پول توجیبی فقط چند اسکناس برای پر کردن جیب بچهها نیست؛ یک ابزار تربیتی پنهان است که پشت آن از اعتماد و استقلال گرفته تا تصمیمگیری و ارزش تلاش نهفته است؛ با این حال در برخی از خانوادهها، این ابزار تربیتی، به ابزاری برای کنترل بدل شده است.
والدین، بهجای آنکه از پول تو جیبی برای آموزش مسئولیت و مدیریت مالی استفاده کنند، آن را ابزار تشویق دائمی و سوق دادن بچهها به سمت درس خواندن و انجام مسئولیتهای شخصی یا محروم کردن برای تنبیه آنها استفاده میکنند.
در ظاهر، این روش جواب میدهد؛ کودک به شرط پول گرفتن، اتاقش را مرتب میکند یا مودبتر رفتار میکند؛ اما در عمق ماجرا، اتفاق دیگری در حال رخ دادن است: بچه فکر میکند محبت دیدن، تأیید شدن و ارزشمند تلقی شدن و حتی انجام مسئولیتهای شخصی مشروط به رفتار اوست.
در چنین شرایطی، پول توجیبی دیگر ابزار رشد نیست، بلکه تبدیل به اهرم فشار عاطفی و روانی میشود.
خاموش شدن انگیزه درونی
در روانشناسی کودک، انگیزه درونی مهمتر از هر پاداشی است. اما وقتی رفتار درست همواره با پول همراه شود، ذهن کودک شرطی میشود. او بهتدریج انگیزه طبیعیاش را از دست میدهد و فقط زمانی درست عمل میکند که نفعی در کار باشد. یعنی: «اگر پاداشی نباشد، دلیلی برای تلاش هم ندارد.»
محبتِ مشروط
وقتی والدین برای تنبیه، پول توجیبی را از بچه محروم میکنند، در ذهن او تنها پول حذف نمیشود؛ بلکه احساس حمایت و دوستداشتنی بودن هم خدشهدار میشود.
او این پیام را میگیرد که: «وقتی خوب باشم، دوستداشتنیام؛ وقتی اشتباه کنم، از من گرفته میشود.» این احساس ناامنی عاطفی، پایه اعتماد به والدین را سست میکند و ترس از خطا را در کودک نهادینه میسازد.
رشد ذهنیت معاملهگر
کودکی که یاد میگیرد رفتار خوب یعنی پاداش، ناخودآگاه ذهنی مادی و محاسبهگر پیدا میکند. در بزرگسالی، همین الگو در روابطش تکرار میشود: در دوستی، کار یا زندگی مشترک، «سود» را بر هر چیزی ترجیح میدهد چرا که یاد گرفته است هر عمل مثبتی باید بازدهی مالی داشته باشد.
وابستگی به تأیید
وقتی تصمیمها و رفتارهای کودک با پول کنترل میشوند، حس مسئولیت واقعی درونی نمیشود. کودک بهجای آنکه بفهمد رفتار درست نتیجه طبیعی آگاهی، وجدان و درک پیامدهاست، یاد میگیرد آن را واکنشی به ترس یا پاداش ببیند.
در این وضعیت، خودکنترلی جای خود را به انتظار برای واکنش دیگران میدهد. او برای انجام کار درست، نیاز دارد کسی او را تشویق کند، و برای پرهیز از اشتباه، از تنبیه بترسد. به مرور، چنین الگویی باعث میشود کودک شخصیت وابسته و تأییدمحور پیدا کند؛ تصمیم نمیگیرد چون «درست است»، بلکه چون «ممکن است تأیید یا رد شود.» در نتیجه، حس استقلال، مسئولیتپذیری و اعتمادبهنفس او رشد نمیکند.
کودکی که یاد نگرفته بدون پاداش یا فشار بیرونی کاری انجام دهد، در آینده نیز برای تصمیمهای شخصی، شغلی یا اجتماعی خود، همیشه به نظر دیگران و تأیید اطرافیان وابسته خواهد بود.
فرصت را تهدید نکنیم
پول توجیبی، اگر اصولی داده شود، فرصت رشد برای کودک است؛ فرصتی برای یادگیری مدیریت، برنامهریزی و استقلال؛ اما اگر به ابزار تنبیه و تشویق تبدیل شود، همین فرصت، تهدیدی پنهان خواهد شد.
کودک به جای آنکه بیاموزد «چطور تصمیم بگیرد»، یاد میگیرد «چطور رفتار کند تا از دست ندهد یا چیزی به دست بیاورد.» در حالیکه در تربیت مؤثر، پول نباید جای گفتوگو، درک و همراهی را بگیرد.




پیام شما به ما