درهای جهنم، در حقیقت درهای گناهانی است که به وسیله آن، افراد وارد دوزخ می‌شوند، هر گروهی بوسیله ارتکاب گناهی و از دری، وارد جهنم می‌شوند.

مهری هدهدی
سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۶
 حطمه؛ جایگاه حرام‌خوارها در جهنم

جهنم، یکی از معروف‌ترین نام‌های دوزخ است که ۷۷ بار در قرآن کریم تکرار شده است. این آیات اشاره به پیروان ابلیس کرده، می‌گوید: «جهنم وعده‌گاه همه‌ آنهاست. " خداوند در قرآن جهنم را نیز مانند بهشت دارای درهایی می‌داند و می‌فرماید: همان دوزخی که هفت در دارد و برای هر دری گروهی از پیروان شیطان تقسیم شده‌اند. (حجر، ۴۴) 

در مقالات گذشته طبقه هاویه، طبقه جحیم، طبقه سَقر و طبقه لظی مورد بررسی قرار گرفت. در این قسمت به توصیف درک یا طبقه حطمه می‌پردازیم.

معنای حطمه

حطمه؛ طبقه چهارم جهنم است و به معنای "آتشی خردکننده" است و از آن شراره‌هایی به بزرگی کاخ، ‌پرتاب می‌شود که گویی (در سرعت و کثرت) همچون شتران زردرنگی هستند که به هر سو پراکنده می‌شوند! و هر کسی که به سویش انداخته شود، مانند سرمه سیاه می‌گردد. (معجم مقاییس اللغة، ماده حطم، ج۲، ص۷۸)

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: آتش دوزخ علاوه بر این که دوزخیان را به شدت در هم می‌شکند و خرد می‌کند، خودِ پاره‌ها و توده‌های آتش نیز یکدیگر را در هم می‌شکنند

"حطَمه" از ماده "حطم" به‌معنای در هم کوبیدن، یعنی درهم شکننده و خردکننده. پس آتش سوزانی است‌که همه چیز را در هم می‌کوبد و متلاشی می‌سازد. این نام دو بار در قرآن برای کانون عذاب استفاده شده است.

واژه «حطمه» به گفته «صحاح اللغه» و «مجمع البحرین» نامی از نام‌های دوزخ است، صیغه مبالغه از ماده «حطم» به معنی «درهم شکستن» است. و بعضی آن را به‌معنی «در هم شکستن اشیاء خشک» می‌دانند، لذا به سال‌های قحطی «حطمة» گفته می‌شود، زیرا همه چیز را درهم می‌شکند و انسان‌ها را متلاشی می‌سازد و «حطیم» به محلی از کعبه که میان حجرالاسود و کعبه واقع شده گفته می‌شود، زیرا مردم خیلی شدید در آنجا ازدحام می‌کنند گویی از شدت فشار می‌خواهد استخوان‌ها درهم بشکند.

بنابراین نام‌گذاری طبقه‌ای از دوزخ به عنوان «حطمه» به خاطر آنست که آتش سوزانش همه چیز را درهم می‌شکند و متلاشی می‌سازد. (تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۱۷، ح۶۰)

حطمه، جایگاه چه کسانی است؟

حُطمه جایگاه افرادی مردم‌آزار است که در حضور و یا غیابشان، آنها را اذیت می‌کنند. همچنین کسانی که از طریق چشم و ابرو و زبان از مردم عیب‌جویی می‌کنند و طعنه می‌زنند. تهمت‌زنندگان نیز در این طبقه جای دارند. گروه دیگر مردمی که حرام‌خور هستند. همچنین افرادی که از شمارش اموال خود، و به رخ کشیدن آن و سرگرم شدن به آن لذت می‌برند و گمان می‌کنند این ثروت همیشگی است و آنها را برای همیشه در دنیا جاودانه می‌کند. اینان افرادی هستند که بجای انفاق و دستگیری از فقرا، مال اندوزی می‌کنند. در برخی روایات نیز آمده که یهودیان نیز در این طبقه جای دارند.

توصیف حطمه در قرآن کریم و روایات

خداوند در سوره همزه آیات ۴ الی۹ در مورد جهنم می‌فرماید: کَلَّا لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ. وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَةُ. نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ. الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ. إِنَّهَا عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ. فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ؛ چنین نیست حتما او را در حطمه می‌افکنند (طعنه‌زن عیب‌جوی را) و تو چه می‌دانی که حطمه چیست؟ آتش فروزان و خردکننده خداست. آتشی که نه تنها ظاهر جسم را می‌سوزاند بلکه بر باطن و جان انسان نیز نزدیک می‌شود. آتشی که دربش به روی آنان بسته می‌شود. در ستونی بلند و کشیده شده.

