بعد از سريالهايي چون روزگار قريب، مختارنامه و در چشم باد كه در چند سال گذشته از شبكههاي مختلف سيما پخش شد و در آن شخصيتهاي تاريخي ايراني، اسلامي به تصوير درآمدند، تلويزيون قصد دارد زندگي تعداد ديگر از مشاهير تاريخ ايران و جهان چون اقبال لاهوري، سلمان ف
هزار راه نرفته تلویزیون
هنوز بسیاری از شخصیت های ایرانی و اسلامی امكانی برای ظهور در آثار تصویری پیدا نكرده اند
بعد از سریالهایی چون روزگار قریب، مختارنامه و در چشم باد كه در چند سال گذشته از شبكههای مختلف سیما پخش شد و در آن شخصیتهای تاریخی ایرانی، اسلامی به تصویر درآمدند، تلویزیون قصد دارد زندگی تعداد دیگر از مشاهیر تاریخ ایران و جهان چون اقبال لاهوری، سلمان فارسی، حضرت موسی، خواجه نصیرالدین طوسی، مصطفی چمران و... را روایت كند.
بعد از سریالهایی چون روزگار قریب، مختارنامه و در چشم باد كه در چند سال گذشته از شبكههای مختلف سیما پخش شد و در آن شخصیتهای تاریخی ایرانی، اسلامی به تصویر درآمدند، تلویزیون قصد دارد زندگی تعداد دیگر از مشاهیر تاریخ ایران و جهان چون اقبال لاهوری، سلمان فارسی، حضرت موسی، خواجه نصیرالدین طوسی، مصطفی چمران و... را روایت كند.
پس از تولید و پخش آثار متفاوتی درباره چهرههای مختلف تاریخ ایران و استقبال از اینگونه آثار، این رسانه ساخت چنین آثاری را در دورههای گوناگون در دستور كار خود قرار داده است.
اگر در سال گذشته سینمای ما آثاری چون ملك سلیمان، شب واقعه (با موضوع زندگی دریا قلی سورانی)، راه آبی ابریشم (با موضوع زندگی ناخدا سیراف) و... را تولید كرد و امسال نیز تولید فیلمهایی چون حضرت محمد(ص) و روز رستاخیز را در دستور كار خود قرار داده، تلویزیون هم كوشیده با استفاده از همه تجربیات قبلی، آثار متفاوتی را در حوزه شخصیتهای تاریخی ایران و جهان اسلام تولید كند، خصوصا كه بازار ساخت فیلمهای ضدایرانی و اسلامی در قالبها و ساختارهای مختلف در كشورهای غربی همچنان داغ است و این كشورها میكوشند در جبهه جدیدی كه علیه كشورمان ایجاد شده، با قلب واقعیت، شخصیتهای تحریف شدهای را در برابر دیدگان مخاطب ترسیم كنند. نگاهی به سیاهه اینگونه آثار كه یكسره به قصد تخریب، وارونهنمایی، سیاهنمایی و تحریف ساخته شدهاند، ما را به این مهم میرساند كه كار ساخت آثاری كه در آن شخصیتهای ایرانی و اسلامی به شكل صحیح پرداخت شدهاند را باید جدی گرفت و بیش از این به آن بها داد.
یكی از بزرگترین حسنهایی كه این گونه آثار دارند این است كه قشر جوان را با زندگی مفاخر و مشاهیر ایران ـ چه مثبت و چه منفی ـ آشنا میكند. این اطلاعرسانی به خاطر این كه متاسفانه فرهنگ كتابخوانی در بین جوانان كم شده است، میتواند خیلی تاثیرگذار باشد.
در سالهای گذشته بسیار شنیدهایم كه ملیت شخصیتهای ایرانی چون مولانا، نظامی گنجوی، بوعلیسینا، رودكی، خیام و سیدجمالالدین اسدآبادی از سوی كشورهای دیگر مصادره شده است. جار و جنجالهای زیادی هم راه افتاد؛ اما هیچ كاری كه عملا ثابت كند این شخصیتها ایرانی هستند، انجام نشد.
