آراد می سراید


عطر تن تو
با ساعت دلم,وقت دقیق آمدن توست
من ایستاده ام,مانند تک درخت سر کوچه
با شاخه هایی از آغوش
با برگ هایی از بوسه
با ساعت غرورم اما
من ایستاده ام,با شاخه هایی از تابستان
با برگ هایی از پاییز
هنگام شعله ور شدن من,هنگام شعله ور شدن توست
ها...چشم ها را می بندم
ها...گوش ها را می گیرم
با ساعت مشامم,اینک وقت عبور عطر تن توست
ارسالی از shaghayegh_r
گم کرده راه دنیا
سلام
حال همه ی لاله ها خوب است
مثل سرزندگی خون سفر کرده ای غریب
نگران پر پر شدن و گمنامی لاله ها نباش.
برگ برگ وجودشان زندگی است
همگی دل سپرده به عشق و بندگی
بند در حلقه ی آزاده گی اند
نگران من و حال پریشانم باش.
لطف کن
با زمزمه ی دعا برای گمگشته ی این دنیا
عطر یک لاله ی پرپر شده ای
به مشامم برسد
تا پی رد پایش بروم.
نگران همه ی دل نگرانی هایت:راه گم کرده ی این دنیا.
ارسالی از arad_n



