روی میزهای چوبی کوتاه، ظرفهای صورتی از ماسک صورت چیده شده؛ دخترانی جوان با هدبندهای صورتی و لباسهای رنگی کنار هم نشستهاند، مقابلشان آینههای جیبی و لیوانهای شیشهای از نوشیدنی صورتی رنگ است. وسط تصویر، در کارتی با حاشیه قلبی شکل نوشته: "تا حالا به فالگیر زنگ زدی؟ " در ویدیویی که با عنوان «اولین گاسیپ نایت ایران» منتشر شده، صدای خنده و شوخی میآید. کپشن پست توضیح میدهد: «این شب جدیدترین نوع تراپی دخترونهست؛ هم ماسک میذاریم و به خودمون میرسیم، هم غیبت میکنیم و تجربیاتمون رو به اشتراک میذاریم.» اینجا نه کلینیک رواندرمانی است، نه کافیشاپ. اینجا ترکیبی از هر دو است؛ یک کلینیک پاکسازی پوست و مو و محل برگزاری «Gossip Night » یا همان دورهمی غیبت کردن.
غیبت تراپی!
چند سالی است که واژه «تراپی» از کلینیکها بیرون آمده و وارد اینستاگرام شده؛ «چای تراپی»، «خرید تراپی»، «شمع تراپی» و حالا «گاسیپ تراپی.» در این شرایط، مهم نیست چه میکنی، مهم این است که بعدش حالت بهتر شود و اگر غیبت باعث شود چند ساعت بخندی، پس چرا نه؟ اما پشت همین سادهسازی، مفهومی خطرناک پنهان است. وقتی اخلاق با احساس عوض شود، هر کاری که خوشایند باشد، مجاز میشود.
در گذشته، غیبت کاری بود که پچپچکنان، زیرلب و با شرم و خجالت انجام میشد. اما حالا در این ویدیوها، غیبت جلوی دوربین و با لبخند انجام میشود. دیگر لازم نیست پنهان شوی. فقط کافی است ماسک بزنی، نور را تنظیم کنی و نهایتا عکسی هم در فضای مجازی از آن روز پست کنی و بنویسی: «یه روز فوقالعاده با دخترا!»
در واقع، اینجا غیبت از رفتاری پنهان و شرمآور، به تجربهای اجتماعی و سرگرمکننده تبدیل شده و به آن لباسی تازه پوشانده شده است. صورتی، و بدون احساس گناه.
یک ساعت غیبت، یک میلیون و پانصد
مدیر یکی از این سالنها میگوید ورودی یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است؛ شامل ماسک، نوشیدنی، موسیقی و "جلسه آزاد صحبت". او میگوید: «ما نمیخوایم کسی رو قضاوت کنیم. فقط حرف میزنیم و خالی میشیم. این خودش تراپیه.» در پاسخ به نظراتی هم که میگویند از کی تا به حال غیبت و ماسک صورت جای تراپی گرفته؟ میگوید: «حرف زدن با غریبهها آدم رو سبک میکنه!»
گاسیپ نایت در عین ظاهر سادهاش، نمونه عینی زمانه ماست، یعنی دوران کالا شدن همه چیز حتی احساسات و عاطفه. دورانی که هر چیزی در آن، از ماسک صورت تا حس دوستی، قابل خرید است. این پدیده بخشی از روند جهانی است که مراقبت و همدلی را هم به کالا تبدیل کرده؛ آن هم از نسخه تقلبی. در جامعهای که فرصت گفتوگو، دوستی و تخلیه روانی واقعی نایاب است، بازار، نسخه مصنوعی آن را تولید میکند.
روانشناسی پشت غیبت کردن
روانشناسی شناختی رفتاری میگوید غیبت، گاهی راهی برای تقویت خودپنداره است. وقتی فرد خود را در مقایسه با دیگری بهتر نشان میدهد مثلا میگوید «من اونجوری نیستم»؛ «من کجا فلانی کجا» احساس ارزش میکند. در لحظه، اعتماد بهنفس بالا میرود، اما در بلندمدت ممکن است حس گناه یا شرم ایجاد کند. بههمیندلیل، غیبت نوعی رضایت لحظهای ایجاد کرده اما در بلندمدت آسیبزا محسوب میشود، شبیه به اعتیاد عاطفی.
از دید روانتحلیلگرانه غیبت شاید یکی از مکانیزمهای دفاعی ناخودآگاه باشد. وقتی فرد نمیتواند خشم، حسادت یا ناامنی خودش را مستقیما ابراز کند، این احساس را به دیگری فرافکنی میکند و دربار او حرف میزند. پس غیبت نوعی تخلیه هیجانی غیرمستقیم است. یعنی فرد، بهجای اینکه بگوید «من ناراحتم»، میگوید «دیگری بد است». در واقع، تصویر خود را حفظ میکند و هیجانش را بیرون میریزد. بااینحال، در دنیایی که هر تجربهای باید احساس خوب بدهد، این هشدارها کمتر شنیده میشود.
از نگاه درمانگران روابط مثل جان گاتمن هم غیبت میتواند نشانه ناسلامتی ارتباطی باشد. وقتی افراد بهجای گفتوگو با طرف مقابل، پشت سر او حرف میزنند، یعنی تعارضها سرکوب و اعتماد تضعیف شده؛ در زوجدرمانی یا گروهدرمانی، غیبت معمولا بهعنوان نشانهای از اجتناب از مواجهه شناخته میشود.




پیام شما به ما