خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران دو شخصیت سیاسی و معترض دهه سی و چهل گزارشی مینویسد و منتشر میشود که در سال ۱۴۰۲ توسط بهروز افخمی به سوژه سینمایی و فیلمنامه تبدیل میشود اما چند وجه در این فیلم رعایت نشده است.
تنظیم عناصر مهمی همچون رنگ، صدا و میزانسها در فیلم سینمایی به قدری اهمیت دارد که گاه فرم میتواند دست محتوا را بگیرد و با خود همراه سازد اما صبح اعدام با سوژه نابی که دارد فرم را در حالت سردرگمی نگه داشته است.
روایت «صبح اعدام» داستان یک خطی است که در ماجراهای اعتراضی و سیاسی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی اعدام میشوند.
مخاطب با دیدن صبح اعدام با یک مستند روبهرو است و مشخص نیست پیرنگ داستان چه موضوعی است اما آن حس تعلیق سینمایی و زیبایی شناسی سینما را در این اثر بهروز افخمی نمیبیند.
بازیهای اثر مستندگونه صبح اعدام بینقص و کاملا در قالب مستند است هم راوی که داستان را در خلل سکانسها روایت میکند و هم بازیگرانی که در نقش حاج طیب و اسماعیل رضایی بازی کردند.



