از مشخصات بارز تجمل گرایی بیشتر در اقشاری دیده می شود که به رویه بیرون زندگی اهمیت خاص می دهند و اندرون زندگی که روح و روان ساکنین خانواده در مرکز این پرگار هستند به دایره حاشیه رانده می شوند و این همان اصل فراموش شده است که در درجه اول خود آن ها مهم هستن

چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۵
عبور طلایی از خط سرخ فقر
عبور طلایی از خط سرخ فقر از مشخصات بارز تجمل گرایی بیشتر در اقشاری دیده می شود که به رویه بیرون زندگی اهمیت خاص می دهند و اندرون زندگی که روح و روان ساکنین خانواده در مرکز این پرگار هستند به دایره حاشیه رانده می شوند و این همان اصل فراموش شده است که در درجه اول خود آن ها مهم هستند. بخش اجتماعی تبیان برداشت اول ایرانی‌ها به نسبت بسیاری از مردم ثروتمند جهان بیشتر به سفر می‌روند، بیشتر طلا می‌خرند و بیشتر خودروهای لوکس سوار می‌شوند. این درحالی است که درآمد بسیاری از آنها نه‌تنها خیلی خوب نیست، بلکه عمدتا از طبقه متوسط با یک حقوق معمولی هستند. پس چرا آنها اینچنین خرج می‌کنند ولی برج‌شان کم است؟ آیا آنها دچار تجمل‌گرایی شده‌اند؟ آمارهای رسمی و غیررسمی از سفرهای غیرعلمی ایرانی‌ها خبر می‌دهند و نمودارهای اقتصادی به ما یادآور می‌شوند که ایرانی‌ها مشتریان پروپا قرص طلاهای وارداتی و افزایش خریداران خودرو‌های گرانقیمت و شاسی‌بلند هستند. همچنین مقام پنجم ایران در مصرف لوازم آرایش و جراحی‌های زیبایی به خوبی وجوه دیگر چهره ایرانی‌ها را نشان می‌دهند. سال‌هاست که دو پدیده تجمل‌گرایی و مصرف‌گرایی به سبک زندگی ایرانی‌ها وارد شده و چالش بزرگی را برای خانواده‌های ایرانی به وجود آورده است. پدیده‌ای دامنگیر که باعث شده برخی‌ها برای خرید هر کالای مصرفی، عروسی و عزاداری، تحصیل و کار، بیش از حد به تجملات اهمیت دهند. درست مثل برگزاری عروسی‌های هوایی، جهیزیه‌ها و سیسمونی‌های چند صد میلیونی که دیگر مثل سابق به چند دست ظرف و ظروف و لحاف و تشک، کمد و قالی ختم نمی‌شود؛ حالا ماشین ظرفشویی، یخچال سایدبای‌ساید، مایکروفر و فرش‌های ابریشم جزو وسایلی است که اگر در جهاز عروس گذاشتی که گذاشتی اگر نه یخچال و گاز و ست کاسه و بشقاب، جهاز درست و حسابی حساب نمی‌شنود! باورهایی که باعث به وجود آمدن زندگی‌های قسطی شده و در این بین سرپرست‌های خانواده به شدت تحت فشارهای مالی قرار می‌گیرند. اگرچه کارشناسان اقتصادی تجمل‌گرایی را در کنار مصرف‌گرایی معنا می‌کنند اما درواقع بین مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی مرز باریکی وجود دارد، چرا که مصرف‌گرا بودن یعنی اسراف در خریدکردن اما تجمل‌گرایی یعنی توجه نشان دادن به کالاهای گرانقیمت و خاص. برداشت دوم شبکه‌های اجتماعی و دنیای اینترنت واضح‌ترین جایی است که این روزها جامعه آماری تجمل‌گرا را معرفی می‌کند. از عکس‌های عجیب و غریب برخی از کاربران این شبکه‌ها که سانروف و فرمان خودرو، مارک ساعت مچی که جزو لاینفک قاب دوربین‌ها شده بگیرید تا عکس انداختن از تفریحات و رستوران‌گردی در مکان‌های لوکس. تصویرها حالا دیگر رنگ و لعاب‌های جدیدی پیدا کرده و شدت تجمل‌گرایی ایرانی‌ها به‌خصوص نسل جدید را در قاب شبکه‌های مجازی بازگو