روز پنجشنبه ۱۵ تیرماه، مرحله دوم آزمون سراسری رشتههای تجربی و زبان ۱۴۰۲ شروع شد. کنکوری که هرسال قرار است نباشد، اما با چند تغییر به حضورش پرقدرت ادامه میدهد

آزمونی که به گفته خیلیها پل سرنوشتساز است و قرار است دانشآموز با تستهای سخت و گاه عجیب، نتیجه ۱۲ سال تحصیلی را در ۴ساعت پراسترس ببیند! روز موعود فرا رسیده، خیابان پرشده از ماشینهای پارک شده و هر چه از ماشینها فاصله میگیریم و به دانشگاه نزدیک میشویم، صف طولانی از دختر و پسرها پررنگتر میشود آن طرفتر انگار روز طبیعت است و خانوادهها از کوچکترین فضای سبز استفاده کرده و با زیرانداز و فلاسکی به دست، منتظر رسیدن فرزند دلبندشان از جلسه کنکور هستند تا با چای و میوه به گرمی از آنها استقبال کنند! خانوادهها تا آخرین لحظه نقش حمایتی خود را برای فرزندانشان ایفا میکنند و برخی از آنها استرس بیشتری نسبت به فرزند کنکوری خود دارند. جویدن ناخن، نگاههای نگران، پا کوبیدنهای منتظر پشت درهای حوزه، صلواتشمار و دعا در دست، از جمله تصاویر ثبتشده قبل آزمون بود. برخی خیلی استرس داشتند و برخی دیگر عین خیالشان هم نبود و برای دستگرمی و آماده شدن برای آزمون بعدی آمده بودند. در دستشان کیسههای پر خوراکی بود و عدهای در کنار آب معدنی، شربت خاکشیر همراه داشتند. «بابا گشنمون میشه، قراره فسفر بسوزونیم» جملهای بود که یکی از پسرها با خنده در جواب به «چه خبره مگه اومدی پیکنیک؟» به مراقب محل آزمون گفت. تا چشم کار میکرد خداحافظی بود و اشک و بغل! اگر این لحظهها را چندین سال پیش نمیدیدم فکر میکردم بهجای دانشگاه، به فرودگاه امام رفتهم! گروهی از دخترها در جمع دوستانه برای آخرین بار و یادگاری از روزگار تلخ و شیرین دوران کنکور، سلفی میگرفتند. یکی از آنها با لبخندی که منتظر تمام شدن تایمر بود گفت: «تموم شد، دیگه بدبختیمون تموم شد، از این به بعد قراره نفس بکشیم»