وقتی کودک‌ فعالیت‌هایش را نیمه‌کاره رها می‌کند، لزوماً «تنبلی» یا «بی‌توجهی» نیست، بلکه احتمالاً نشانه‌ای از اضطراب عملکرد یا ترس از اشتباه کردن همراه با ذهنیت ثابت است.

مهسا زحمتکش
سه‌شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۹
چرا فرزندم کارهایش را نیمه‌کاره رها می‌کند؟

در بازه‌ی سنی ۶ تا ۹ سال، کودکان در حال توسعه‌ی توانمندی‌های شناختی، هیجانی و رفتاری هستند و رفتارهای روزمره‌شان مثل تکالیف مدرسه، بازی، کارهای خانگی یا فعالیت‌های هنری/ورزشی هستند که بازتابی از فرآیند رشدشان محسوب می‌شود. وقتی والد یا مربی مشاهده می‌کند که کودک مکرراً کارهایی را آغاز می‌کند ولی تا پایان نمی‌رساند یا ناگهان حواسش پرت می‌شود و سراغ موضوع دیگری می‌رود، معمولاً نخستین برداشت‌ها «بی‌توجهی»، «تنبلی» یا «کم‌انگیزگی» است. اما واقعیت می‌تواند پیچیده‌تر باشد: این الگو ممکن است نشانه‌ی اضطرابِ عملکرد یا ترس از اشتباه کردن باشد، نه صرفاً بی‌تفاوتی.

 ۱) ترس از شکست یا اشتباه
  کودکی که مرتباً میان فعالیت‌ها می‌رود، ممکن است به دلیل ترسِ اشتباه کردن یا ترسِ نشان دادن ناتوانی، کار را ناتمام بگذارد. چون اگر کامل انجامش دهد و نتیجه نهایی «کامل» نباشد، ممکن است احساس کند در برابر معیارهای والدین، معلم یا خودش «ناکافی» بوده است.
  ۲) اضطراب عملکرد
  کودک ممکن است فشار درونی یا بیرونی احساس کند که باید همیشه خوب باشد، بدون لغزش. این فشار می‌تواند منجر به اجتناب از تلاش جدی شود، چون آغاز کار ممکن است به این معنا باشد که «اگر تلاش کنم و اشتباه کنم، نشان می‌دهم که باهوش نیستم». چنین وضعیتی باعث می‌شود کودک از دلِ کار بیرون بزند و سراغ کار آسان‌تر برود.
  ۳) ذهنیت ثابت
  پژوهش‌ها نشان داده‌اند که وقتی کودکان باور دارند توانایی‌هایشان ثابت است («من باهوش هستم یا نیستم») بیشتر تمایل دارند کارها را وقتی ساده هستند ادامه دهند، ولی در مواجهه با چالش یا اشتباه به سرعت کنار بکشند. به این ترتیب، ممکن است نصفه‌کاره بگذارند. برعکس، اگر کودک بپذیرد توانایی‌ها قابل توسعه هستند (ذهنیت رشد یا Growth Mindset)، احتمال اینکه از کار دست نکشد بیشتر است. پژوهشگرِ معروف، Carol Dweck، این تفاوت را دقیقاً شرح داده است: «دانش‌آموزانی که ذهنیت رشد دارند، چالش‌ها را فرصت می‌بینند؛ کسانی که ذهنیت ثابت دارند، بیش از آنکه بخواهند یاد بگیرند، می‌خواهند ثابت کنند که باهوش‌اند».
  ۴) پاداش و بازخورد نامناسب
  والدین، معلمان یا اطرافیان ممکن است به کودک مرتباً گفته باشند: «خیلی باهوشی!» یا «چرا مثل فلانی نشدی؟». چنین جملاتی اگرچه با قصد مثبت گفته می‌شوند، ولی می‌توانند پیام ضمنی بفرستند که «ارزش‌ت فقط وقتی هست که بی‌نقص باشی». این نوع بازخورد، زمینه‌ساز ذهنیت ثابت و ترس از اشتباه است. وقتی کودک احساس کند هر تلاش‌اندک ممکن است شکست به حساب آید، ممکن است برای حفظ «تصویر خوب»، اصلاً کار را ادامه ندهد.
  ۵) عدم احساس امنیت ذهنی در مقابل اشتباه
  کودک اگر یاد نگرفته باشد که اشتباه کردن بخشی طبیعی از فرآیندِ یادگیری است، وقتی شروع به کاری می‌کند، ممکن است سریع به این فکر بیفتد که «اگر خرابش کنم، چی می‌شه؟» و به همین دلیل سراغ کار دیگری برود یا آن را ناتمام بگذارد.
  ۶) ترکیب چند علت
  معمولاً این موقعیت‌ها نه ناشی از یک عامل منفرد بلکه ترکیبی از عوامل بالا هستند: اضطراب عملکرد + ذهنیت ثابت + بازخورد نامناسب + کمبود احساس امنیت برای اشتباه کردن = ترک نیمه‌کاره‌ی فعالیت‌ها.

شواهد پژوهشی چه می‌گویند؟

 در مطالعات روان‌شناختی، ارتباط میان ذهنیت کودکان (ثابت یا رشد) و نحوه‌ی مواجهه‌شان با چالش‌ها، شکست‌ها و ادامه دادن کارها روشن شده است. به عنوان مثال، در یک متا­تحلیل منتشر شده در PubMed Central آمده است که ذهنیت ثابت با اهدافِ نمایشی و رفتارهای «کناره‌گیری» هنگام دشواری ارتباط دارد. همچنین، پژوهش‌های منتشر شده در ScienceDirect نشان داده‌اند که آموزش و تغییر ذهنیت می‌تواند در بهبود عملکرد و انگیزه مؤثر باشد. در حوزه کودکان دبستانی نیز نتایج مشابهی بوده است؛ یعنی کودکانی که ترس از اشتباه دارند یا مدام تحت فشار موفقیت هستند، تمایل دارند فعالیت را نیمه‌کاره بگذارند تا تصویر خودشان را ایمن نگه دارند.
  به طور کلی، نظریه ذهنیت رشد می‌گوید: «توانایی‌ها چیزی ثابت نیستند؛ می‌توان آن‌ها را با تلاش، راهبرد مناسب و بازخورد بهبود داد». بنابراین، کودک وقتی متقاعد شود که «قرار نیست از اولین تلاش کامل باشم» و «اشتباه یعنی یادگیری»، رفتارهای ترکِ کار کاهش می‌یابد.

راهکارهای عملی برای کمک به کودک ۶ تا ۹ ساله در تکمیل کارها

 در این بازه‌ی سنی، کودکان تازه به مدرسه رفته‌اند و در حال یادگیری مهارت‌های پایه‌ای مانند خواندن، نوشتن، حل مسئله و همکاری هستند. نیمه‌کاره رها کردن کارها در این سن معمولاً نه از سر بی‌توجهی، بلکه ناشی از اضطراب، ترس از اشتباه یا فشار برای کامل بودن است. والدین و مربیان می‌توانند با رویکردهای زیر در رفع این رفتار مؤثر باشند:

۱) ایجاد حس امنیت ذهنی در برابر اشتباه

 کودک باید بداند که اشتباه بخشی طبیعی از یادگیری است، نه نشانه ضعف. جمله‌هایی مانند «اشتباه کردن یعنی یاد گرفتن»، «عیبی نداره، بیا یه راه دیگه امتحان کنیم» به کودک کمک می‌کند اضطراب عملکردش کاهش یابد و ادامه دادن را به رها کردن ترجیح دهد.

۲) تمرکز بر تلاش و فرآیند نه نتیجه

 به جای ستایش هوش یا نتیجه نهایی («چقدر باهوشی» یا «نمره‌ات عالی شد»)، تلاش و پشتکارش را تحسین کنید: «خیلی خوبه که ادامه دادی» یا «دیدم وقتی سخت شد، دوباره امتحان کردی». این نوع تحسین ذهنیت رشد را تقویت می‌کند و کودک را به تکمیل کار ترغیب می‌کند.

۳) تقسیم فعالیت به گام‌های کوچک

 اگر کودک با فعالیت‌های طولانی یا دشوار مواجه شود، دچار استرس می‌شود و ممکن است عقب‌نشینی کند. فعالیت را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید: «اول این ۳ سوال رو انجام بده، بعد با هم یه استراحت می‌کنیم».
  این روش حس کنترل و موفقیت تدریجی ایجاد می‌کند و انگیزه‌اش را برای ادامه بالا می‌برد.

۴) همراهی و همدلی در چالش‌ها

 کودکان نیاز دارند هنگام روبه‌رو شدن با دشواری‌ها تنها نباشند. اگر حالتی مانند بی‌حوصلگی یا گریه هنگام انجام تکالیف یا پروژه مشاهده شد، به جای اصرار بر تمام کردن، از نگاه همدلانه وارد شوید: «می‌فهمم سخته، اما همین که شروع کردی عالیه. بذار با هم فکر کنیم چطور می‌تونیم ادامه‌ش بدیم».

۵) الگوی رفتاری مثبت بودن

 کودک از رفتار شما برای مواجهه با چالش‌ها الگو می‌گیرد. وقتی او می‌بیند شما اشتباه می‌کنید، دوباره تلاش می‌کنید و اشتباه را بخشی از رشد می‌دانید، یاد می‌گیرد که از نیمه‌کاره رها کردن به خاطر ترس اجتناب کند.

۶) هم‌افزایی با مدرسه و معلم

 معلمان نقش مهمی در بازخورد دادن به کودک دارند. در تعامل با معلم، درباره شیوه‌های تشویق به تلاش و پذیرش اشتباه گفت‌وگو کنید. نظام تربیتی هماهنگ در خانه و مدرسه، بهترین حمایت را در برابر ذهنیت ثابت و ترس از شکست ایجاد می‌کند.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها