نگاهی به ریشه‌های قرآن تمسخر دیگران

دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰
چرا دیگران را مسخره می‌کنیم؟
تمسخر و ریشخند کردن دیگران مخصوصاً در جمع، رفتار زشتی است که متاسفانه برخی افراد به آن عادت دارند. در این نوشتار به بررسی عوامل و ریشه‌های این رذیلۀ اخلاقی از نگاه قرآن می‌پردازیم. ***** به فرمودۀ قرآن، در تاریخ، همیشه عده‌ای بوده‌اند که به تمسخر دیگران عادت داشتند و هیچ پیامبری نبوده که توسط قومش مسخره نشده باشد: وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (حجر:11) اما منشاء این عادت زشت چیست؟ انگیزه‌های افراد در تمسخر دیگران متفاوت است؛ تضعیف روحیه مخالف، تشفّی خاطر (خوشحالی خود و دیگران)، جبران کمبود شخصیت، ارضای روحیه دیگرآزاری و... بخشی از اهداف مسخره‌کنندگان است اما وقتی به کتاب خدا مراجعه می‌کنیم می‌بینیم قرآن، روی ریشه‌های اساسی‌تری انگشت گذاشته است: تکبر و جهالت. از امام نقی علیه‌السلام آمده: الهَزءُ فُکاهَةُ السُّفَهاءِ و صِناعَةُ الجُهّالِ؛ یعنی: ریشخند کردن، شوخی کم خردان و کردار نادانان است ریشه‌های قرآنی تمسخر دیگران یک. تکبر و خیال‎بافی در آیه‌ای از قرآن آمده: «نبايد قومى قوم ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نه زنانى زنان [ديگر] را، شايد آنها از اينها بهتر باشند» (حجرات:11) از این آیه می‌توان فهمید که علت تمسخر دیگران، برتر دیدن خود یا اهل، ایل و تبار خود است. این صفت هم به نوبۀ خود ریشه در نادرستی عملکرد دستگاه شناختی افراد دارد. توضیح اینکه در بیشتر مواقع، میز ریاست، ثروت و موقعیت اقتصادی و انتساب به حسب و نسبی خاص، افراد غیرمهذب( افرادی که خودساخته نیستند) را خیال‌باف و به تعبیر قرآن (مختال) می‌کند. (نساء:36) فرد چون می‌پندارد هوش، نبوغ، شمّ اقتصادی و ... او را به این جایگاه رسانده، خودش را یک سر و گردن از دیگران بالاتر می‌بیند. نماد این جریان فکری، در قرآن، فرعون است. او به خاطر همین روحیه‌ خودبرتربینی، جلوی دیگران، حضرت موسی علیه‌السلام را دست می‌انداخت و می‌گفت «مَردم! من بهتر از این شخص بی‌سروپا نیستم که لکنت زبان دارد؟!»(زخرف۵۲) دو. جهل و نادانی ریشۀ دوم، جهل و نادانی است. در داستان بنی‌‌اسرائیل در سورۀ مبارکۀ بقره می‏‌خوانیم‌ : قَالُوا أَ تَتَّخِذُنَا هُزُواً قَالَ أَعُوذُ بِاللهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ (بقره:67) گفتند: آیا ما را مسخره می‏‌کنی؟ موسی گفت: به خدا پناه می‏‌برم از اینکه از جاهلان باشم. موسی‏ علیه‌السلام در پاسخ نگفت من پناه می‏‌برم به خدا از اینکه شما را مسخره کنم، بلکه فرمود پناه می‏‌برم به خدا از آن که جاهل باشم؛ یعنی استهزاء کار جاهلان است و موسی‏ علیه‌السلام جاهل نیست. پس ریشه دوم استهزاء جهالت است. بنابراین تمسخر ریشه‏‌های مشخصی دارد و اگر متأسفانه مبتلای به این عارضه و آفت اخلاقی شدیم، باید به سوی خود برگردیم و ریشه‌هایش را بیابیم و به فکر درمان واقعی این انحراف اخلاقی باشیم. (تفسیر سوره حجرات، محمد علی انصاری، ص۱۲۷-۱۲۵) در روایتی از امام نقی علیه‌السلام آمده: الهَزءُ فُکاهَةُ السُّفَهاءِ و صِناعَةُ الجُهّالِ؛ یعنی: ریشخند کردن، شوخی کم خردان و کردار نادانان است. (بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۴۷) بیشتر بخوانید توصیه‌های کتاب الهی برای مقابله با مسخره کنندگان اینفوگرافیک؛ هفت گروهی که خود را مسخره کرده‌اند
  • [placeholder]
  • [placeholder]

پربازدیدها

پربحث‌ها