ما در طول زندگانی آن مدت را عمر خود حساب میکنیم که در مجالست دانشمندان مصرف شود،و آن اوقاتی که در محضر دانشمندان مصرف نشود از عمر حساب نـمیکنیم

حـرکات روزانه ما دائما در مجلات و جرائد ملل غیر مسلمان منعکس است به حکم«آنچه در خـانه اسـت مـال صاحب خانه است»آنهائی که از اسلام فقط اعمال و رفتار مسلمان ها را میبینند،اینها را به حساب اسلام میگذارند و اگـر مصلحان کنونی جامعه مسلمین و نویسندگان و مبلغین این دین مبین هرچه زودتر با نـشر مقالات مفیده،و بیان اصـول و مـعارف حقه اسلام،در میان ملل راقیه جهان حساب اسلام را از مسلمانها جدا نکنند،این همه عمل غیرمشروع مسلمان ها و این همه اوضاع اسفآور کشورهای مسلمان مسلما نخواهد گذاشت که هیچ فردی به اسلام رغبت کند، و باید هـمانطور که این شخصیت فقید زنده دل گفت به دنیای امروز و مردم آزاده و غیرمتعصب جهان فهماند که:«اسلام چیزی است و مسلمانان چیزی دیگری»!.
آنچه از عمر حساب نمی شود!
«اسکندر»در ضمن جهانگیری بشهری از شهرها می گذرد،می بیند کـه دارای هـوای بسیار لطیف و نهرهای سرشار و باغستان های با طراوت و خرم است،دستور میدهد که در آن نقطه توقف کنند تا از مناظر طبیعی و آب و هوای آن شهر برای چند روزی استفاده کند. در ضمن عبورش بقبرستان آن شهر مـیافتد مـیبیند روی سنگ قبرها مدت عمر افرا؛دو سال و چهار سال و پنج سال نوشته شده است!تعجب میکند که با این آب و هوا و مواهب طبیعی چرا باید عمر این مردم این اندازه اندک بـاشد رمـز این مطلب را از پیرمردی از اهالی آن شهر می پرسد،می گوید:«ما در طول زندگانی آن مدت را عمر خود حساب میکنیم که در مجالست دانشمندان مصرف شود،و آن اوقاتی که در محضر دانشمندان مصرف نشود از عمر حساب نـمیکنیم»!(نـقایس الفـنون) منبع: «درسهایی از مکتب اسلام » خرداد 1340، سال سوم - شماره 4