كتمان حقّ، ظلم به دین خدا

گاه سكوت در جایى كه باید سخن گفت و افشاگرى كرد، مصداق كتمان حق مىشود، و این در موردى است كه مردم نیاز شدیدى به درك واقعیتى دارند و دانشمندان آگاه مىتوانند با بیان حقیقت این نیاز مبرم را برطرف سازند.
إِنَّ الَّذِینَ یَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْكِتابِ أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ (بقره ـ 159)
كسانى كه آنچه را از دلائل روشن و اسباب هدایت را نازل كردهایم، با آنكه براى مردم در كتاب بیان ساختهایم، كتمان مىكنند، خداوند آنها را لعنت مىكند و همه لعنت كنندگان نیز آنان را لعن مىنمایند.
كتمان حق ممنوع!
گرچه روى سخن در این آیه طبق شأن نزول، به علماى یهود است، ولى این معنى هرگز مفهوم آیه را كه یك حكم كلى و عمومى درباره كتمان كنندگان حق بیان مىكند محدود نخواهد كرد.
به عبارت دیگر می توان گفت که گرچه مورد آیه، دانشمندان یهود و نصارى هستند كه حقایق تورات و انجیل را براى مردم بیان نمىكردند، ولى جملهى «یَكْتُمُونَ» كه دلالت بر استمرار دارد، شامل تمام كتمان كنندگان در طول تاریخ مىشود. چنان كه لعنت پروردگار نیز تا ابد ادامه خواهد داشت.
آیه شریفه، این افراد را با شدیدترین لحنى مورد سرزنش قرار داده مىگوید:" كسانى كه دلائل روشن و وسائل هدایت را كه نازل كردهایم بعد از بیان آن براى مردم در كتاب آسمانى، كتمان مىكنند خدا آنها را لعنت مىكند (نه فقط خدا) بلكه همه لعنت كنندگان نیز آنها را لعن مىكنند.
از این آیه به خوبى استفاده مىشود كه هم خدا، و هم تمامى بندگان خدا و فرشتگان او از این كار بیزارند، و به تعبیر دیگر" كتمان حق" عملى است كه خشم همه طرفداران حق را بر مىانگیزد، چه خیانتى از این بالاتر كه دانشمندان، آیات خدا را كه امانت هاى او است به خاطر منافع شخصى خویش كتمان كنند و مردم را به گمراهى بكشانند.
جمله" مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْكِتابِ" اشاره به این است كه این گونه افراد در واقع زحمات پیامبران و فداكارى مردان خدا را در نشر آیات پروردگار با این عمل خود بر باد مىدهند، و این گناهى است بزرگ و غیر قابل اغماض.
مفاسد كتمان حق
موضوعى كه از دیر زمان باعث حقكشىهاى فراوان در جوامع انسانى گردیده، و اثرات مرگبار آن تا امروز هم ادامه دارد ، مساله كتمان حق است.
آیه فوق گرچه در حادثه خاصى نازل شد ولى بدون شك حملات آن متوجه همه كسانى است كه سهمى در این كار دارند.
تهدید و مذمتى كه در آیه مورد بحث نسبت به كتمان كنندگان حق آمده در قرآن منحصر به فرد است، چرا چنین نباشد؟ مگر نه این است كه این عمل زشت مىتواند امت ها و نسلهایى را در گمراهى نگهدارد؟ همانگونه كه اظهار حق مىتواند مایه نجات امت ها شود.
انسان فطرتاً خواهان حق است و آنها كه حق را كتمان مىكنند ، در واقع جامعه انسانى را از سیر تكامل فطرى باز مىدارند.
اگر به هنگام ظهور اسلام و بعد از آن، دانشمندان یهود و نصارى در مورد بشارتهاى عهدین افشاگرى كامل كرده بودند و آنچه را در این زمینه مىدانستند در اختیار سایر مردم مىگذاردند ممكن بود در مدت كوتاهى هر سه ملت زیر یك پرچم گرد آیند، و از بركات این وحدت برخوردار شوند.
كتمان حق مسلماً منحصر به كتمان آیات خدا و نشانههاى نبوت نیست ، بلكه اخفاى هر چیزى كه مردم را مىتواند به واقعیتى برساند در مفهوم وسیع این كلمه درج است.
حتى گاه سكوت در جایى كه باید سخن گفت و افشاگرى كرد، مصداق كتمان حق مىشود، و این در موردى است كه مردم نیاز شدیدى به درك واقعیتى دارند و دانشمندان آگاه مىتوانند با بیان حقیقت این نیاز مبرم را برطرف سازند.
