خسوف امشب خطرناک است، مراقب رابطههایتان باشید! درهای کارما باز میشوند، انرژیهای سرکوبشده فوران میکنند، نباید قرارداد ببندید و حتی سفر بروید…
این بخشی از هشدارهایی است که از چند روز، در اینستاگرام پر شده؛ از شمعدرمانی و نمکدرمانی گرفته تا کارگاههای آنلاین «کیمیاگری روح»؛ خسوف امشب بیشتر از آسمان، در زمین غوغا به پا کرده. کافی است کمی بیشتر در این صفحات غرق شوید تا ببینید که برای «نجات از این انرژیهای سنگین»، بستههای سمزدایی، شمعهای مخصوص خسوف و ورکشاپهای آنلاین «آزادسازی روح» هم آماده فروشاند.
بازار سودآور خرافهها
در اینستاگرام، هر اتفاقی مثل خسوف بهانهای است تا بدیهیات زندگی روزمره را در قالب «ماهها و نشانهها» به خورد مخاطب بدهند. مثلا میبینید که صفحهای برای هر ماه تولد یک روایت جداگانه میسازد، از فروردین تا اسفند و به شما میگوید احساس تنهایی، خستگی یا نیاز به تغییر عادت شما کاملاً منحصر به خودتان است و همهاش نتیجه خسوف است. در واقع، همان دغدغههای عمومی زندگی را در قالب طالعبینی بستهبندی میکنند، و شما ناخودآگاه باور میکنید که این اثر، ویژه شماست.
بعضی دیگر کل سال را به دو نیمه تقسیم میکنند و میگویند این نیمه اول و آن نیمه دوم، مسیر روحی و عاطفی شما را شکل میدهند. مخاطب فکر میکند این پیشبینی بر چرخهای دقیق و علمی شکل گرفته است، در حالی که همان نگرانیهای عمومی مثل میل به سفر، تغییر مسیر یا نیاز به مسئولیتپذیری، با زبان سنگین و استعاری «تاثیر انرژی خسوف» جا زده میشوند. از طرفی واژههایی مثل «انرژی»، «پاکسازی»، «کیمیاگری» یا «آزادسازی روح» به دغدغههای روزمره ما جذابیت و حالت علمی میدهند. احساس تنهایی یا اضطراب معمولی شما با این کلمات، طوری نشان داده میشود که انگار نتیجه مستقیم «اثر خسوف» است.
ترس هم ابزار اصلی است. هشدارهای فوری میدهند؛ روابطتان در خطر است، تصمیمهای بزرگ نگیرید، قرارداد نبندید. مخاطب تجربههای معمولی مثل تردید در تصمیمها یا استرس شغلی را طوری میبیند که انگار اتفاقی بزرگی رخ داده. و گاهی، این صفحات به داستان کوتاه پناه میبرند: «فلانی در خسوف قبلی شغلش را از دست داد، مراقب باشید.» نمونههایی کوتاه و ملموس که حس واقعی بودن اثر خسوف را به مخاطب القا میکند، حتی اگر کلی و قابل تعمیم باشند.
در نهایت، این روایتها نه تنها میگویند این اثر مخصوص توست، بلکه اطرافیانت هم درگیر آن هستند. نتیجهاش ایجاد اضطراب و وابستگی به راهنماییهای آنلاین است، همان چیزی که بازار فروش فنگشویی و دورههای کارما، شمعها، بستهها و کارگاهها را پررونق میکند.
خرافهها در اینستاگرام
اما قصه به همینجا ختم نمیشود. کافی است کمی بیشتر در این صفحات غرق شوید تا ببینید که برای «نجات از این انرژیهای سنگین»، بستههای سمزدایی روح، شمعهای مخصوص خسوف و ورکشاپهای آنلاین آزادسازی احساسات آماده فروشاند. جالب اینکه اکثرشان قبل از رسیدن به شب خسوف، تمام ظرفیتشان را پر کردهاند. بعد تجارتی ماجرا هم اینجاست که قیمت بستهها همیشه در تخفیف ویژه قرار دارد و هر کسی با قیمتی مقرون به صرفه میتواند متاسفانه این دورهها را شرکت کند.
در بسیاری از این پیجها، خسوف نه یک پدیده نجومی، که یک «دروازه انرژی» معرفی میشود؛ جایی که «کارما تسویه میشود» و «چرخههای روحی بسته میشوند». زیر هر پست، صدها کامنت از کاربرانی دیده میشود که تجربههای شخصی خود را تعریف میکنند، یکی میگوید در خسوف قبلی، شغلش را از دست داده؛ دیگری مینویسد رابطهاش تمام شده و حالا میترسد که امشب هم «اتفاقی دوباره» رخ بدهد.
واقعیت علمی چه میگوید؟
با وجود همه هشدارهای عجیب و غریب در صفحات اینستاگرام، علم میگوید خسوف هیچ تأثیر مستقیمی بر خلقوخو یا حالات روانی انسان ندارد. هیچ مطالعه معتبر نشان نداده است که قرار گرفتن ماه در سایه زمین باعث افسردگی، عصبانیت، بیخوابی یا اضطراب شود. تغییرات خلقی که اغلب در طول خسوف به آنها نسبت داده میشوند، در واقع نتیجه استرسهای روزمره، کمخوابی، فشارهای کاری یا خانوادگی است، نه موقعیت نجومی ماه.
خرافههای رایجی که این روزها دستبهدست میشوند، گاهی حتی شامل موارد نگرانکنندهای مثل اینها هستند؛ زن باردار در طول خسوف به جنینش آسیب میرساند، تماشای خسوف باعث آسیب جدی به چشم میشود، سردرد، بیخوابی یا عصبانیت شدید ایجاد میکند و...
واقعیت علمی اما چیز دیگری میگوید، هیچ تأثیر مغناطیسی، تابشی یا بیولوژیکی از ماهگرفتگی وجود ندارد که سلامت جسم یا روان انسان را تهدید کند. لکههای پوستی و مشکلات نوزادان ریشه ژنتیکی دارند، نور ماه ضعیف است و تماشای آن کاملاً ایمن است و تغییرات خلقی، ناشی از عوامل روزمره است، نه ماه خونین.
چرا خرافهها هنوز زندهاند؟
اما چرا گاهی دوست داریم این خرافهها را باور کنیم؟ ذهن انسان به خاطر سوگیری تأییدی تمایل دارد هر نشانهای از خستگی، تردید یا اضطراب را به «اثر خسوف» ربط دهد و همین باعث میشود این داستانها باورپذیر شوند. ماه خونین زیبا و طبیعی است، اما هیچ نیروی مرموزی برای تغییر احساسات یا سلامت ما ندارد؛ تمام هشدارها و دستورالعملهای پیچیده، محصول ترس، استعارههای سنگین و داستانهای هیجانی صفحات اجتماعیاند، نه واقعیت علمی.
با این حال، روانشناسان سه دلیل اصلی برای جذابیت این روایتها دارند؛
ترس از ناشناختهها: آسمان همیشه برای انسان پر از رمز و راز بوده است. هر چیزی که غیرعادی به نظر برسد، مثل یک ماه خونین، ذهن ما را به راحتی درگیر میکند و آماده باورش میکند.
نیاز به معنا و کنترل: وقتی دنیا پر از اتفاقات غیرقابل پیشبینی است، ذهن دوست دارد داستانهایی پیدا کند که حس کنیم «کلید حل همه چیز» را در دست داریم، حتی اگر واقعی نباشد.
قدرت شبکههای اجتماعی: الگوریتمها پستهایی را بیشتر نشان میدهند که هیجان و اضطراب ایجاد کنند. هشدارهای خرافی خیلی بیشتر دیده میشوند تا توضیح علمی ساده و همین باعث میشود این داستانها زنده بمانند.
ماه امشب خونین میشود، اما زمین همان زمین است؛ نه انرژی پنهانی فوران میکند، نه کارما درهایش را باز میکند، نه سفر رفتن خطرناک است. چیزی که واقعاً اتفاق میافتد، یک نمایش بزرگ در شبکههای اجتماعی است؛ جایی که خرافهها جذابتر روایت میشوند، ترسها پررنگتر دیده میشوند و علم اغلب در حاشیه میماند.




پیام شما به ما