طاير طبعم بسوي کعبه حق پر زند تا که يک منقار بر خاک ره حيدر زند خانه حق را خليل اله کرد از آن بنا تا علي نقش عدم بر نقشه کيفر زند

معني آيات قرآن جمله در شان عليست طاير طبعم بسوي کعبه حق پر زند تا که يک منقار بر خاک ره حيدر زند خانه حق را خليل اله کرد از آن بنا تا علي نقش عدم بر نقشه کيفر زند کيست آن فرخنده نوزادي که در بيت الشريف اولين لبخند را بر روي پيغمبر زند کيست آن شايسته سرداري که با شايستگي لات و عزي را فرو ريزد دم از داور زند کيست آن فرزانه فرزندي که با فرزانگي پاي بر مسجد نهد تا تکيه بر منبر زند کيست آن رزمنده سربازي که در يک حمله اش آنکه چشمک بر عدو لبخند بر خيبر زند اوست گرد مکه و گرد آفرين کربلا پرچم نصر و ظفر را بر دل لشکر زند معني آيات قرآن جمله در شان عليست تاج کرمنا بحز او کيست تا بر سر زند شهر علم مصطفي را مرتضي باب است و بس هر که جويد علم بايد حلقه اي بر در زند باد بر تخت سليمان حامل از امر عليست جبرئيل زا کلمه تا هوي او شهپر زند اي کليم اله فرار از دعوي قبطي مکن تيغ مي خواهند که راس موحب و عنتر زند غم مخور اي نوح از توفان و گرداب خطر دم بدم يا هو بگو تا مرتضي لنگر زند اين علي سردفتر ديوان کل کيفر است اي خوش آن روزي که پا بر عرصه محشر زند خرم آن روزي که از پيمانه هاي کوثرش يک سبوئي بر لب خشکيده اصغر زند شاد مي گردد دل خوش زاد گر شاه نجف از محبت مهر و امضائي بر اين دفتر زند بخش سيره و عترت تبيان شاعر: سيد حسن خوش زاد