به تعبیر دیگر افشا كردن حقایق در مسائل مورد ابتلاى مردم، مشروط به سۆال نیست، و اینكه نویسنده تفسیر المنار در ذیل آیه مورد بحث از بعضى نقل كرده: كتمان مخصوص جایى است كه سۆال از چیزى شود درست به نظر نمىرسد.
به خصوص اینكه قرآن تنها از مساله كتمان سخن نمىگوید، بلكه بیان و تبیین حقایق را نیز لازم مىشمرد، و همین اشتباه شاید سبب شده كه جمعى از دانشمندان از بازگو كردن حقایق لب فرو بندند به عذر اینكه كسى از آنها سۆالى نكرده است، در حالى كه قرآن مجید مىگوید: وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ:" خداوند از كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده پیمان گرفته است كه آن را حتما براى مردم بیان كنید و كتمان ننمائید" (آل عمران- 187).
این نكته نیز قابل توجه است كه گاه سرگرم ساختن خلق خدا به مسائل جزئى و فرعى كه سبب شود مسائل اصلى و حیاتى را فراموش كنند نیز نوعى كتمان حق است، و اگر فرضاً تعبیر" كتمان حق" شامل آن نشود بدون شك ملاك و فلسفه تحریم كتمان حق در آن وجود دارد.
كتمان حق در روایات
در احادیث اسلامى نیز شدیدترین حملات متوجه دانشمندان كتمان كننده حقایق شده، از جمله پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله مىفرماید: " هرگاه از دانشمندى چیزى را كه مىداند سۆال كنند و او كتمان نماید ، روز قیامت افسارى از آتش بر دهان او مىزنند"! (مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث)
در حدیث دیگرى مىخوانیم كه از امام على علیه السلام پرسیدند: " بدترین خلق خدا بعد از ابلیس و فرعون ... كیست؟" امام در پاسخ فرمود: :" آنها دانشمندان فاسدند كه باطل را اظهار و حق را كتمان مىكنند و همان ها هستند كه خداوند بزرگ درباره آنها فرموده: لعن خدا و لعن همه لعنت كنندگان بر آنها خواهد بود"! (احتجاج طبرسى (مطابق نقل نور الثقلین ج 3 ص 139)
لعن چیست؟
" لعن" در اصل به معنى طرد و دور ساختنى است كه آمیخته با خشم و غضب باشد، بنابراین لعن از ناحیه خداوند یعنى دور ساختن كسى را از رحمت خویش و از تمام مواهب و بركاتى كه از ناحیه او به بندگان مىرسد، و اینكه بعضى از بزرگان اهل لغت گفتهاند لعن در آخرت به معنى عذاب و عقوبت و در دنیا به معنى سلب توفیق است در واقع از قبیل بیان مصداق مىباشد، نه اینكه مفهوم لعن منحصر به این دو موضوع گردد.
واژه" اللاعنون" (لعن كنندگان) معنى وسیعى دارد كه نه تنها فرشتگان و مۆمنان را شامل مىشود، بلكه علاوه بر آن، هر موجودى كه با زبان حال یا قال، سخنى مىگوید، او هم در این مفهوم وسیع داخل است، بخصوص اینكه در پارهاى از روایات مىخوانیم كه (مثلاً) دعاى خیر و استغفار همه موجودات زمین و آسمان حتى ماهیان دریا شامل حال طالبان علم و دانش است (و انه یستغفر لطالب العلم من فى السماء و من فى الارض حتى الحوت فى البحر (اصول كافى ج 1 باب ثواب العالم و المتعلم حدیث یك) جایى كه آنها براى دانش طلبان استغفار كنند ، براى كتمان كنندگان دانش لعن خواهند كرد!
پیامهای آیه:
1ـ ظلم فرهنگى، بدترین ظلمهاست كه لعنت خالق و مخلوق را به دنبال دارد. «یَكْتُمُونَ» ، «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
2ـ كتمان، حقّ ممنوع است، چه كتمان معجزات و دلائل حقّانیّت باشد «الْبَیِّناتِ» و چه كتمان رهنمودها و ارشادات. «الْهُدى»
3ـ كتمان حقّ، بزرگترین گناهان است. چون مانع هدایت مردم و باعث باقى ماندن نسلها در گمراهى است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ»
4ـ كتمان حقّ، ظلم به دین خدا و حقّ مردم نسبت به هدایت یافتن است. لذا كتمان كنندگان حقّ را، خدا و مردم لعنت مىكنند. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
5ـ نفرین و لعنت مردم، مۆثر است و باید از اهرم نفرت مردم براى نهى از منكر استفاده نمود. «یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
اصول كافى ج 1
تفسیر نور ج 1
تفسیر نمونه ج 1
نور الثقلین ج 3
مجمع البیان
مطالب مرتبط: