هرگز گرد گناه نمی گشت، از منکرات ناراحت می شد و دیگران را از ارتکاب آن باز می داشت. کسی جرات غیبت در محضر او را نداشت.

شنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۹ - ۰۰:۰۰
شیخ اینگونه بود
شيخ اينگونه بود هرگز گرد گناه نمي گشت، از منکرات ناراحت مي شد و ديگران را از ارتکاب آن باز مي داشت. کسي جرات غيبت در محضر او را نداشت. دعوت حاج شيخ عبدالکريم حائري مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري پس از آنکه حوزه علميه قم را تأسيس نمود و به آن رونق بخشيد، براي پربار نمودن بنيه علمي و فکري طلاب، از علما و بزرگان ديني دعوت به همکاري نمود. يکي از کساني که بيش از همه به وجود او نياز داشت و به عنوان بازوي توانمند او محسوب مي شد، حاج شيخ عباس قمي بود. شيخ آقا بزرگ تهراني در اين باره مي فرمايد: «هنگامي که حاج شيخ عبدالکريم حائري، مؤسس حوزه علميه، وارد قم شد و علماي قم از ايشان در خواست کردند در آن شهر اقامت کند و سر و ساماني به حوزه و آن مرکز ديني بدهد، حاج شيخ عباس يکي از معاونان و ياوران او بود. با اينکه آن موقع در مشهد زندگي مي کرد، سهم زيادي در اين کار داشت و يکي از بزرگترين مروجان حاج شيخ عبدالکريم به شمار مي رفت و با دست و زبان او را تأييد مي کرد." سال 1340 قمري يعني يکسال پس از تصرف تهران توسط رضاخان، شيخ عباس قمي به دعوت آيت الله شيخ عبدالکريم حائري يزدي، براي تدريس به حوزه علميه قم فراخوانده شد. آئينه تمام نماي اخلاق در اواخر عمر شريف حاج شيخ عباس قمي، شخصي ازاهالي همدان، در نجف اشرف، به حضور وي مشرف شد و پس از بهره گرفتن از وجود حاج شيخ عباس و نصايح او، در هنگام رفتن، مبلغي را به ايشان تقديم نمود، ولي حاج شيخ عباس قمي علي رغم اصرار زياد، پول را نپذيرفت. پس از رفتن آن شخص، فرزند حاج شيخ عباس قمي گفت: «پدر! چرا نپذيرفتي»؟ و جواب شنيد: «گردنم نازک و بدنم ضعيف است، طاقت جواب خدا را در قيامت ندارم». سپس سخنان اميرالمؤمنان علي عليه السلام در شب نوزدهم رمضان را بيان نمود که آن حضرت خطاب به دخترش ام کلثوم فرمود: « دخترم! براي من در يک طبق دو خورش حاضر کردي؟... دخترم! هر کس خوراک و پوشاک او در دنيا نيکوتر باشد، معطل شدن او در روز قيامت نزد خدا بيشتر خواهد بود. دخترم! در حلال دنيا حساب است و در حرام آن عذاب .» سپس حاج شيخ عباس قمي سخت گريست و اهل خانه را موعظه کرد. همچنان که در برخي از آثار و تاليفات آمده است، محدث قمي آيينه تمام نماي اخلاق، تواضع بسيار و رفتار اسلامي بود. قداستش تا آنجا بود که نام پيامبر صل¬الله¬عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام را بي وضو بر زبان نمي¬آورد. زندگيش بسيار ساده بود حتي از زندگي يک اهل علم عادي هم پايين تر؛ لباسش عبارت بود از يک قباي کرباس بسيار نظيف و معطر. يکي از ويژ گي هايش علاقه فراوان به نويسندگي و مطالعه کتاب بود. اوقات فراغت خود را با کتاب سپري مي کرد. با روي گشاده، لبخند بر لب و با شوخ طبعي با همراهان برخورد مي کرد. او از خود شروع کرد و به ديگران رسيد. هرگز گرد گناه نمي گشت، از منکرات ناراحت مي شد و ديگران را از ارتکاب آن باز مي داشت. کسي جرات غيبت در محضر او را نداشت. آنچه مي گفت، با آنچه عمل مي کرد و آنچه مردم از رفتار و کردارش درک مي کردند، يکي بود. شيخ عباس در مسير ترويج معارف اسلامي و مقابله با تهاجم نظامي و فرهنگي از هيچ تلاشي مضايقه نکرد. يکي از ويژگي هاي اخلاقي بارز وي اين بود که هيچ گاه در مجالسي که وارد مي شد، در صدر مجلس نمي نشست و هرگز خود را بر ديگران مقدم نمي داشت. وي از خودستايي و خودپسندي به شدت احتراز مي کرد و به هيچ وجه غرور نداشت و با همه اطلاعاتي که در تاريخ و اخبار و احاديث داشت، بسيار اتفاق مي¬افتاد که کتاب را همراه خود به منبر مي¬برد و از روي آن براي شنوندگان نقل حديث مي¬کرد يا روضه مي خواند. تهيه وتوليد گروه حوزه علميه

پربازدیدها

پربحث‌ها