یادم میآید روزی یکی از مخاطبان همین بلاگرهای معروف که دنبالکنندههای بالایی دارد از او خواسته بود که برای فرزندی که در شکم دارد اسم انتخاب کند، بلاگر معروف هم کامنت او را در قالب پست گذاشته بود و باقی مخاطبانش هم در کامنتها درخواست کرده بودند حالا که او خوش سلیقه است به آنها هم پیشنهاد اسم بدهند چون آنها هم باردار هستند. سوالی که در ذهن به وجود میآید این است که چرا یک بلاگر برای شخصی که نه او را دیده و نه از شخصیت او با خبر است اسم کودک به دنیا نیامدهاش را انتخاب کند و حتی بلاگر معروف از حرکت آن زن خوشحال میشود که او را انتخاب کردند تا برای کودک به دنیا نیامدهاش اسم بگذارد. این قضیه را اگر فقط روی یک نفر به حساب بیاوریم، شاید راحتتر بتوانیم از کنارش عبور کنیم، اما باز در کامنتهای آن پست خانم بلاگر خیلیها گفته بودند که آنها هم باردار هستند و برای کودکشان اسم انتخاب کند!
تقلید پله به پله و کورکورانه
این موضوع را تعریف کردم تا به این برسم که بلاگرها انگار برای افراد دنبالکنندهشان شدهاند مرجع! «با هر فعالیتی که انجام میدهند»، «با هر خریدی که از مراکز خرید دارند»، «هر رستورانی که میروند»، «مسافرتهایی که میروند»، «هر نوع تیپ و شخصیتی که جلوی دوربین از خودشان نشان میدهند» شدهاند مرجعی از تکتک این نوع فعالیتها و بیشتر مردم هم سعی دارند که گزینههای روی میز آنها را انتخاب کند. یک روز مسافرت به قشم میروند و از اسکانی که داشتند تعریف و تمجید میکنند مردم هم ترجیح میدهند این نوع سفر را انتخاب کنند، یک روز به رستوران گران قیمت و خاص میروند مردم هم دوست دارند آن مکان را برای غذا خوردن انتخاب کنند.
ملغمه حجاب و آرایش غلیظ
این روزها بازار گرم برخی از این بلاگرها شده است «حجاب استایل»! ملغمهای از رعایت کردن حجاب با آرایشهای غلیظ، اکسسوریهای عجیب و غریب و به طور کلی چیزی که با اصل حجاب سنخیتی ندارد! حالا این شده دستمایه روزمرگیهای حجاب استایلها برای افرادی که تمایل دارند حجاب را رعایت کنند و در کنارش به قول خودشان شیکپوشی و تیپهای خارج از عرف حجاب (تعریفی از حجاب کاملی که دارند) را هم داشته باشند. این روند در جامعه روزبهروز در حال گسترش است روندی که از بلاگرها شروع شده و به سطح جامعه رسیده است خیلیها روند رو به رشد این پدیده را آسیب در جامعه میدانند که میتواند ذهن قشر نوجوان و جوان را از این رخداد آلوده کنند.
خوش پوشی حجاب با اکسسوریهای نامتعارف
«صادقیمنش» کارشناس رسانه که در دکتری جامعهشناسی از دانشگاه تربیت مدرس را دارد، درباره عرف شدن «حجاب استایل» در جامعه و روندی که رو به رشد است و قشر نوجوان را فرا میگیرد به خبرنگار تبیان میگوید: این جریان و روند بدون هر شک و شبههای آسیبزننده است که عواملی همچون آسیبهای روانی، تحریک به خردگرایی، تاثیرهای منفی در اجتماع، ترویح عقاید و ارزشهای نامناسب و منفی و همچنین اطلاعات اشتباه هستند. حال اگر بخواهیم برای هر کدام از این عنوانهایی که نام بردم، تعریف کوتاه بگویم و به طور مصداقی مثالی بزنم باید بگویم که تاثیرات منفی در اجتماع به این شکل است که آنها سعی دارند با مناسب جلوه دادن برخی از رفتارها و عقاید آن را عادیسازی کنند و آن رفتار ناپسند را خوب نشان دهند و مخاطبان خودشان را تشویق به انجام دادن آن کنند، مثلا استفاده از اکسسوریهای عجیب و غریب روی روسریها یا چادرها میتواند نمونهای از این باشد و بگویند هم حجاب دارید و هم خوشپوشی را رعایت میکنید یعنی توجیه استفاده از اکسسوریهای عجیب و غریب را نوعی تنوع استایل کردن و خوشتیپ نشان دادن میدانند.
«منزوی شدن» از ایدههای بلاگرها
«صادقیمنش» درباره اینکه خیلیها متذکر میشوند که تنها دنبال کننده این بلاگرها هستند و اصلا از آنها تاثیرات عمیقی نمیگیرند که بخواهند ایدههای آنها را پیاده کنند یا از نظراتشان استفاده کنند، میگوید: اینکه تاثیر نمیگیرند اتفاقا اشتباه است شاید آنها بروز بیرونی تاثیرات را درخودشان نبینند یا نفی کارها و فعالیتهایی که بلاگرها انجام میدهند را داشته باشند اما در ناخودآگاه آنها ایدههایشان شکل گرفته و میتواند در ادامه یک پروسه آن را اجرایی کنند. هم ما میدانیم که رسانه و محتواهای آنلاین تاثیرات زیادی روی مردم دارد که حتی اطلاعات و نگرشهای غلط و باورهای نادرست به وفور هم یافت میشود از این رو تاثیرگذاریشان را بالا میبرد با توجه به این اتفاقات بلاگرها هم از این رخداد سوءاستفاده میکند و فرهنگ غلط و نادرست را به خورد مخاطب میدهد شاید باورش سخت باشد اما این فعالیتهای بلاگرها در منزوی شدن برخی از مردم بسیار دست داشتند با روندی که در زندگیشان انتخاب کردند و آن را به خورد مخاطبشان دادند.
درآمد بالا، نشانه گرفتن فرهنگ
البته این رویه بلاگرها که به عقیده من بیشتر برای کسب درآمد است و هیچنوع نگرانی در تغییر فرهنگ ندارند اتفاقا آسیبزا ترین اتفاق در فرهنگ عمومی است آنها برای بالا رفتن درآمدشان به هیچ چیز فکر نمیکنند ولی فرهنگ را نشانه گرفتند. افراد دنبال موضوعات درست هستند ولی با رفتارها و ارزشهای نادرست مواجه میشوند این تناقض نه تنها آنها را سردرگم میکند بلکه به سمت محتوای نادرست سوقشان میدهد.



