در این مطلب سراغ این موضوع رفتهایم که خانهداری چه ابعادی دارد و چه چیزهایی زن را خانهدار میکند.
زن؛ محور کانون گرم خانواده
مدیریت عاطفی خانواده بهعهده زن است؛ چون جنس زن جنس عاطفه و محبت و لطافت و مهربانی است. خانهداری هم به حضور وجودی زن در خانه است.
خانهداری یعنی هوای خانه را داشتن و به این هوا اکسیژنرسانی کردن. حال خانه بیشتر از هرکس بهواسطه زن است که خوب یا بد میشود. یعنی حال و هوای زن خانه است که تعیین میکند حال اهالی خانه چطور باشد. محیط خانه گرم باشد یا سرد. این یعنی قدرت اثرگذاری جایگاه خاص زن در خانواده.
خانهداری عزت استروایات ما زن را ریحانه یعنی گل خوشبو معرفی میکند و در ادامه میگوید زن قرار نیست کارگر باشد و کارهای مردانه کند. این نگاه کرامتوار به زن است و متفاوت با نیروی کار ارزانی است که غرب از زن ساخته است.
گاهی زنان از خانهداربودن خود شرمندهاند یا آن را بیهوده تلقی میکنند؛ حتی ممکن است در اعتراضهای یک زن خانهدار بشنویم: «مگه من پیشخدمتم که این همه بار خونه روی دوش منه» یا وقتی ازش میپرسیم: «شغلت چیه؟» با آهی که خبر از دفن آرزوهایش میدهد یا حسی که از کمبودن منتقل میکند، میگوید: «بیکار».
اما هستند زنانی که با افتخار در جواب میگویند: «خانهدار».
همه اینها بستگی دارد نگرش به خانهداری چه باشد؛ خانهداری میتواند برای یک زن افتخار باشد، وقتی جایگاه اثربخش خود را درک میکند و برای دیگری باعث شرمندگی یا بیهودگی باشد، وقتی خودش را در خانه کشف نکرده باشد.
خانهداری شبیه مادری است
خانهداری شبیه مادری است. مادر نمیتواند از نقش مادری استعفا دهد. اگر هم بخواهد مادری را کنار بگذارد، نهایتاً میتواند خودش را از فرزندش دریغ کند؛ اما حس مادری را نمیتواند از جنس زن بگیرد. مادری یک شغل تماموقت بیوقفه است که حتی در خواب هم از بین نمیرود. بسیار این سخن را از مادران شنیدهایم که تا وقتی مادر نشده بودند، استراحت و خوابشان متفاوت و آسودهتر بوده و با آمدن فرزند، در خواب هم باید گوشبزنگ باشند.
خانهداری چنین فضایی است که زن قرار است در خانه منتشر کند و حتی اگر زنی هم از خانهداری هم استعفا بدهد، شبیه همان مادر است که خود را از مادری و اثربخشیاش محروم کرده است؛ چون خانهداری ذاتاً زنانه است و مثل مادری که جنبه معنویاش بیشتر است، کاری معنوی است. چون کارهای پختوپز و شستوشو که از وظایف اصلی زن بهعنوان خانهداری نیست.
خانهداری مجموعهای از نقشهاست
اگر بخواهیم خانهداری را تعریف کنیم، باید بگوییم خانهداری یک کل است که مجموعهای از نقشها را دربرمیگیرد. نقش همسری و نقش مادری، نقش حیاتبخشی و آرامش است که زن را خانهدار میکند. حتی زن وقتی شاغل هم میشود، دوشغله میشود.
وظیفه معنوی خانهداری است که به زن سپردهاند. زن میتواند حضور اجتماعی داشته باشد، فعالیتهای بیرونی انجام دهد، تحصیل کند و...؛ اما در بزنگاهها زنان زیادی را میبینیم که میتوانند به موقعیت شغلی خاصی نه بگویند؛ چرا که رسیدگی به زندگی مشترک و تربیت فرزندان را اولویت میدانند.
نگاه فرهنگی و دینی نگاه با کرامت است
در نگاه به زن، فرهنگ و آیین ما به ذات زنانه احترام بیشتری میگذارد و بهطور عمومی از زن انتظار ندارد حتماً کار کند و درآمد داشته باشد. حتی درآمد او را برای خودش میداند که مرد حق تصرف در آن را ندارد. یعنی زن میتواند کار کند و فقط خانهدار نباشد.
حتی مرد هم در حقوق دریافتی زن سهیم نباشد. همچنین زن میتواند در خانه، در صورت تمایل کارهای مرسوم خانه را انجام دهد یا انجام ندهد. روایات ما زن را ریحانه یعنی گل خوشبو معرفی میکند و در ادامه میگوید زن قرار نیست کارگر باشد و کارهای مردانه کند. این نگاه کرامتوار به زن است و متفاوت با نیروی کار ارزانی است که غرب از زن ساخته است.



