دعوت به سفرهای رایگان در کانال‌های همسفریابی تلگرام، در ظاهر ساده و دوستانه به نظر می‌رسد، اما پشت این آگهی‌ها اغلب سناریوهای تاریکی پنهان است؛ از تعرض و اخاذی گرفته تا قاچاق انسان.

فاطمه ناجی
سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۲
از سفر رایگان تا قاچاق انسان/ پشت‌پرده بازار همسفریابی

«سفر به آنتالیا، همه هزینه‌ها با من، فقط خانم باشه.» این یکی از چندین آگهی‌ای است که این روزها در کانال‌های همسفریابی تلگرام منتشر می‌شود؛ جایی‌که ظاهراً برای پیدا کردن همراه سفر است، اما در واقع صحنه‌ای است برای سوءاستفاده، تهدید و حتی قاچاق انسان.
در نگاه اول شاید دعوتی به یک سفر دوستانه به نظر برسد. اما هیچ‌کس برای فردی که تا ساعتی پیش هیچ شناختی از او نداشته، میلیون‌ها تومان خرج نمی‌کند تا صرفاً هم‌صحبتش باشد یا غروب دریا را کنارش تماشا کند. پشت این آگهی‌ها، چیزی فراتر از سفر خوابیده؛ رابطه‌ها و قراردادهایی نانوشته.
در این گزارش، نگاهی عمیق و بی‌پرده به آن سوی آگهی‌های همسفریابی می‌اندازیم؛ جایی که «سفر»، تنها یک جابه‌جایی جغرافیایی نیست، بلکه آغازی‌ است برای شکستن مرزها، از دست‌دادن امنیت، و زخمی‌ شدن اعتماد.

روایت‌هایی از جنس همسفریابی

وقتی به این دنیای عجیب سرک می‌کشیم، تنها با آگهی‌های متنوع روبه‌رو نمی‌شویم.

مردی برای سفر به قشم به‌دنبال همسفر زن بود. زمان سفرش گذشته بود. وقتی از او پرسیدیم که آیا همسفری پیدا کرده، با لحنی ناراحت گفت: «نه، می‌خواستم دوباره آگهی بزنم. تنهام، دنبال یه پایه خوب برای سفر می‌گردم.» کمی بعد، بی‌مقدمه ادامه داد: «۳۰ میلیون برای ۳ روز قشم کنار گذاشتم. اگه می‌خوای، کد ملی رو بده برات بلیت بگیرم.»
آگهی دیگری، مقصدش آنتالیا بود. وقتی به درخواستش پیام دادیم، نوشت: «تو همسفر خوبی می‌شی. می‌خوای قبل سفر کمی باهم آشنا شیم، بعد بریم؟ اهل رابطه جنسی هستی؟»
در میان آگهی‌ها به پیامی دیگر برخوردیم: سه هفته همسفر بودن، با هزینه ۱۵۰ میلیون تومان و اقامت در کمپرها؛ این‌بار به بهانه فیلم‌برداری از طبیعت!

قشر متوسط قربانی همسفربودن

اما همه‌چیز محدود به سفرهای لوکس و مردان ثروتمند نیست. در لابه‌لای آگهی‌ها، نمونه‌های ساده‌تری هم دیده می‌شود: سفر به شمال با ماشین شخصی، کمپ دونفره در کویر، یا همسفری برای یک سفر جاده‌ای ارزان. گاهی حتی هزینه بنزین هم باید دونفری پرداخت شود. اما جنس رابطه، تفاوتی ندارد؛ و در برخی موارد، سوءاستفاده‌ها حتی تلخ‌ترند. تجربه‌ دخترانی که با همین آگهی‌ها همراه شده‌اند، شباهت‌های دردناکی دارد: وقتی در طول سفر مرزهای خود را حفظ کرده‌اند، با تحقیر، تهدید یا حتی رها شدن در جاده روبه‌رو شده‌اند. در مواردی، عکس و صداهایی که با اعتماد فرستاده شده بود، بعداً ابزار اخاذی شده است: «اگر پول فلان هزینه را ندهی، برای خانواده‌ات می‌فرستم». این دست تجربه‌ها، اغلب در طبقات پایین‌تر رخ می‌دهد؛ جایی که حتی وعده‌ یک سفر معمولی هم می‌تواند وسوسه‌برانگیز باشد. اما معمولا با خاطره‌ای تلخ به پایان می‌رسد

