بدون شک تمامی گفت و شنودهایی که در آن سخنی از حاج قاسم در میان می‌آید شنیدنی است. فرقی هم نمی‌کند این خاطرات قدیمی باشد یا جدید، فرقی نمی‌کند آن‌ها را راننده ملازم حاجی تعریف کند یا یک هم‌رزم و هم سنگر یا یکی از اعضای خانواده‌شان! به هر حال شنیدنی است. اما در بین تمام این خاطرات، سخن‌های سید مقاومت یا همان سیدحسن‌نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان حال و هوای خاص‌تری دارد.

برزویه صدری
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۰
مرد میدان از زبان سیدمقاومت

 به همین بهانه بخش‌های شنیدنی مصاحبه‌ غسان بن جدو با سیدحسن‌نصرالله را که یکسال پس از شهادت حاج قاسم در شبکه المیادین انجام شد را جمع‌آوری و منتشر کردیم.

«کاریزماتیک و پرقدرت»

غسان بن جدو: امروز و پس از یک سال حاج قاسم را در سطح انسانیت، در سطح میدانی و در سطح استراتژیک چگونه توصیف می‌کنید؟

سید حسن نصرالله: پاسخ به این سوال به چند قسمت مصاحبه نیاز دارد! حاج قاسم به لحاظ انسانی و اخلاقی شخصیت بسیار شاخصی داشت. یکی از علت‌های موفقیت ایشان در تمامی عرصه‌ها، همین شخصیت انسانی و اخلاقی بود. مشهور است که افراد نظامی یک قالب(نظم) مشخصی دارند. تا چه برسد به ایشان که یک مسئولیت بنیادین و مهم در نظامی مثل جمهوری اسلامی داشتند. اما به محض برخورد با حاج قاسم سلیمانی طی نیم ساعت یا یک ساعت پی می‌بردید که با برادر و دوست عزیز ی مواجهید که انگار ده‌ها سال است او را می‌شناسید. هر کسی چنین کاریزما و قدرت تاثیرگذاری را ندارد. ایشان نقش بازی نمی‌کرد. محبت‌ورزی، تواضع، توجه به دیگران و آمادگی برای فداکاری برای دیگران در سرشتش بود. احساسات و تفکرات ایشان واقعی بود.

«احساسات زلال مرد میدان»

غسان بن جدو: آیا واقعه‌ای را به یاد می‌آورید که ویژگی‌های شهید سلیمانی شما را متأثر کرده باشد؟

سید حسن نصرالله: در مورد خودم که مهم نیست. اما برایتان مثالی می‌زنم. ایشان جنگ را درک کرده بود و افراد بسیار زیادی در مقابل چشمانش به شهادت رسیده بودند. یعنی سال‌ها شاهد شهادت، خون، کشتار، بمباران و… بود و طبیعتا باید سنگ‌دل میشد. سنگ‌دلی با شجاعت متفاوت است. اما احساسات حاج قاسم بسیار زلال بود. روزی ‌قرار بود به مشهد مشرف شویم. داشتیم به سمت فرودگاه تهران می‌رفتیم که خانمی داشت با بچه‌اش از خیابان رد می‌شد و ناگهان با یک ماشین تصادف کرد. حاج قاسم کنار من نشسته بود. حالت حاج قاسم طوری تغییر کرد و از نظر عاطفی متاثر شد که انگار خانواده خودش تصادف کرده است. به راننده گفت نگه دار، نگه دار. ماشین‌ها نگه داشتند و ایشان برای بررسی وضعیت آن خانواده پیاده شد. حاج قاسم بسیار کریم بود. به‌هیچ وجه نمی‌خواست هیچ چیز را برای خودش نگه دارد. من این حالت را درک می‌کنم. علتش پیوستن با خداوند(سبحانه و تعالی) و دل‌بریدن از دنیاست. حاج قاسم سلیمانی مردی بود که در دنیا می‌زیست اما در دنیا نبود. عقل و دل و محاسباتش جای دیگری بود. هر کس این‌گونه باشد ویژگی‌های انسانی، عاطفی، منطقی، اخلاقی و رفتاری در او نمودهای متفاوتی می‌یابند.