پر كردن یك خلأ فرهنگی تاریخی
ساخت آثار اینچنینی میتواند متعلق بخشی از این خلأ فرهنگی را پر كند و حداقل به مخاطب كشورهای دیگر یادآوری كند كه این شخصیتها ایرانی هستند. جواد افشار، كارگردان سریال جابربن حیان درباره لزوم ساخت سریالهایی كه شخصیتهای ایرانی و اسلامی را نمایش دهند، میگوید: برای كشوری مثل ما كه صاحب آن گذشته پرافتخار و آن همه شخصیتهای ماندگار هستیم لازم است كه چنین سریالهایی را تولید و پخش كنیم. حداقل فایده ساخت چنین سریالهایی برای مخاطب ما این است كه ما را با وجوه مختلف بزرگانمان در گذشته آشنا میكند و كمك میكند به اسرار الگو شدن آنها پیببریم كه این برای رسانهای مثل تلویزیون، امتیاز كمی نیست، اما باید بگویم ما در این زمینه با وجود كارهای خوبی كه شده، هنوز خیلی كار نكرده داریم. افشار پرداختن به «شخصیتهای تاریخی» را مهمتر از «موضوعات تاریخی» ارزیابی میكند و میگوید: واقعیت این است كه «شخصیتها» اساسا بهتر با مخاطب ارتباط برقرار میكنند تا «موضوعات مختلف.» مثلا سریال امام علی(ع) اول از همه به خاطر خود شخصیت حضرت علی(ع) دیدنی بود و موضوعات و وقایع دیگر در درجه بعدی اهمیت بود. بنابراین به نظرم درستتر این است كه در آثار نمایشی ما از «شخصیت» به «موضوع» برسیم.
با این همه باید گفت در برابر انبوه شخصیتهای ایرانی كه میشود آنها را تصویر كرد، تلویزیون ظاهرا هنوز راه طولانی در این زمینه دارد. اگر زمانی سریالهای قابل اعتنایی چون كوچك جنگلی ،امیركبیر، شهریار، دلیران تنگستان، مسافر ری، نردبامی بر آسمان، سربداران، در چشم باد و... را ساخت به نظر نمیرسد چنته ساخت چنین سریالهایی براساس چهرههای تاریخی به این زودیها خالی شود.
آشنایی با مفاخر و مشاهیر
محمدرضا ورزی از كارگردانان شناخته شده تلویزیون در حوزه آثار تاریخ معاصر و سازنده سریالهایی چون تبریز در مه، عمارت فرنگی و سالهای مشروطه درباره ویژگیهای سریالهایی كه در آن شخصیتهای تاریخی تصویر میشوند، میگوید: یكی از بزرگترین حسنهایی كه این گونه آثار دارند این است كه قشر جوان را با زندگی مفاخر و مشاهیر ایران ـ چه مثبت و چه منفی ـ آشنا میكند. این اطلاعرسانی به خاطر این كه متاسفانه فرهنگ كتابخوانی در بین جوانان كم شده است، میتواند خیلی تاثیرگذار باشد. ورزی با توضیح این كه بهتر است شخصیتهای تاریخی كه در این گونه آثار نمایش داده میشوند مجموعهای از شخصیتهای ملی و شخصیتهای مذهبی باشند، میافزاید: استقبال از آثاری كه در آن شخصیتهای تاریخی ایران و اسلام در آن نمایش داده میشوند خیلی بالاست برای نمونه سریال مختارنامه 70 درصد مخاطبان را به سوی خود جلب كرد و سریال یوسف پیامبر هم از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون در سالهای قبل و بعد از انقلاب بود. در دهه 60 تلویزیون سریالهایی چون ابوعلی سینا، سربداران و كوچك جنگلی و در دهه 70 با سریالهایی چون امام علی (ع)، ولایت عشق و سیمرغ (با موضوع زندگی شهید كشوری و شهید شیرودی) توانست مخاطبان بسیاری داشته باشد همچنین ما در قصص قرآنی و آثار مذهبی كارهای خوبی ارائه كردیم. به نظر میرسد در جایی كه كشورهای غربی با ساخت آثاری چون شاهزاده ایرانی، 300، پرسپولیس، مرغ با آلو، كشتیگیر، اسكندر، سنگسار ثریا میم، بدون دخترم هرگز، سفینه، ایرانیوم، 300: نبرد آرتمیزیا، ترور در برلین، بازگشت به وطن، زنان بدون مردان، رویای مونا و... میكوشد تصویری ضدایرانی از ما به جهان بازتاب دهد، رسانههای ما و بخصوص تلویزیون با تولید آثاری كه بازتابدهنده شخصیتهای فرهنگی، علمی، اجتماعی، هنری، تاریخی، سیاسی و ... ما باشد میتواند تصویری تازه از واقعیت جامعه ایرانی برای مخاطبان داخل و خارج كشور به دست دهد. نگاهی به شخصیتهای تاثیرگذار و مانایی كه تاكنون كار در خوری درباره آنها نشده ما را به این حقیقت میرساند كه تلویزیون همچنان باید در این وادی حضوری فعال و پررنگ و مانا داشته باشد، حاف1 سعدی، مولانا، فرودسی و فارابی تنها بخشی از مفاخر ما هستند كه هنوز اثری قابل اعتنا درباره آنها ساخته نشده است.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع:جام جم