می‌کند. این روزها برخی از دختران و پسران ایرانی در شبکه‌هایی مانند اینستاگرام هزاران فالور دارند و اگر در صفحه‌های‌شان جست‌وجو کنید به جز عکس‌های داخل خودروهای سانروف‌دار و خانه‌های ویلایی و میزهای بیلیارد و کافه‌های گرانقیمت یا عکس سفرهای اروپایی، عکس دیگری خودنمایی نمی‌کند. در واقع دنبال‌کنندگان صفحه‌های اینچنینی نیز بیشتر از این‌که به کار و تحصیلات و فعالیت عده‌ای جذب شوند، به رنگ و لعاب سبک زندگی آنها جذب می‌شوند. همین هم شده که شبکه‌های اجتماعی نمونه بارزی هستند از تجمل‌گرایی و تجمل‌دوستی ایرانی‌ها. برداشت آخر همین دوسال پیش بود که وقتی کاپیتان تیم‌ملی والیبال آمریکا برای گرفتن عکس سلفی با یکی از خبرنگاران گوشی موبایل را از دست او گرفت با تعجب پرسید: «چرا این‌جا همه آیفون دارند؟ هرکجا رفته‌‌ام و عکس انداخته‌ام همه ایرانی‌ها آیفون‌های مدل بالا داشته‌اند. چقدر آیفون این‌جا طرفدار دارد، نکند کارخانه آیفون در ایران است؟» اگرچه انتخاب و داشتن هر وسیله‌ای برای یک فرد یک امر شخصی است اما وقتی کلیت این مسائل در جایی مثل شبکه‌های اجتماعی یا کوچه و خیابان به نمایش گذاشته می‌شود، آن موقع است که به راحتی می‌توان در مورد آن قضاوت کرد. همین هم شده که این روزها تجمل‌گرایی به یک پدیده قابل بحث تبدیل شده و کارشناسان اقتصادی از افزایش آمار مصرف‌گرایی کالاهای لوکس و غیرضروری مردم در برخی از کالاها و خدمات ابراز نگرانی می‌کنند، چرا که آمارهای مختلف از وضع معیشت و کم‌‌درآمدی و هزینه‌های سنگین زندگی خانوارهای ایرانی در کنار آمار افزایش مصرف‌گرایی وضع درستی از شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور نشان نمی‌دهد. با این تفاسیر برخی از کارشناسان حوزه توسعه و پیشرفت نیز معتقدند که تغییر و رسیدن به توسعه نیازمند تغییر در سبک زندگی است و مردم هر کشور باید چالش تغییر در سبک زندگی‌شان را با دنیای مدرن تطبیق دهند تا به پیشرفت برسند. امروز در صفحه «یک پرسش چند پاسخ» با کارشناسان حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی در رابطه با تجمل‌گرا بودن یا نبودن ایرانی‌ها و تأثیر این پدیده بر جامعه گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید. پیشینه تاریخ مصرف‌گرایی در ایران در تاریخ آمده است که ژان شاردن تاجر و جهانگرد فرانسوی در دوره صفویان به ایران سفر کرده بود و در گوشه‌ای از سفرنامه‌اش به خرج کردن ایرانیان برای لباس‌ها و جواهرات و زین و برگ‌های اسب‌های‌شان اشاره کرده بود. این موضوعی است که بسیاری از جهانگردان دنیا در سفرنامه‌شان به ایران به آن اشاره کرده‌اند، تا جایی که یکی دیگر از جهانگردان اروپایی که در دوره قاجار به ایران سفر کرده بود، از تعداد خدمه‌ای که در خانه ثروتمندان مشغول به کار بودند، تعجب کرده و در سفرنامه‌اش به این موضوع که اعیان و اشراف اروپایی به اندازه ایرانی‌ها خدم و حشم ندارند اشاره کرده است. با این حال آن چیزی که از اطلاعات تاریخی بر جای مانده این است که ایرانیان قرن‌ها پیش و درست از زمان روی کار آمدن دولت صفویان دچار تجمل و مصرف‌گرایی شده‌اند. در این دوران اقتصاد رشد قابل توجهی کرده و تجارت خارجی به نوعی در کشور باب شد. ورود تاجران اروپایی به کشور و مبادله کالاهای خارجی در این دوره تمایل مردم را به مصرف‌گرایی و خرید کالاهای خارجی برانگیخته بود و همین اتفاق سرآغاز پدیده تجمل‌گرایی در دوران صفویان شد. بعد از دوران صفویان دوره قاجار بیش از گذشته بر تجملاتی‌شدن مردم آن زمان دامن زد. در این دوره تاجران کشورهای غربی با پرداخت عوارضی ناچیز کالاهای خودشان را به ایران می‌آوردند و شاهان و درباریان نیز با سفر به کشورهای غربی کالاهای خارجی خریداری می‌کردند. داستان ادامه‌دار ورود کالاهای خارجی و تمایل مردم به استفاده از آنها روزبه‌روز بیشتر می‌شد تا این‌که در دوره پهلوی اول زمینه ورود کالاهای کشورهای غربی به کشور بیش از پیش رونق گرفت. با روی کارآمدن دوره پهلوی دوم این وضع همچنان ادامه پیدا کرد و تا‌ سال ١٣٥٧ به دلیل درآمد هنگفتی که از فروش نفت نصیب کشور شده بود صرف خرید کالاهای تجملاتی شد. با این حال تصویر زندگی پادشاهی در کشور و نشان دادن بریزوبپاش‌های زندگی اعیانی درباریان اذهان مردم را درگیر تجملات کرد بود و به همین خاطر موج عجیبی از مصرف کالاهای غیرضروری به سبک زندگی مردم در این دوره از تاریخ وارد شد. با پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل تفاوت آرمان‌های انقلاب وضع معیشت و سبک زندگی مردم تغییر چشم‌گیری داشت و شروع جنگ تحمیلی نیز باعث شد تا مردم به نیازهای مهم‌تری در مقابل اقلام غیرضروری زندگی‌شان توجه نشان دهند. اما پس از پایان جنگ و به ثبات رسیدن وضع اقتصادی کشور دوباره پای ورود کالاهای خارجی به کشور باز و استفاده از آنها به سبک زندگی مردم تزریق شد. این روند مصرف در چند‌ سال اخیر رشد سریعی پیدا کرد و درنهایت به تغییر الگوی مصرف خانواده‌های ایرانی انجامید. اتفاقی که این روزها با وجود تحریم‌ها، مشکلات بیکاری و کم‌درآمدبودن بسیاری از خانواده‌ها اما باز همچنان به یک معضل فراگیر تبدیل شده است. نگاه کارشناس ایرانی‌ها تجملاتی شده‌اند مهدی شکیبا - آسیب‌شناس اجتماعی| دیدن آدم‌های دیگر، زندگی‌های دیگر و ارتباطات افراد یک جامعه با یکدیگر یکی از اصلی‌ترین دلایل به وجود آمدن تجمل است. مهدی شکیبا، آسیب‌شناس اجتماعی درباره پدیده تجمل‌گرایی در ایران می‌گوید: «من معتقدم درحال حاضر مردم ایران به‌شدت درگیر تجملات شده‌اند. درواقع این پدیده شبیه یک سلول سرطانی از یک جایی رشد کرده و حالا همه جامعه را درگیر خود کرده است. این‌که می‌گویم همه جامعه به این معنی نیست که ساکنان روستاها یا شهرهای محروم یا خانواده‌های فقیر و بی‌بضاعت هم تجملاتی شده‌اند اما چیزی که این روزها بیش از همه چیز به چشم می‌خورد خودرو‌ها، خانه‌ها و لباس‌ها و هر آن چیزی است که هر کسی نسبت به وسعش تلاش می‌کند بهترینش را بخرد. بنابراین باید گفت نگاه مردم به دنیای اطراف‌شان تجملاتی شده. انگار مردم آخرین زورهای‌شان را هم برای خرید اجناسی که در حد جیب‌شان نیست می‌زنند و شرایط قسط و وام برای برخی اجناس و کالاها به کمک این نوع سبک از زندگی مردم آمده است.» این آسیب‌شناس اجتماعی ماهواره و اینترنت و حتی فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیون را منشأ تغییر رفتار و الگوی مصرف مردم به سمت تجملاتی‌شدن می‌داند و دراین‌باره