بازگشت به سرزمین مقدس و تشکیل «اسرائیل بزرگ» مهمترین رؤیای صهیونیسم است. آنها می‌گویند طبق متن کتاب مقدس، سرزمین‌های بین رود نیل تا نهر فرات، ارث پدری ماست و ما باید آن را پس بگیریم. هم اکنون در پرچم رژیم صهیونیستی، ستاره داود در بین دو نوار آبی‌رنگ قرار گرفته که گفته می‌شود نماد رودهای نیل و فرات است.

ابوالقاسم شکوری
شنبه ۴ آذر ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۰
رؤیای بازگشت صهیونیسم به سرزمین موعود

واکاوی اندیشۀ بازگشت به ارض موعود

در سِفر پیدایش آمده که وقتی ابراهیم به امر خدا از بین النهرین به سرزمین کنعان کوچید در میانۀ راه، خدا بر او ظاهر شد و فرمود: «من این سرزمین را به نسل تو خواهم بخشید» (پیدایش: ۷:۱۲)

پس از ابراهیم، فرزندانش، اسحاق و یعقوب مشمول این عهد قرار گرفتند (پیدایش، ۱۷:۱۹) و با ظهور موسی، این عهد برای بار سوم در کوه سینا با بنی اسرائیل تجدید شد.

بر اساس تعالیم کتاب مقدس، موسی آمده بود تا وعدۀ بازگشت به ارض موعود را تحقق بخشد. اما او قبل از رسیدن به فلسطین درگذشت. دلیل ناکام ماندن موسی از انجام این ماموریت این بود که بنی اسرائیل به تعهدات خود در قبال وعدۀ خدا عمل نکردند. چرا که این وعدۀ الهی، بر خلاف تصور آنها، مطلق نبود بلکه مشروط به اطاعت از فرامین الهی بوده است:

«اگر به من گوش ندهید و مرا اطاعت نکنید و قوانین مرا رد کنید و عهدی را که با شما بسته‌ام بشکنید، آنگاه من شما را تنبیه خواهم کرد و ترس و امراض مهلک و تبی که چشم‌هایتان را کور کند و عمرتان را تلف نماید بر شما خواهم فرستاد... بر ضد شما برخواهم خاست و شما در برابر دشمنان خود پا به فرار خواهید گذاشت. کسانی که از شما نفرت دارند بر شما حکومت خواهند کرد. حتی از سایه خود خواهید ترسید» (سفر لاویان، ۲۹:۱۴ ـ ۱۷).

همانطور که می‌بینید وعدۀ بازگشت، معاهده‌ای دو سویه و مشروط بود. قوم موسی باید ساکنان جبار این سرزمین یعنی عَمالقه که انسان‌هایی تندخو و تنومند بودند می‌جنگیدند اما بنی‌اسرائیل از رویارویی با آنها سر باز زدند و مشمول نفرین موسی شدند.  آنها ۶۰۰ هزار نفر بودند و در «قادِش بَرنیع» که مکانی در شمال شرقی شبه جزیرۀ سیناست، به مدت ۴۰ سال سرگردان شدند و تا زمانی که حضرت موسی در قید حیات بود موفق نشدند به سرزمین مقدس وارد شوند.

تورات با درگذشت موسی به پایان می‌رسد و کتاب مقدس در فصول بعد با داستان وصی موسی، یوشع بن نون ادامه پیدا می‌کند.

تحقق وعدۀ الهی به دست یوشع بن نون

پس از درگذشت موسی و هارون، آنها از وصی موسی، یوشَعِ بن نون، خواستند تا از خداوند بخواهد آنها را ببخشد. خداوند توبه‌شان را پذیرفت ولی ورود به بیت‌المقدس را مشروط به آداب خاصی کرد. آنها باید در حالت سجده از باب هشتم مسجد الاقصی وارد می‌شدند و همزمان ذکر «حُطَّه» را که به معنای عفو است به زبان جاری می‌کردند.

