خیلی از ما طعم عصبانیتهای مادر و پدرهامون رو بابت انجام دادن کارهای روزمره چشیدیم، بزرگ که شدیم، یاد گرفتیم بدون اینکه کسی بهمون حرفی بزنه، اتاقمون رو مرتب کنیم. اما آیا اینکه دیگر از ضربات والدین در امانیم به این معناست که واقعا تربیت شدیم؟ از یک جایی ما باید یاد بگیریم که خودمون نقش والدین رو توی زندگیمون ایفا کنیم. باید یاد بگیریم گاهی به خودمون هشدار بدهیم و گاهی خودمونسر خودمان دست محبت بکشیم...

به خودت جایزه بده!
برای تشویق خودمان باید هر زمان که به هدفی هرچند کوچک رسیدیم، به خودمان جایزه و پاداش بدهیم. تا باک انگیزهمان برای هدف های بعدی پر بشود.

سیستم نوازش سخت!
هر از گاهی هم لازم است گوش خودمان را بپیچانیم. تنبیه خود، اینطور است که اگر کاری کردید که خلاف مواضع خودتان بود، خودتان را با انجام ندادن کاری که دوست دارید تنبیه کنید. مثلا یک شب سریال مورد علاقهتان را نبینید.

عادت خوب بساز!
بعد از این که یاد گرفتیم چگونه خودمان را تشویق و تنبیه کنیم. نوبت آن است که برای خودمان عادت بسازیم. عادتها تاثیرات عمیقی بر زندگیمان دارند. حالا این عادتها بنا بر زندگی شما میتواند متفاوت باشد. از عادت به اینکه سحرخیز بشوید تا عادت به هرروز ورزش کردن.

حیا کن، عادت بد رو رها کن!
یک چرخ و فلکی برای هرعادتی وجود دارد. در ابتدا محرکی که ما با حس کردن آن، ولعمان به آن کار برانگیخته میشود بعد به آن پاسخ میدهیم و در نهایت به پاداش میرسیم. حالا برای هر عادت بدی که می خواهید ترک کنید می دانید از کجا شروع کنید. محرک را قطع کنید!

تربیت پذیر باش!
در آخر باید بپذیریم که گاهی ممکن است چیزهایی از چشم خودمان جا بماند. بخشی از تربیت ما در مسیر گوشزدها و نصایحی است که میشنویم و شاید ی آن لابهلا به دردمان خورد. القصه که پذیرا باشید تا کامروا شوید.




