نوشتن و نويسندگي ، همه خوبيهاست
«گراهام سويفت» نويسنده انگليسي و خالق رمان «کاش اينجا بودي» در سال 2011، نوشتن رمان را تجربه تمامي خوبيها و جذابيتهاي زندگي ميداند و ترجيح ميدهد دنياي نويسندگي خودش را تجربه کند.

«گراهام سويفت»* نويسنده انگليسي به تازگي، جديدترين رمان خود را با نام «کاش اينجا بودي» را منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.
خبرنگار روزنامه فاينشنال تايمز به اين بهانه مصاحبهاي کوتاه با اين نويسنده 60 ساله داشته و درباره شيوه نگارش و زندگي شخصي «گراهام سويفت» با وي صحبت کرده است. «سويفت» در اين مصاحبه علاوه بر آنکه به جنبههاي مثبت موسيقي بر ذهن نويسنده اشاره کرده و گوش سپردن به موسيقي را يکي از بهترين راهها براي فعال نگاه داشتن ذهن نويسنده ميداند نکات جالبي را از تجربه نوشتن با مخاطبان در ميان مي گذارد.
از اين نويسنده تا امروز بالغ بر 10 رمان منتشر شده که از ميان آنها به « روشنايي روز»، «فردا» و «خارج از اين دنيا» اشاره کرد. «گراهام سويفت» يکي از اعضاي فعال انجمن سلطنتي ادبيات بريتانيا است که با نگارش ششمين رمانش موفق به دريافت جايزه ادبي بوکر در سال 1996 شده است.
* از ديدگاه شما بهترين مخاطب کيست؟
- من فکر ميکنم بهترين خواننده آثارم، کسي است که ميداند، هيچ چيزي در جهان کامل نيست. او بهترين مخاطب من است.* در حال حاضر مشغول مطالعه چه کتابي هستيد؟
- در حال حاضر مشغول بازخواني نسخهاي الکترونيکي از رمان «آنا کارنينا» به قلم «لئو تولستوي» هستم. اين نسخه را با موبايلم ميخوانم.*از چه زماني حس نوشتن در وجودتان قوت گرفت و خود را به عنوان يک نويسنده شناختيد؟
- فکر نوشتن از 10 سالگي با من همراه بود. من از 10 سالگي تصميم داشتم که يک نويسنده شوم و در 20 سالگي بود که توانايي نوشتن را در خود احساس کردم و دست به قلم شدم.*دوست داشتيد کدام يک از آثار ادبي جهان را مينوشتيد؟
- کتابهاي بسياري در جهان وجود دارد که نويسندگان آنها را تحسين ميکنم و به آنها احترام ميگذارم اما تا امروز دوست نداشتم جاي يکي از آنها باشم. از ديدگاه من هيجان خواندن يک اثر خوب وقتي کامل ميشود که شما ميدانيد آن اثر متعلق به دنيا و جهان ديگري است و به فرد ديگري تعلق دارد.کتابهاي بسياري در جهان وجود دارد که نويسندگان آنها را تحسين ميکنم و به آنها احترام ميگذارم اما تا امروز دوست نداشتم جاي يکي از آنها باشم
* در طول روز چند ساعت را به نوشتن اختصاص ميدهيد؟
- هر روز صبح زود از خواب بيدار و مشغول نوشتن ميشوم. عادت دارم هشت فنجان قهوه تلخ در حين نوشتن بنوشم. ميتوانيد نزديک ظهر اين فنجانها را روي ميزم ببينيد و هر روز اينکار را تکرار ميکنم، گاهي براي ميان وعده يک موز ميخورم.*آيا گوش سپردن به موسيقي شما را در نوشتن کمک ميکند؟
- هرگز به هنگام نوشتن به موسيقي گوش نميدهم اما بر اين باورم که گوش سپردن به موسيقي براي نويسنده لازم است. در حقيقت نويسنده نبايد از اين فضا دور باشد. چرا که موسيقي خلاقيتي غيرکلامي است که موجب شکوفايي ذهن ميشود و در اين زمينه ميتواند بسيار موثر باشد.*با چه چيزي به آرامش ميرسيد؟
- در شرايطي که آرامش بخواهم پيادهروي ميکنم.*کدام يک از شخصيتهاي ادبي شبيه به شماست؟
-شخصيت دکتر واتسون در مجموعه داستانهاي شرلوک هولمز. بله او بيشتر از شرلوک هولمز به من نزديک است.*اگر قرار باشد در يک آسانسور حبس شويد، ترجيح ميدهيد چه کسي همراهي تان کند؟
_همسرم* چه چيزي در زندگي شما را ميترساند؟
- از موتورسيکلت خيلي ميترسم.* به خلق کدام يک از آثارتان افتخار ميکنيد؟
- «کاش اينجا بودي» تازهترين اثرم است که براي نوشتن آن به خود ميبالم. نوشتن اين اثر تازه تمام شده و نسبت به آن خيلي هيجان دارم و اميدوارم مخاطبان آن را دوست داشته باشند. به هرحال هر نويسنده به تمامي آثارش افتخار ميکند و آنها را دوست دارد.* نويسندگي براي شما چه معنايي دارد؟
- نوشتن و نويسندگي به معناي همه خوبيها و لذتهاي دنيا را يک جا داشتن است. به اين معني است که شما در زندگي فرصتها و شانسهاي زيادي براي تجربه کردن داريد.
پينوشت:
* گراهام سويفت در سال 1949 در لندن متولد شد. او در سال 1996 برنده جايزه بوکر شد.
فرآوري: مهسا رضايي
بخش ادبيات تبيانمنابع: خبرگزاري فارس به نقل از فاينشنال تايمز، خبرگزاري مهر