آیین عزاداری محرم و عاشورا در ایران شکلی از سوگواری جمعی است که با حضور مردم در دستهجات عزاداری، مداحی، سینهزنی، و برگزاری مجالس روضه برگزار میشود. این مراسم، علاوه بر جنبهٔ عبادی و فرهنگی، کارکرد اجتماعی قوی نیز دارد. در شرایط بحران و اضطراب جمعی، هیأتهای عزاداری میتوانند به «پناهگاههای امن روانی» تبدیل شوند؛ جایی برای بازگشت به ایمان، تقویت معنا و بازیابی تابآوری اجتماعی. گزارشهای میدانی نشان میدهد که برگزاری مراسم سوگواری محرم و فعالیتهای مرتبط با آن از جمله برپایی عزاداری سیار در مناطق دچار بحران روحی، اجرای نقالی عاشورا و پخش نذری میتواند نقش موثری در بازگرداندن امید و آرامش میان مردم ایفا کند.
سوگواری به مثابه رواندرمانی جمعی
مطالعات جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که مراسم و مناسک جمعی نقش مهمی در بازتولید معنا و تقویت انسجام گروهی دارند. در نظریههای کلاسیک، آیینها به عنوان فرایندی در نظر گرفته میشوند که بیان هیجانی افراد را شکل میدهد، رفتارهای آنها را جهت میبخشد و معنایی نوین به تجربهٔ جمعی میدهد؛ در عین حال پیوند فرد با گروه و فرهنگ را تقویت میکند. مطابق این دیدگاه، آیینهای جمعی مانند عزاداری محرم میتوانند ضمن ارائه احساس «پایان» و «معنا» به واقعهٔ سوگواری، افراد را از آشفتگی روانی خارج کنند و حس تعلق جمعی را افزایش دهند.
مثلا یک جامعهشناس اشاره میکند که هر مناسکی که زمینهٔ پیوستگی اجتماعی را فراهم کند، از طریق رفع نیازهای روانشناختی و جامعهشناختی، خلأهای هویتی افراد را پر میکند؛ بنابراین اینگونه مناسک ایجاد غم مضاعف نمیکنند بلکه تداوم هویت جمعی و تابآوری جامعه را تضمین مینمایند. در واقع، بر اساس دیدگاه آسیبشناسان اجتماعی، پس از پایان وقایع بحرانی، بازسازی بر شالودههای فرهنگی پیشین صورت میگیرد و آیینها یکی از ابزارهای اصلی این بازسازی هستند: آیینها زخم بافت اجتماعی را میپوشانند و فرایند ابراز و مهار هیجان را تسهیل میکنند.
روانشناسان معتقدند که اتصال قلبی به منابع معنوی و حضور در محافل عرفانی موجب کاهش چشمگیر استرس و اضطراب میشود. به قول دکتر مجتبی حورایی، «اگر انسان به یک منبع مطمئن تکیه دهد، استرس کاهش مییابد» و هیأتهای مذهبی میتوانند به عنوان این منبع مطمئن عمل کنند.
چرا سوگواریهای مذهبی کارکرد درمانی دارند؟
از منظر روانشناختی، مراسم عزاداری محرم با فعال کردن چند سازوکار روانی، به التیام بارهای هیجانی و بازگرداندن تعادل روانی کمک میکند. شرکتکنندگان در مراسم عزاداری امام حسین علیهالسلام طی چندین مکانیسم احساس بهبود در وضعیت روانی خود میکنند:
- تخلیه هیجانی: افراد با اشک ریختن و بروز آزادانهٔ غم و اندوه خود، به نوعی «ریزش هیجانی» دست مییابند که منجر به کاهش فشارهای روانی و کاستن از هیجانات منفی باقیمانده میشود.
- خنثیسازی احساس گناه و امید به رحمت: حضور در این مراسمها و دریافت امید به رحمت خدا، احساس گناه حلنشده را تا حدی خنثی میکند و روند افسردگی را متوقف میسازد. این احساس امیدآفرین معنوی باعث میشود افراد باور کنند که مشکلاتشان قابل بخشش است و نیاز به اضطراب مضاعف نیست.
- حمایت اجتماعی و احساس تعلق: یکی از عوامل افسردگی، احساس تنهایی است؛ اما شرکت در عزاداری محرم به همراه خیل عظیمی از مردم موجب میشود فرد خود را عضوی از یک «گروه عزاداران منسجم» تلقی کند و حمایت و همدلی اجتماعی را تجربه نماید. این احساس حمایت جمعی فشار روانی فرد را کاهش میدهد.