می‌افزاید: «خانه‌ها و خودرو‌های لوکس و بریزوبپاش‌هایی که در برخی از فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی حاکم است نگاه تجملاتی یا گرایش به این سبک از زندگی را در تماشاگر برمی‌انگیزد. در کنار اینها تزریق برنامه‌های ماهواره‌ای و سبک زندگی مردم کشورهای دیگر نیز آموزه‌های دیگری را در مردم ایجاد می‌کند. از طرف دیگر شبکه‌های مجازی مانند اینستاگرام و فیس‌بوک که کاربران زیادی در سراسر کشور دارد نیز در انتقال تجمل‌گرایی نقش پررنگی دارد.» عکس‌هایی که این روزها در اینستاگرام آپلود می‌شوند، نماهای ساده خود را از دست داده‌اند و این شبکه نمونه کوچکی از سبک زندگی مردم ایران است. حالا در عکس‌ها نه لباس‌ها تکراری هستند، نه غذاها، تزیینات حرف اول را می‌زنند و با کمی فیلتر دادن به عکس‌ها همه چیز از خود واقعی‌اش هم قشنگ‌تر و خوش رنگ و لعاب‌تر دیده می‌شود. شکیبا در پایان با اشاره به این‌که شکاف بین نسل جدید و قدیم عمیق شده است، می‌گوید: «کشور ما در هر دوره‌ای از تاریخ درگیر تجملات بوده است، اما در قدیم به دلیل محدودیت در کالاها نهایت اسراف مردم در خرید زیورآلات، قالی یا وسایلی از این دست بود اما حالا پیشرفت و تکنولوژی، وسایل و ابزاری را وارد زندگی مردم کرده که خرج‌کردن برای آنها چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. مثلا همین که برخی از خانواده‌ها چندین خودرو دارند یا مثلا در همه اتاق‌خواب‌های یک خانه تلویزیون و دستگاه‌های الکترونیکی قرار دارد. خب داشتن چند خودرو باعث افزایش سفرهای تک‌سرنشین شده و درنهایت معضل ترافیک و آلودگی هوا در کلان‌شهرها را افزایش می‌دهد یا استفاده از چندین تلویزیون در یک خانه مصرف بی‌رویه برق را به همراه دارد. بنابراین ابزار تجملاتی کنونی که با زندگی مدرن جوامع بشری گره خورده است بیش از سال‌های قبل به بدنه یک جامعه لطمه وارد می‌کند و به جرأت می‌توان گفت در دنیای کنونی تجملات و الگوی نادرست مصرف باعث عقب‌ماندگی خواهد شد.» نگاه موافق تجمل‌گرایی وجه مثبت هم دارد شمسی عبدالهی- روانشناس| گاهی انگیزه چشم و هم‌چشمی با دیگران و گاهی بی‌انگیزگی در ارتباطات اجتماعی باعث به وجود آمدن پدیده تجمل‌گرایی می‌شود. شمسی عبدالهی، روانشناس که سال‌هاست وقت زیادی را برای مطالعه روی رفتارهای انسانی صرف کرده، در رابطه با تجمل‌گرایی می‌گوید: «در همه سال‌هایی که به بیماران مختلف روحی مشاوره داده‌ام از خیلی‌های‌شان راجع به زندگی دیگران شنیده‌ام. درواقع بیشتر آنها زندگی‌شان را با اطرافیانی که از آنها بهتر زندگی می‌کنند، مقایسه می‌کنند و همین موضوع آنها را افسرده‌تر کرده است. آنها در میان صحبت‌های‌شان مدام زندگی دیگران را مثال می‌زنند و از شرایط زندگی خودشان راضی نیستند. خب در میان این بیمارانم کسانی بوده‌اند که وضع مالی خوبی داشته‌اند و به همین خاطر خانواده‌های‌شان هر چیزی را که آنها می‌دیده‌اند و طلب می‌کرده‌اند برای‌شان فراهم کرده‌اند اما درنهایت هیچ تاثیری نداشته و برای‌شان قانع‌کننده نبوده است.» عبدالهی می‌گوید که سال‌ها پیش که هنوز تجربه کافی در برخورد با این نوع بیماران نداشت در نخستین مشاوره‌ای که به بیمارانش می‌داد این بود که خودشان