این سوره تهدید شدیدی است به‌کسانی‌که عاشق جمع‌کردن مال هستند و می‌خواهند با مال بیشتر خود، بر سر و گردن مردم سوار شوند و بر آنان کبر بفروشند و به همین جهت از مردم عیب‌هایی می‌گیرند که عیب نیست.

 کسانی که از طریق چشم و ابرو و زبان از مردم عیب‌جویی می‌کنند و طعنه می‌زنند. تهمت‌زنندگان نیز در این طبقه جای دارند. گروه دیگر مردمی که حرام‌خور هستند. همچنین افرادی که از شمارش اموال خود، و به رخ کشیدن آن و سرگرم شدن به آن لذت می‌برند

"کلا لینبذن فی الحطمة" این جمله ردع و تخطئه پندار غلط او است، که می‌پندارد مال او را، جاودانه‌ می‌کند. کلمه "حطمة" (بر وزن همزه و نیز بر وزن لمزه و نکحة و ضحکة) صیغه مبالغه است و مبالغه در حطم (شکستن) را می‌رساند، البته به معنای خوردن هم استعمال شده و این کلمه یکی از نام‌های جهنم است چون جمله "نار الله الموقده"؛ آن را به آتش جهنم تفسیر کرده. و معنای آیه اینست که: نه، او اشتباه کرده، مال دنیای‌اش او را جاودانه نمی‌کند. سوگند می‌خورم که به زودی می‌میرد و به درون حطمه پرت می‌شود. "و ما أدراک ما الحطمة"؛ و تو نمی‌دانی حطمه چه حطمه‌ای است!؟ این جمله هول‌انگیزی حطمه را می‌رساند. "نارالله الموقدة التی تطلع علی الأفئدة" ایقاد "نار" به معنای شعله‌ور ساختن آتش است. و کلمه " اطلاع و طلوع بر هر چیز" به معنای اشراف بر آن چیز و ظاهر شدن آن است، و کلمه " افئدة" جمع کلمه " فؤاد" است که به معنای قلب است و منظور از قلب در اصطلاح قرآن کریم (عضو صنوبری شکل که تلمبه خون برای رساندن آن به سراسر بدن است نیست بلکه) چیزی است به نام نفس انسانیت، که شعور و فکر بشر از آن ناشی می‌شود و گویا مراد از "اطلاع آتش بر قلوب" اینست که آتش دوزخ باطن آدمی را می‌سوزاند، همانطور که ظاهرش را می‌سوزاند، به خلاف آتش دنیا که تنها ظاهر را می‌سوزاند. "فی عمد ممددة"؛ کلمه "عمد"، جمع عمود(ستون) است و کلمه "ممدده" و تمدید مبالغه، در مد (کشیدن) است.

بعضی از مفسرین گفته‌اند: منظور از "عمد ممددة"، گل‌میخ‌هایی است که اهل عذاب را میخکوب می‌کند. بعضی دیگر گفته‌اند: "عمد ممدده"؛ تنه‌های درختان است که چون مقطار، زندانی را با آن می‌بندند، و "مقطار" چوب و یا تنه درختی بسیار سنگین است که در آن سوراخ‌هایی باز می‌کردند تا پاهای دزدان و سایر مجرمین زندانی را در آن سوراخ‌ها وارد کنند.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: آتش دوزخ علاوه بر این که دوزخیان را به شدت در هم می‌شکند و خرد می‌کند، خودِ پاره‌ها و توده‌های آتش نیز یکدیگر را در هم می‌شکنند. «تُعرَضُ لِلنّاسِ جَهَنَّمُ کأَنَّها سَرابٌ یحطِمُ بَعضُها بَعضا؛ (صحیح البخاری، ج۵، ص۱۷۹، کنزالعمال، ج۴ ص۴۴۰)؛ دوزخ، چونان سرابی که شعله‌های آن بر یکدیگر فرومی‌کوبند، بر مردم نمایان می‌شود.

سید رضی در شرح حدیث می‌گوید: منظور شدت شعله و در هم پیچیدن زبانه‌اش است، چنان‌که گویی بخش‌هایی از آن، بخش‌های دیگر را در هم می‌کوبد. یعنی خرد می‌کند و می‌شکند. «حَطْم» به معنای شکستن است. (المجازات النبویة، ص۱۰۹، ح۷۰)

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها