «منایا و بلایا» آگاهی پیدا کردهاند از این راه، کسب ارتزاق نمیکنند
فرق سر کتاب برداشتن با استخاره با قرآن
مدعیان اخبار غیب گاهی اوقات به خاطر باورمندی مردم به قرآن به این کتاب آسمانی فال میزنند. اصل تفأل به قرآن اشکال ندارد و حتی در سیرۀ معصومان هم دیده شده که گاهی به قرآن تفأل زدهاند. در عین حال روایاتی هم وجود دارد که حضرات پیروان خود را از فال زدن به قرآن برحذر داشتهاند مانند این روایت که امام صادق علیهالسلام فرمودند: «به قرآن تفأل مزن» (اصول کافی، ج4، ص 437) ممکن است فکر کنید این روایات با سیرۀ آن بزرگواران منافات دارد. خیر، چون نهی از فال گشودن قرآن متوجه کسانی است که آیات قرآن را بر وقوع حوادث شوم در آینده حمل میکنند. علامه مجلسي (ره) دربارۀ این حدیث مینویسد: «ممكن است مقصود، نهي از تفألي باشد كه بيشتر مردم از ديدن يا شنيدن بعضي امور اعتقاد پيدا ميكنند و برخي را مبارك و برخي ديگر را شوم مي گيرند، بدين صورت كه از آيات قرآن كريم نيز فال نيك و فال بد گرفته شود. و شايد يك حكمتش اين باشد كه اگر موافق نيفتاد باعث كماعتقادي مردم به قرآن نگردد.» (مفاتيح الغيب، ص42) اما استخاره یکی از مصادیق توکل به خداست. چون فردی که با قرآن استخاره میکند قصد پیشگویی حوادث آینده را ندارد بلکه میخواهد از خدا خیر و یاری بطلبد تا بتواند از بین دو راه که نتوانسته از طریق فکر و مشورت به نتیجه برسد، یکی را برگزیند.
نظر شرع دربارۀ پیشگویی
در اینجا بد نیست دیدگاه اسلام را دربارۀ پیشگویی و امکان تحقق آن بیان کنیم. البته قبل از آن لازم است بدانید پیشگویی با پیشبینی متفاوت است. پیشبینی یعنی آیندهنگری از روی علل، اسباب و قرائن. پیشبینی در علوم تجربی مثل پزشکی و علوم جوّی، امر متداولی است. اما پیشگویی عبارت است از کشف اسرار غیبی و آگاهیهای فرازمینی. از نگاه آموزههای دینی، آگاهی از غیب ذاتا در انحصار خداست اما رسولان مورد پسند الهی (جن:27) پیشوایان پاک و بندگان صالح خداوند (کهف:65) هم میتوانند با اذن الهی بر اخبار و حقایق پشت پرده اطلاع یابند. آنجا هم که در قرآن، از زبان پیامبران الهی، آگاهی از غیب، نفی شده منظور علم غیب مستقل و ذاتی است (اعراف:188)
نظر دانشمندان اسلامی دربارۀ امکان اطلاع از غیب
بررسی آرای دانشمندان مسلمان دربارۀ این موضوع، مجالی فراتر از این نوشتار مختصر میطلبد اما از باب نمونه تنها به بیان دیدگاه ابن سینا به عنوان برجستهترین چهرۀ علمی و فلسفی جهان اسلام بسنده میکنیم: شیخ بوعلی سینا معتقد به امکان بلکه وقوع آگاهیهای غیبی برای کسانی است که مراتب بالای عرفان الهی را طی کردهاند. او در دو جا از مهمترین اثر خویش (کتاب اشارات، نمط هشتم) مینویسد: «اگر عارفی از غیب خبر داد و آینده درستی آن را ثابت کرده او را تصدیق کن و به او ایمان بیاور زیرا چنین آگاهی یک ریشه طبیعی دارد». در جای دیگر گوید: «وقتی اشتغالات روح از طریق حواس کم شد، برای روح انسان فرصتی میدهد که خود را از دست قوای طبیعی خلاص کرده و به جانب قدس پرواز میکند و صورتهایی را در آنجا میبیند، و این حالت گاهی در خواب و در حال بیماری برای انسانهای عادی نیز رخ میدهد». نتیجهگیری از منظر شریعت اسلام و علوم الهی، اطلاع از غیب، امری ممکن است اما این علم در اختیار هر کسی قرار نمیگیرد. آنها هم که مراتب بالای تهذیب نفس را تحصیل کردهاند و بر علومی مثل «منایا و بلایا» آگاهی پیدا کردهاند از این راه، کسب ارتزاق نمیکنند. بنابراین کسانی که مدعیاند میتوانند رخدادهای زندگی افراد در آینده را به طور جزم و تضمینی پیشگویی کنند، بدون تردید شیادان دینفروشی هستند که با اطلاعات سطحی از علوم غریبه یا تسخیر جن و شیاطین، گرههای زندگی مراجعهکنندگان را کورتر میکنند. ناگفته نماند موجودات نامرئی هم که توسط این افراد تسخیر میشوند نسبت به اسرار عالم غیب بیاطلاعاند؛ اما به خاطر نامرئی بودن و قابلیت حرکت سریع میتوانند نسبت به برخی از امور پیرامونی زندگی افراد، اطلاع حاصل کنند و دلیل راست از آب درآمدن برخی از اخبار آنها همین است نه غیبدانی آنها.