را از بند چیزهای مادی زندگی برهانند اما اعتراف می‌کند در بسیاری از موارد روشش شکست خورده و بیماران دیگر به او مراجعه نکرده‌اند. به همین خاطر کم‌کم و در طول زمان با مطالعات زیادی که روی این بیماران انجام داده به این نتیجه رسیده است که با حد و مرز مشخص‌کردن برای برخی از چیزهایی که تجمل نامیده می‌شوند می‌توان به رسیدن خواسته‌های بیماران و کنترل آنها کمک کرد. او در ادامه می‌افزاید: «برخی از بیماران من به دلیل بی‌انگیزگی در زندگی‌شان یا نداشتن کار و هدف و برنامه‌ای مشخص، دلبسته ظواهر شده‌اند. اگر بخواهم ساده‌تر بیان کنم باید بگویم برخی‌ها تصور می‌کنند که با پول و تجملات می‌توانند زندگی را برای خودشان بخرند اما درواقع این‌طور نیست و پس از مدتی که غرق در ظواهر مادی می‌شوند به پوچی می‌رسند. همین اتفاق باعث افسردگی آنها شده و اعتمادبه‌نفس‌شان را به‌شدت از دست می‌دهند.» این روانشناس در پایان اظهار می‌کند: «در علم روانشناسی تجمل‌گرایی یک نوع مکانیزم جبران عقده است، اما درنهایت باید گفت تجملات به نوعی زیبایی‌شناسی نیز هستند و اگر در جهت حسادت و عوامل نابهنجار رشد نکنند می‌تواند مثبت نیز باشند تا حدی‌که گاهی هم به پیشرفت در زندگی یک فرد کمک کنند.» نگاه مخالف کمک اقتصاد مقاومتی به تغییر الگوی مصرف آلبرت بغزیان - کارشناس اقتصادی| تقاضای بیش از حد برای مصرف کالاها و خدمات و اقدام آنها با عدم مدیریت هزینه‌های زندگی یک نوع تجمل‌گرایی منفی است؛ اما اگر همین تقاضا با مدیریت هزینه‌ها هماهنگ شود حتی اگر کالای لوکس نیز خریداری شود می‌تواند ضعف پدیده تجملات را بپوشاند. اینها را دکتر آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی می‌گوید و در رابطه با پدیده مصرف‌گرایی می‌افزاید: «امروزه پاساژها و فروشگاه‌های بزرگ مملو از اجناس خارجی است، در کنار این تصویر مردم نیز متقاضی داشتن وسایلی برای رفع نیازهای‌شان هستند. همین هم شده که تقاضا برای خرید کالاهای خارجی افزایش یافته است.» این کارشناس اقتصادی معتقد است بازار ایران بازاری است که هدف شرکت‌های خارجی بوده و چون مصرف‌کنندگان ایرانی امتحان خودشان را در استقبال از کالاهای خارجی پس داده‌اند، بنابراین سیل کالاهای خارجی به کشور به راه افتاده است. بغزیان در این رابطه می‌گوید: «پیشرفت‌های تکنولوژیکی و ورود به عصر ارتباطات یکی از مهم‌ترین دلایلی است که مردم در بازار مصرفی کالا به سمت تجمل‌گرایی کشیده شده‌اند. درواقع وقتی در جامعه الگوی مصرفی درست و مطابق با فرهنگ و اعتقادات مردم وجود نداشته باشد، نتیجه‌اش به وجود آمدن پدیده تجمل‌گرایی می‌شود.» این استاد دانشگاه معتقد است که اقتصاد مقاومتی می‌تواند کمک زیادی به تغییر الگوی مصرف مردم کند و در این باره می‌افزاید: «اگر بخش تولید در ایران به ثبات برسد خودبه‌خود الگوی مصرف مردم نیز تغییر پیدا می‌کند. البته به این معنی نیست که اگر مردم به همان شکل بی‌رویه یا بدون مدیریت کالاهای تولید داخل را بخرند، مشکلی پیش نخواهد آمد؛ نه! به‌هرحال اسراف در هر حالتی مصرف‌گرایی تلقی می‌شود اما حداقل اتفاقی که در این میان می‌افتد این است که قیمت کالاهای داخل تا حد زیادی می‌تواند به وضع اقتصادی خانواده‌ها کمک