او مرد میدان نبرد بود نه مرد اتاق عملیات پشت خط. حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک فرد نظامی در عین حال که روی مسائل استراتژیک و بزرگ بحث می‌کرد و هواپیمایش در ارتفاع بسیار بالا بود، حتی اگر بحث جزئیات می‌شد و به ریزترین جزئیات می‌رسید می‌دیدید ذهنش حاضر و  مشرف به اوضاع است. او در آن واحد یک شخصیت استراتژیک و تاکتیکی بود.

هشدار سید مقاومت نسبت به ترور

غسان بن جدو: وقتی ایشان ترور شد، فضا شدیدا پرتنش بود و ظاهرا شما سال گذشته در همین مکان (ضاحیه) با ایشان دیدار داشتید، آیا درباره‌ی خطراتی که متوجه‌شان بود به ایشان هشدار داده بودید؟

سید حسن نصرالله: در همان دیدار من به او هشدار دادم. در دیدار یکی مانده به آخر هشدار دادم. در دیدار پیش از آن هشدار دادم. مدام هشدار می‌دادم. من شخصا بسیار نگران بودم. چون دو ماه یا کمی بیش‌تر پیش از شهادت ایشان برادران مجله‌ای برایم آوردند که عکس بزرگ حاج قاسم روی جلد آن چاپ شده بود. همان عکس مشهور با لباس نظامی و ستاره‌های سردوشی و… به همراه تیتر: سردار بی‌جایگزین.

قبل و بعد از جنگ ۳۳ روزه وقتی من با روزنامه‌نگاران خارجی و اساتید دانشگاه و شخصیت‌های امریکایی و غربی دیدار می‌کردم به من می‌گفتند: اگر دیدید روزنامه‌های امریکایی روی یک شخص یا کشور بسیار تمرکز کرده‌اند و مقاله و وقایع و اطلاعات مربوط به آن‌ها را چاپ می‌کنند، این آماده‌سازی افکار عمومی برای ترور این شخصیت است.

وقتی من این مقاله را خواندم، مجله را به حاج قاسم دادم و گفتم این‌ها تصمیم ترور را گرفته‌اند. من معتقدم ترامپ و دولتش و همه‌ی تیمشان در منطقه از دست تو به تنگ‌آمده‌اند و خواهش می‌کنم احتیاط کنید. خب، هر موقع این حرف‌هامی‌شد، حاج قاسم می‌خندید و می‌گفت دعا کن شهید شوم.

«خیلی دلتنگم»

غسان بن جدو: حضرت سید، حالا که یک سال گذشته در چه زمینه‌ای دلتان برای ایشان تنگ شده؟

سید حسن نصرالله: خیلی دلم برایش تنگ شده. ایشان از افرادی است که دلم خیلی برایشان تنگ می‌شود. ما از سال ۱۹۹۸ با هم کار می‌کردیم. آن هم در چه موقعیت‌هایی؟ مقاومت، جهاد فی سبیل الله، مسائل مربوط به فلسطین، پرونده‌های منطقه، پرونده‌های حساس، روزهای سخت پر از شادی، غم، اشک، خون، فداکاری، دشواری، مصیبت، سختی، چالش، خطر، امید، درد و… یعنی هم‌دانشگاهی یا هم‌مدرسه‌ای یا شریک تجاری نبودیم! ماهیت فعالیتی که انجام می‌دادیم، نوع بسیار متفاوتی از رابطه‌ی عاطفی، احساسی، فکری، عملی و… را می‌طلبید. گاهی برادری به جایی می‌رسد که شما خیال می‌کنید با این برادر یک نفر هستید. او بخشی از شماست و شما بخشی از او. دو نفر نیستید. احساس می‌کنید یک نفر هستید. من در زندگی‌ام درباره‌ی برخی افراد چنین احساسی داشتم. یکی از آن‌ها حاج قاسم بود. به همین علت بله، بسیار دلم برایش تنگ می‌شود.

«شَهیدِ قُدس»

غسان بن جدو: شهید قاسم سلیمانی شهید قدس نامیده می‌شود و شایسته‌ی این لقب است. حضرت سید، شهید قاسم سلیمانی چه چیزی در اختیار فلسطین، قدس، مقاومت فلسطین گذاشت؟ می‌توانید شواهدی در این زمینه برای ما ذکر کنید؟

سید حسن نصرالله: نگاه کن، حاج قاسم روابط [ایران] را با تمام گروه‌های مقاومت فلسطین و با همه‌ی اختلاف رویکردهای عقیدتی، فکری و سیاسی‌شان گسترش داد. پس اولا، گسترش روابط. با آمدن حاج قاسم و عهده‌داری این مسئولیت توسط ایشان رابطه‌ی جمهوری اسلامی به‌ویژه نیروی قدس با گروه‌های مقاومت فلسطین به‌سرعت طی چند سال گسترش یافت. در زمینه‌ی پشتیبانی لجستیک، هیچ خط قرمزی وجود نداشت. هر چیزی که می‌شد به فلسطین، غزه و کرانه‌ی باختری برسد. هر چیزی که ممکن بود به دست فلسطینی‌ها رساند یا کمک کرد به دست ایشان…

غسان بن جدو: حتی کرانه‌ باختری؟

سید حسن نصرالله: حتی کرانه‌ باختری.

«رابطه با حماس»

غسان بن جدو: آیا ایشان همواره رابطه‌اش را با حماس حفظ کرد؟

سید حسن نصرالله: رابطه‌اش را با هیچ کس قطع نکرد.

غسان بن جدو: ببخشید، آیا حتی در دوره‌ی اختلاف درباره‌ سوریه.

سید حسن نصرالله: ایشان رابطه‌اش را با هیچ کس قطع نکرد. پشتیبانی از گروه‌های مقاومت فلسطینی هرگز به خاطر مسائل سیاسی قطع نشده. بله، ممکن است به علت شرایط مالی و فشارها و تحریم‌هایی که متوجه جمهوری اسلامی است کاهش یابد یا کند شود اما قطع نشده است.  

«تشکیل مقاومت»

غسان بن جدو: مقاومت از چه سالی شکل گرفت؟

سید حسن نصرالله: از همان سال ۲۰۰۳. سال ۲۰۰۳ مقدمات شکل گرفت و از سال ۲۰۰۴ عملیات‌های جدی آغاز شد.

غسان بن جدو: آیا حاج قاسم پیش از سال ۲۰۰۳ در تدارک این موضوع بود؟

سید حسن نصرالله: پیش از آمدن امریکایی‌ها مقاومت مطرح نبود چون مقاومت واکنش به اشغال است. پیش از اشغال عراق توسط امریکا چیزی به نام مقاومت در برابر اشغال عراق توسط امریکا وجود نداشت.

«هدف ترور پایان مقاومت بود»

غسان بن جدو: بعد از ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، گفته می‌شد این حذف فیزیکی موجب پایان یک دوره‌ کامل یعنی دوره‌ مقاوماست و دوره‌ این دو مرد و روش آن‌ها تمام شده است. امروز در پایان ۲۰۲۰ شما در این باره چه نظری دارید؟

سید حسن نصرالله: این خط قائم به شخص نیست. این خط هرگز قائم به هیچ یک از ما نیست. هیچ دشمن یا دوستی اشتباه نکند. خب، این خط(مقاومت) پس از شهادت حاج قاسم و حاج ابومهدی مهندس هم منسجم، حاضر، فعال و قدرتمند بود(به مسیر خود ادامه داد) و هرگز در هیچ میدانی کنار نرفت.

برچسب‌ها

پربازدیدها

پربحث‌ها