فقط خانم باشی، همه هزینه‌ها با من

فردی که به این آگهی‌ها پاسخ می‌دهد، از همان ابتدا می‌داند با چه چیزی روبه‌رو شده است و پشت وعده‌های سفر رایگان، چه انتظاری خوابیده. اما نیروهای بیرونی انگار بهانه به دستش می‌دهند؛ فشارهای مالی که سفر را برایش به رویایی دور از دسترس تبدیل کرده، خستگی از قضاوت‌های خانوادگی یا میل به تجربه‌ای که در زندگی روزمره‌اش جایی ندارد. آن‌طور که کارشناسان می‌گویند، بعضی از زنان جوان به دنبال راه‌های غیرمتعارف برای تحقق آرزوهایشان می‌گردند. آگهی‌های همسفریابی یکی از همین راه‌هاست. آن‌ها می‌دانند که این نوع سفرها تاوان دارد، اما دل‌خوش‌اند به کنترل اوضاع؛ غافل از اینکه این میدان، قواعد خودش را دارد و بازیگر اصلی، آن‌ها نیستند.

از سفر رایگان تا آسیب‌های روان

بیشتر این افراد جذب وعده‌های فریب این آگهی‌ها می‌شوند: سفر به کشورهای همسایه، شمال و جنوب کشور، اقامت در ویلاهای لوکس، رستوران‌های آن‌چنانی و رهایی از قضاوت‌های محدودکننده خانواده؛ اما خیلی از آن‌ها از این سفر، تنها با یک چمدان پر از اضطراب، افسردگی، زخم‌های روانی و بی‌اعتمادی برمی‌گردند؛ چون بازار همسفری، هر چقدر هم رنگ رمانتیک بگیرد، بر یک واقعیت تلخ بنا شده: در ظاهر، دو همسفر هستند؛ اما در عمل، یک خریدار و یک کالای مصرفی.

خانواده‌ای که دور شده

روان‌شناس‌ها درباره آسیب‌های پنهان این روابط می‌گویند: دخترانی که وارد این نوع سفرها می‌شوند، اغلب از محیط خانوادگی امن دور شده‌اند یا از نظر اقتصادی تحت فشارند. آن‌ها با امید به تجربه‌ای متفاوت، خودشان را در موقعیتی قرار می‌دهند که در آن، مرزهای روانی‌شان شکسته می‌شود. تجربه‌ این روابط، ممکن است به احساس بی‌ارزشی، اختلالات اضطرابی و حتی افسردگی مزمن منجر شود. علاوه‌ بر این، در بسیاری از این روایت‌ها، رد درخواست رابطه در طول سفر برابر است با تهدید: رها شدن در مسیر بازگشت، حذف ناگهانی، توهین یا حتی تهدید به انتشار عکس‌ها و صداهای خصوصی.

آسیب‌ها و تبعات تاریک سفرهای همسفریابی

بیماری‌های جنسی؛ خطری در سایه
روابط بدون شناخت و احتیاط، پیامدهای جسمانی جبران‌ناپذیری به‌دنبال دارند. گزارش‌های وزارت بهداشت ایران نشان می‌دهند که روابط پرخطر، یکی از عوامل کلیدی گسترش بیماری‌های مقاربتی، از جمله هپاتیت و HIV هستند که می‌توانند زندگی را برای همیشه تغییر دهند.

زخم‌های روانی: سکوتی که فریاد می‌کشد
حتی اگر جسم سالم بماند، روان زخمی می‌شود. حس مصرف‌شدن، تحقیر، و فروریختن مرزهای شخصی، زنان را به انزوای عمیقی می‌کشاند. مطالعات روان‌شناسی نشان می‌دهند تجربه‌ سوءاستفاده در روابط غیررسمی، خطر افسردگی، اضطراب مزمن و اختلال استرس پس از سانحه را به شدت افزایش می‌دهد.