- تقویت سرمایههای معنوی: ضعف در منابع معنوی با افزایش آسیبپذیری روانی همراه است؛ مراسم حسینی با غلظت بالایی از معارف دینی و معنوی ظرفیت ارائهٔ سرمایههای معنوی جدید به عزاداران را دارد. این افزایش معنابخشی به زندگی افراد، آنها را در مقابله با یأس و ناامیدی توانمند میسازد.
- دید مقایسهای و تحکیم تحمل: عزاداران در خلال روضهها و نواهای سوگواری فرصت مییابند مصائب خود را با مصائب امام خود مقایسه کنند؛ این مقایسه شناختی بزرگنمایی مشکلات شخصی را متوقف کرده و تحمل آنها را برای عزاداران آسان میکند.
- معنا و هدفمندی زندگی: یکی از ریشههای افسردگی، احساس پوچی و بیهدفی است؛ اما عزاداری برای سیدالشهداء زمینهای فراهم میآورد تا افراد با پیوند زندگی خود به آموزههای امام حسین علیهالسلام، چشمانداز معناتری برای آینده در نظر بگیرند و از حالت افسردگی فاصله گیرند.
علاوه بر این، روانشناسان معتقدند که اتصال قلبی به منابع معنوی و حضور در محافل عرفانی موجب کاهش چشمگیر استرس و اضطراب میشود. به قول دکتر مجتبی حورایی، «اگر انسان به یک منبع مطمئن تکیه دهد، استرس کاهش مییابد» و هیأتهای مذهبی میتوانند به عنوان این منبع مطمئن عمل کنند. همچنین خود حضور در مجالس عزا و ارتباط معنوی با خدا کافی است تا «آرامش درونی» ایجاد گردد. علاوه بر این، انتقال آگاهیهای آرامشبخش در این محافل – مانند این باور که «اگر در مسیر درست گام برداریم، دیگر چیزی برای نگرانی باقی نمیماند» – خود به کاهش اضطراب عمومی میانجامد. بدینترتیب، از منظر روانشناسی آیین عزاداری حسینی به عنوان فرصتی برای تخلیه هیجانی، همدلی اجتماعی، تقویت روحیهٔ امید و معنابخشی به زندگی عمل میکند و حس کنترل بر سرنوشت را به جمع بازمیگرداند.
محرم در متن جامعه
در سطح جامعه نیز شهروندان در محرم فعالانه در کمکرسانی، نظم و انجام نذرهای جمعی مشارکت میکنند و این خود موجب ارتقای «سرزندگی محله» و آمادگی بیشتر آنان در برابر سوانح میشود. حتی ظرفیتهای فیزیکی مربوط به برپایی تکیهها و حسینیههای مردمی نیز میتواند در زمان بحران بهعنوان پناهگاه موقت یا مرکز هماهنگی مردم مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
از سوی دیگر، گزارشهای خبری و میدانی حاکی است که در دوران بحرانهای ملی، هیأتهای مذهبی و دستههای عزاداری به صورت خودجوش در محلات و مراکز شهری حاضر میشوند و با برپایی مجلس روضه، پخش غذای نذری و گفتگوهای معرفتی تلاش میکنند اضطراب جمعی را کاهش دهند. بهعنوان مثال، پیشنهاد شده است که گروههای عزاداری با اعزام دستههایی به محلههای «اضطرابزده»، اجرای مراسم سیار عاشورا و گفتگوی صمیمانه با ساکنان، روحیه مردم را بازیابی کنند. این اقدامات، مشابه موکبهای حسینی در اربعین، فضایی از همدلی و امید را میان اقشار آسیبدیده فراهم میآورد. به طور کلی، تجارب تاریخی و مستندسازیهای عینی نشان دادهاند که هیأتهای مردمی محرم، فراتر از تشکلهای رسمی، بستر شکلگیری همبستگی اجتماعی و بازتولید ارزشهایی نظیر ایثار، مقاومت و عدالتخواهی بودهاند (مانند کمک به نیازمندان، آگاهیبخشی و انتقال فرهنگ مقاومت در متن جامعه).
با لحاظ این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که در روزگار پس از بحران، بهرهگیری از ظرفیتهای معنوی و جمعی آیینهای عاشورایی به عنوان راهکاری اثربخش برای کمک به ترمیم روانی و اجتماعی مردم کاربرد دارد.
پیام شما به ما