تو هم با کوفه همدستی مدینه نمک خوردی ولی پستی مدینه در آن شب بازوی زهرا نمی شکست اگر دستم نمی بستی مدینه امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام)، میگوید: خدا را گواه میگیرم که حضرت ...
تو هم با کوفه همدستی مدینه تو هم با کوفه همدستی مدینه نمک خوردی ولی پستی مدینه در آن شب بازوی زهرا نمی شکست اگر دستم نمی بستی مدینه امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام)، میگوید: خدا را گواه میگیرم که حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) ناله ای زد و فریاد کشید، دستش را از کفن بیرون آورد، یتیمانش را در بغل گرفت و به سینه چسبانید، ناگاه هاتفی ندا داد: یاابالحسنین ! آنها را از روی جنازه مادرشان بلند کن، که ملائکه آسمان را به گریه انداختند. امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) ، آنها را بلند کرد و بندهای کفن را بست. ( بحارالأنوار، ج 10، ص 51. ) ** کودکان اطراف مادر آه و افغان میکنند ** ** سینه مجروح مادر،بوسه باران میکنند ** ********* ** به اشـک هـمچـو باران اینچنین با ابر می خوانم ** ** ببار ای ابر، من محبوب خود زین قبر می خوانم ** ** هـمـای صـبــرم اما آنچنان بی صـبـرم از داغـش ** ** کـنـار قــبــر زهـــرایـم، نـمـاز صـبـر مـی خـوانـم ** لینک: سیمای فاطمه زهرا (س) در شعر فارسی نگاهی به اشعار حضرت فاطمه زهرا (س) بوی فاطمه، بوی بهشت



