حادثه تلخ انفجار در بندرعباس، شهری که نبضِ تپنده اقتصاد و استقامت در جنوب ایران است، جمعی از همنوعان ما را داغدار و نیازمند یاری کرده است. وظیفه ما در قبال این دردِ مشترک چیست؟ چگونه میتوان فراتر از ابراز تأسفهای آنی، به پیوندی عمیقتر با رنجِ همنوعان دست یافت؟
در کوران مشکلات و مصائب، گنجینههای دینی ما همواره چراغ راه بودهاند. نهجالبلاغه، این اقیانوس بیکران حکمت که از کلام مولای متقیان، امیرالمؤمنین علیهالسلام سرچشمه میگیرد، در چنین بزنگاههایی بیش از همیشه راهگشاست. آموزههای آن حضرت، نه فقط برای هدایت فردی، بلکه برای ساختن جامعهای همدل، مسئولیتپذیر و استوار، نقشۀ راهی بیبدیل است.
فروریختن دیوارهای وهمی
شاید در نگاهِ اول، فاصلۀ جغرافیایی یا تفاوت در لهجه و سبکِ زندگی، دیواری نامرئی میانِ ما و حادثهدیدگان بندرعباس بکشد. اما تعالیم انسانساز نهجالبلاغه، این مرزهای وهمی را فرو میریزد.
شاهبیت این نگاه، در فرمان تاریخی به مالک اشتر (نامه ۵۳) تجلی یافته است: «فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ»؛ یعنی: «مردم یا برادر دینی تو هستند یا همانند تو در آفرینش.»
امام در اینجا ریشهایترین پیوندها را یادآور میشود: ما، پیش از هر چیز، در انسان بودن مشترکیم. و این همان نقطه عزیمت همدلی واقعی است.
وجدانی که به نظاره نمینشیند
بیتفاوتی در برابر رنج دیگران، در منطق مکتب علوی جایی ندارد. امیرالمؤمنین علیهالسلام در نامۀ ۴۵ به گونهای تکاندهنده فریاد برمیآورد: «آیا به این خشنود شوم که مرا امیرالمؤمنین خوانند اما در سختیهای آنان شریک نباشم!؟»
این پرسش، عمقِ مسئولیتپذیریِ برخاسته از همدلیِ واقعی را به تصویر میکشد و وظیفۀ ما را در قبالِ هموطنانِ آسیبدیدهمان در بندرعباس، سنگینتر میسازد؛ وظیفهی شکستن سکوتِ بیتفاوتی و اطمینان بخشیدن به آنان که تنها نیستند.
همدلی؛ از جوشش درون تا کنش برون
درکِ رنجِ دیگری، اگر حقیقی باشد، آرامش را از فرد میگیرد و او را به تکاپو وامیدارد. دستگیری از افتادگان و یاریِ نیازمندان، در نگاهِ امام نه فقط یک وظیفهی اخلاقی و انسانی، که تجارتی پرسود با پروردگار («مَنْ تَاجَرَ اللَّهَ رَبِحَ» - حکمت ۱۳۴) و فرصتی برای تزکیه نفس و تعالیِ روح است. این دیدگاه، یاریرسانی را از سطحِ یک واکنشِ احساسیِ گذرا، به یک "کنشِ هدفمندِ معنوی" ارتقا میدهد؛ کنشی که هم گرهی از کارِ خلق میگشاید و هم برکت را به زندگیِ فرد بازمیگرداند.
اما این جوششِ درونی و تعهدِ قلبی، چگونه میتواند به شکلی کارآمد و سازنده، در صحنهی عمل متبلور شود؟
پاسخ، در طیفی گسترده از اقداماتِ فردی و جمعی نهفته است؛ اقداماتی که هر کس به قدرِ وُسع و توانِ خود میتواند در آن سهیم باشد؛ از مشارکت در پویشهایِ معتبرِ جمعآوریِ کمکهایِ نقدی و غیرنقدی گرفته تا ارائه خدماتِ تخصصیِ داوطلبانه (پزشکی، روانشناختی، فنی)، و حتی ابرازِ همدردیِ کلامی و حمایتِ روانی از آسیبدیدگان و خانوادههایشان. هر کنشی، هرچند کوچک، در این اقیانوسِ نیاز، قطرهای مؤثر خواهد بود.
حادثۀ امروز بندرعباس، بیش از هر زمانِ دیگری، نیازمندِ ترجمانِ عملیِ این همدلیِ ریشهدار در فرهنگ و باور ماست؛ ترجمانی که نشان دهد ایران، علیرغم تمامِ چالشها، همچنان خانۀ مشترکِ انسانهایی است که درد یکدیگر را درد خود میدانند.
پیام شما به ما