کند.» این روزها چشم مردم به دنبال کالاهایی است که مارک‌شان معروف است یا اگر پول‌شان برسد، ترجیح می‌دهند از این طرف و آن طرف هم قرض بگیرند یا از یک خرج زندگی‌شان بزنند تا فلان خودرو را سوار شوند، به همین خاطر است که فرهنگ تجمل‌گرایی در کشور شکل می‌گیرد و بازار کالاهای تولید داخل در رقابت با کالاهای خارجی باز می‌مانند. بغزیان در پایان با اشاره به این‌که باید اعتماد مردم را نسبت به کالاهای داخلی جلب کنیم، می‌افزاید: «مصرف‌گرایی در برخی از کشورهای جهان نشانه پیشرفت است، بنابراین نمی‌توان گفت ساده‌زیستی باعث رشد و توسعه یک کشور می‌شود اما درنهایت می‌توان با کنترل بازار فروش محصولات تولید داخل و ساخت و تولید ابزار مورد نیاز و باکیفیت برای مردم کشور، الگوی مصرف آنها را تغییر داد.» تجربه دیگران جنبش جهانی ساده‌زیستی شاید چند‌سال پیش هیچ‌کس تصور نمی‌کرد در دنیای مدرن و عصر کامپیوتر و ربات‌ها و کشف ابزاری برای رفاه و آرامش بیشتر برخی از مردم از مصرف این ابزار به تنگ آمده باشند و دل‌شان برای زندگی‌های ساده لک بزند. در این شرایط اما چند آمریکایی با راه‌اندازی وبسایت THEMINIMALISTS.COM به معنای ساده‌‌گرایی جنبش عجیبی را در جهان به راه انداختند. جنبشی که امروزه میلیون‌ها طرفدار و پیرو در سراسر دنیا پیدا کرده است. درواقع پیشگامان این جنبش ابتدا تجربه‌های خودشان را در رابطه با ساده‌زیستی در این وبسایت منتشر کردند. پس از این تبادل و گفت‌وگوها بود که مردم به این وبسایت جذب شدند و با سبک زندگی ساده در عصر مدرن آشنایی پیدا کردند. بسیاری از افرادی که از ساده‌زیستی استقبال کرده‌اند معتقدند که به فشارهای اجتماعی و اقتصادی مصرف‌گرایی واکنش نشان داده‌اند. در واقع برخی از مردم کشورهای اروپایی و آمریکایی تحت‌تأثیر جنبش ساده‌زیستی وضع معیشتی و زندگی‌شان را عوض کردند. جنبشی که در سال‌های اخیر با نام «مینیمالیسم» در جهان شناخته می‌شود و حتی در ایران نیز مورد توجه برخی از مردم قرار گرفته است. مفهوم مینیمالیسم از دهه ١٩٦٠ در آمریکا و اروپا وارد شد و برگرفته از اثرهای هنری، نقاشی و معماری‌های ساده بود. این مفهوم در ایران نیز به ساده‌گرایی و هنر موجز شهرت دارد اما هنوز مانند مردم کشورهای غربی مورد توجه قرار نگرفته است. این جنبش که در سال‌های اخیر طرفداران زیادی پیدا کرده است، به مالکیت اشیا اعتقادی ندارد و درواقع زندگی و آرامش را در نداشتن تعلقات و مالکیت وسایل مادی می‌داند. با این حال با توجه به این‌که طرفداران این جنبش در عصر مدرن زندگی می‌کنند، ناگزیر از استفاد از وسایلی همچون اینترنت و تلفن‌های هوشمند هستند. تجملاتی بودن در ایران، غرب‌زدگی تعبیر می‌شود و این درحالی است که خود غربی‌ها هم این‌گونه که برخی از ایرانی‌ها دچار تجملات و مصرف شده‌اند، درگیر این پدیده نیستند. در نهایت باید گفت در سال‌های اخیر بسیاری از مردم کشورهای اروپایی و حتی کشورهای آسیای شرقی سبک زندگی اجتماعی و اقتصادی‌شان را تغییر داده‌اند، مثلا کره و چین تولید را پیشرو مصرف قرار داده‌اند و همین‌طور که پیشتر گفته شد بسیاری از مردم اروپا و آمریکا به‌شدت پیرو سبک ساده‌زیستی شده‌اند. منبع: شهروند

برچسب‌ها

پربازدیدها

پربحث‌ها