این بار گروهی از سفیهان بنی‌اسرائیل، دستور خدا را به تمسخر گرفتند و به جای اینکه بگویند حُطَّه، گفتند: حِنْطَه. معادل این کلمه در فارسی شبیه این است که به جای العفو العفو گفته شود: علف علف!

تمسخرکنندگان به بیماری واگیردار طاعون مبتلا شدند ولی مؤمنان بالاخره موفق شدند به سرزمین موعود وارد شوند.

تکرار ماموریت پایان‌یافته

چنانکه گذشت وعدۀ الهی در حق یهود بالاخره به دست یوشع بن نون محقق گردید. از این تاریخ به بعد، کاربرد تعبیر «ارض موعود» مثل این می‌ماند که فردی حواله‌ای برای دریافت کالا یا پول داشته باشد اما پس از وصول، دوباره بخواهد آن را مطالبه کند. با این حال، در دوران معاصر، جنبش تمامیت‌خواه صهیونیزم با تاریخ‌سازی و سوء استفاده از کتاب مقدس، بار دیگر ادعای بازگشت به ارض موعود را تکرار و خواستار پس گرفتن سرزمین مقدس است.

خانم گُلدا مئیر چهارمین نخست وزیر اسرائیل گفته بود: «این زمین به ما وعده داده شده بود و ما بر آن حق داریم.» (پروندۀ اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ص ۳۹)

همینطور موشه دایان، وزیر جنگ وقت اسرائیل، سلطۀ بر سرزمین موعود را شرط یهودیت دانسته و گفته بود:

«اگر بر «تورات» مسلّطیم، اگر خود را قوم تورات می‌دانیم، بایستی بر سرزمین‌های توراتی نیز مسلّط شویم؛ سرزمین‌های قضات و ریش‌سفیدان، «بیت‌المقدّس»، «حبرون»، «اریحا» و جاهای دیگر» (پرونده‌ی اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ص ۳۹).

دستاویز اسرائیل برای تصاحب سرزمین مقدس

صهیونیست‌ها وعدۀ بازگشت به فلسطین را مربوط به جریان تخریب معبد دوم هیکل سلیمان توسط تیتوس امپراطور روم و آغاز آوارگی دوم یهود پس از این حادثه می‌دانند.

به گزارش تاریخ «در جریان این هجوم، وقایع حمله بخت‌النصر دوباره تکرار شد. معبد به آتش کشیده شد و شمار زیادی از یهودیان کشته و عده بسیاری نیز به اسارت درآمدند. برخی از نویسندگان یهودی شمار کشتگان یهود در این نبرد را بیش از یک میلیون نفر و شمار اسرا را در حدود یکصد هزار نفر دانسته‌اند.» (سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، یهودیت، ص ۲۲۸.)

پس از این واقعه اورشلیم از دست یهودیان درآمد و آنها برای مدتی در شهر الجلیل فلسطین ساکن بودند اما پس از اینکه کنستانتین امپراطور روم به مسیحیت گرایش پیدا کرد، دربار امپراطور روم تصمیم گرفت یهودیان ساکن فلسطین را به بابل و سرزمین حجاز مهاجرت دهد.

جنبش صهیونیزم معتقد است از این تاریخ به بعد یهودیان برای بار دوم آواره شدند و امروز وقت آن رسیده که باقیمانده‌های نسل اسرائیل، آرمان آبا و اجدادی خود را که بازگشت به سرزمین مقدس است، برآورده سازند تا زمینه برای ظهور مسیحا فراهم گردد.

البته همۀ یهودیان جهان با این آرمان صهیونیستی همدل نیستند. یهودیان مذهبی معتقدند بنا بر متن کتاب مقدس، آوارگی یهود، عقوبت الهی است که در اثر گناهان بی‌شمار یهود دامنگیرشان شده و آنها تا قبل از ظهور منجی آخرالزمان یعنی ماشیح بن دیوید از ورود به سرزمین مقدس منع شده‌اند.  

برچسب‌ها

پربازدیدها

پربحث‌ها