دهههاست ایالات متحده مذاکره را در کنار فشار و تهدید بهکار میگیرد؛ اما بررسی پروندههای تاریخی نشان میدهد که این نوع گفتوگو نه تضمینی برای امنیت کشورها به همراه داشته و نه رفاه مردم را تضمین کرده است. از لیبی و اوکراین تا عراق، افغانستان و کوبا همگی درسی مشترک دارند. اعتماد به وعدههای واشنگتن، در نهایت همواره به بنبست و بحران ختم شده است.
لیبی؛ نمونه مشهور
در سال ۲۰۰۳، معمر قذافی پذیرفت همه برنامههای هستهای و شیمیایی خود را کنار بگذارد. در مقابل، وعده داده شد که تحریمها لغو و روابط اقتصادی عادی شود. جورج بوش و تونی بلر از این تصمیم استقبال کردند. کمتر از یک دهه بعد، در سال ۲۰۱۱ ناتو به بهانه اجرای قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت به لیبی حمله کرد و حکومت قذافی سقوط کرد.
امروز، بیش از یک دهه پس از آن، لیبی همچنان گرفتار جنگ داخلی و بیثباتی است و بهگفته نهادهای بینالمللی بیش از یکمیلیون نفر از مردم این کشور آواره شدهاند، در واقع واگذاری برگهای قدرت امنیتی، نهتنها مانع حمله نشد، بلکه راه را برای فروپاشی کامل این کشور هموار کرد.
توافق بوداپست
اوکراین پس از فروپاشی شوروی، سومین زرادخانه هستهای جهان را در اختیار داشت. در سال ۱۹۹۴ با امضای یادداشت بوداپست حدود ۱۷۰۰ کلاهک هستهای خود را تحویل داد و آمریکا و بریتانیا در کنار روسیه استقلال و تمامیت ارضیاش را تضمین کردند. با وجود این، در سالهای ۲۰۱۴ هنگام الحاق کریمه به خاک روسیه و سپس در سال ۲۰۲۲ وقتی اوکراین هدف حمله روسیه قرار گرفت؛ غرب به جز تحریم مسکو و ارسال تسلیحات محدود واکنش عملی نداشت. طبق آمار سازمان ملل، بیش از شش میلیون اوکراینی ناچار به مهاجرت و زندگی بهعنوان پناهجو در خارج از کشور شدهاند، اوکراین بهای اعتمادش به تضمینهای غربیها را با هزاران کشته و میلیونها مهاجر جنگزده داد.
داستان پیونگیانگ
پیونگیانگ بارها پای میز مذاکره نشست؛ از چارچوب توافقشده سال ۱۹۹۴ تا مذاکرات ششجانبه در دهه ۲۰۰۰ و حتی دیدار کیم جونگ اون و دونالد ترامپ در ۲۰۱۹. هر بار کره شمالی بخشی از برنامههای هستهای خود را تعلیق کرد، اما وعدههای رفع تحریم تحقق پیدا نکرد. امروز بر اساس دادههای پایگاه جهانی تحریمها، بیش از شصت تحریم فعال علیه این کشور وجود دارد؛ یکی از سنگینترین رژیمهای تحریمی در جهان.
عراق و تسلیحاتی که هرگز پیدا نشد
از ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳ عراق تحت سختترین بازرسیهای سازمان ملل قرار گرفت و بخش بزرگی از ظرفیتهای نظامیاش تعطیل شد. با وجود این، آمریکا در سال ۲۰۰۳ با ادعای وجود سلاحهای کشتار جمعی که بعدها هرگز هم پیدا نشدند، حملهای تمامعیار را آغاز کرد. بر پایه دادههای Iraq Body Count، بیش از ۲۰۰ هزار غیرنظامی در پی این جنگ جان خود را از دست دادند و زیرساختهای کشور بهشدت تخریب شد. حملهای که بدون مجوز شورای امنیت آغاز شد، به یکی از بزرگترین فجایع انسانی خاورمیانه تبدیل شد.
کوبا؛ شصت سال وعدههای پوچ
از ۱۹۶۰ تاکنون کوبا تحت تحریمهای ایالات متحده قرار دارد. در سال ۲۰۱۶، باراک اوباما به هاوانا سفر کرد و امید به بهبود روابط شکل گرفت، حتی سفارتخانههای دو کشور بازگشایی شدند اما دولت بعدی یعنی دولت ترامپ همه اقدامها را معکوس کرد. مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۲۳ با ۱۸۷ رأی موافق در برابر تنها دو مخالف، تحریمهای آمریکا علیه کوبا را غیرقانونی دانست. با این وجود، تحریمها همچنان برقرار است و زندگی مردم کوبا بیش از ۶دهه است که تحت فشار اقتصادی سپری میشود.
ایران و برجام؛ تجربهای که هنوز زنده است
ایران در برجام نشان داد که به تعهدات خود پایبند است؛ آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها این پایبندی را تأیید کرد. اما دولت آمریکا در سال ۲۰۱۸ بهطور یکجانبه از توافق خارج شد و تحریمهای شدیدتری اعمال کرد. این تجربه نشان داد حتی توافقی چندجانبه و ثبتشده در شورای امنیت نیز ضمانتی در برابر تغییر سیاست واشنگتن ندارد.
الگوی همیشگی آمریکایی
از لیبی تا اوکراین، از عراق تا افغانستان، و از کوبا تا ونزوئلا، الگوی واحد غربی آشکار است؛ مذاکره زیر فشار و تهدید، نه امنیت میآورد و نه رفاه. حتی تعهدات رسمی و مکتوب از یادداشت بوداپست تا قطعنامههای سازمان ملل در عمل توسط آمریکا و متحدانش نقض شدهاند.
این تجربهها نشان میدهد هر کشوری که در برابر تهدیدها برگهای قدرت خود را واگذار کند، در نهایت با سرنوشتی تلخ روبهرو میشود. تنها قدرت ملی، انسجام داخلی و تنوع روابط خارجی است که میتواند پایهگذار یک مذاکره واقعی و معنادار باشد؛ مذاکرهای که به جای تحمیل و فشار، بر پایه توازن قدرت و احترام متقابل شکل گیرد.




پیام شما به ما