تهدید و اخاذی: زندانی در ترس
وقتی زنی مقاومت می‌کند، ممکن است با تهدید روبه‌رو شود: «عکس‌هایت را پخش می‌کنم» یا «به خانواده‌ات می‌گویم». پلیس فتا می‌گوید بخش قابل‌توجهی از گزارش‌های مربوط به اخاذی، تهدید و سوءاستفاده در فضای مجازی، به همین روابط غیررسمی و سفرهای اینترنتی برمی‌گردد؛ جایی که اثبات هیچ‌چیز آسان نیست و ردپاها عمداً محو می‌شوند. این تهدیدها زن را در چرخه‌ای از ترس و سکوت گرفتار می‌کنند که حتی نمی‌تواند برای کمک به کسی رو کند.

قاچاق: مقصدی که ناپدید می‌شود
تاریک‌ترین سناریو، زمانی‌ست که آگهی به تله‌ای برای قاچاق تبدیل شود؛ قاچاق جنسی، قاچاق انسان یا حتی تجارت اعضای بدن. گزارش‌های اینترپل در سال ۲۰۲۴ نشان می‌دهد شبکه‌های قاچاق، افراد را با وعده‌ سفر یا کار، به کشورهای دیگر فریب می‌دهند و گذرنامه‌هایشان را ضبط می‌کنند. برای برخی، این سفر، آخرین ایستگاه است.

رهاشدن در جاده؛ تنهایی در بی‌کسی
موارد متعددی وجود دارد که زنان در میانه سفر، در جاده یا شهری غریب رها شده‌اند؛ بدون پول، گوشی یا حتی کسی که پشتیبانشان باشد. این رهاشدن، توهین و تحقیر روانی‌ست که بسیاری از آن به‌عنوان شروع یک بحران روانی بلندمدت یاد می‌کنند.

وقتی هیچ‌کس امنیت ندارد
این آسیب‌ها، فقط مختص زنان نیست. مردان جوان نیز در این بازار پرریسک، قربانی کلاهبرداری‌های مالی، سوءاستفاده‌های جنسی و حتی قاچاق شده‌اند. هویت‌های جعلی، پول‌های سرقت‌شده، تهدید و استفاده ابزاری از افراد، تنها بخشی از معضلات این بازار سیاه تلگرامی است.

راهی بی‌بازگشت

در این سفرها معمولاً چیزی برای شکایت‌کردن باقی نمی‌ماند؛ نه قراردادی در کار است، نه قانون مشخصی، نه حتی شاهدی برای حرف‌هایی که رد و بدل شده. زنی که با آگاهی نسبی وارد این مسیر شده، وقتی به مشکل برمی‌خورد، کسی از او حمایت نمی‌کند؛ چون ظاهر ماجرا، فقط یک توافق ساده بوده.
اما این سفرها همیشه به غروب دریا یا نمای هتل ختم نمی‌شوند. خوش‌بینانه‌ترین حالتش شاید فقط چند روز اضطراب، تحقیر، یا رهاشدن در جاده‌ای غریب باشد. اما در تاریک‌ترین سناریو، مقصد نهایی می‌تواند اتاقی بی‌در و پیکر در خانه‌ای اجاره‌ای در حومه‌ی تهران باشد؛ یا کشوری بیگانه، جایی که پاسپورتت ضبط شده، گوشی‌ات خاموش است، و صدای کمکت به جایی نمی‌رسد.
شبکه‌های قاچاق انسان، سال‌هاست با همین وعده‌های ساده‌ی سفر، طعمه جذب می‌کنند؛ قرار می‌گذارند، می‌برند، و بعد همه‌چیز تمام می‌شود. برای بعضی‌ها، این سفر، آخر خط بوده؛ بی‌بازگشت. نه پیامی رسیده، نه نشانی‌ای مانده، نه پیکری پیدا شده.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها