عطیه ذاکری
چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۳
روایت‌های مردمی از  شهید رئیسی

فرمانده بی‌زره

یکی از همراهان شهید رئیسی نقل می‌کند؛ گاهی مراجعات مردمی آن‌قدر زیاد بود که بیش از یک ساعت طول می‌کشید تا ایشان از مسجد خارج شود. حتی برای ورود به مسجد، بازرسی انجام نمی‌شد و همه‌گونه افرادی رفت‌وآمد می‌کردند، اما شهید رئیسی این خطر را به جان می‌خرید و حاضر نبود ارتباطش با مردم قطع شود. حقیقتاً حلال بسیاری از مشکلات مردم، همان مسجد بود؛ و این روش، جلوه‌ای بارز از مردمی بودن ایشان به‌شمار می‌رفت.

روایت‌های مردمی از  شهید رئیسی

مثل مردم

وقتی در سفرهای استانی پیگیر امور شهید رئیسی بودیم، تیم پیش‌قراول ایشان بر ساده‌زیستی و سفر بدون تشریفات تأکید داشت. در سفر رئیس‌جمهور، معاونان و وزرا به استان گلستان، تنها کادر پروازی در هتل اقامت داشتند، اما اعضای هیأت دولت و شخص رئیس‌جمهور در مهمانسراهای ادارات مستقر بودند. همچنین، علاوه‌بر محل اقامت، در غذای سرو شده نیز هیچ‌گونه تشریفاتی وجود نداشت و غذای رئیس‌جمهور و همراهان، یکسان بود.

روایت‌های مردمی از  شهید رئیسی

عدالت بی‌مرز

استاندار کردستان در دوران ریاست‌جمهوری شهید رئیسی نقل می‌کند: علی‌رغم اینکه در دوران اغتشاشات بسیاری گفتند سفر به کردستان صلاح نیست، اما ایشان به این حرف‌ها توجهی نکرد و نه‌تنها پروژه آبرسانی را افتتاح کرد، بلکه در جایی حضور یافت که دشمنان آن را آوردگاه و محل تجمع ضدانقلاب معرفی کرده بودند. بعدها از یکی از معاونان رئیس‌جمهور شنیدم که حضرت آقا فرموده بودند: «سفر شما به کردستان، آبی بر آتش اغتشاشات بود.»

روایت‌های مردمی از  شهید رئیسی

سیل اشک

استاندار کرمان می‌گفت: در سیلی که پایان سال ۱۴۰۰ در جنوب کرمان آمد و آب به خانه‌های مردم وارد شد و کشاورزی منطقه را دچار خسارت کرد، ایشان از مسکو به آنجا آمدند. حدود نیم‌ساعت، زندگی مردم را مشاهده می‌کردند و در همان حال به پهنای صورت اشک می‌ریختند و از خدا استمداد می‌طلبیدند: «خدایا کمک کن.»

روایت‌های مردمی از  شهید رئیسی

عدالت بی‌مرز

استاندار کردستان نقل می‌کند: شهید رئیسی در سفر به کردستان فرمودند: «علاوه بر خانواده شهدای امنیت، می‌خواهم با خانواده افرادی که فرزندانشان در اغتشاشات کشته شده‌اند نیز دیدار کنم. من خدمت‌گزار همه هستم؛ حتی کسانی که با من مخالف‌اند.» کما اینکه آن خانواده‌ها نیز با کمال متانت از ایشان تقدیر کردند.

روایت‌های مردمی از  شهید رئیسی

دیگر نباید خفت!

زمانی که قیمت‌ها افزایش یافته بود، اگر فرد دیگری بود، شاید برای پرهیز از شنیدن اعتراضات، بین مردم حاضر نمی‌شد. اما ایشان با کمال شجاعت شخصاً در میان مردم می‌رفت. به‌یاد داریم حتی در نیمه‌شب، مثلاً ساعت ۲، درباره یک موضوع مرتبط با وزیر تماس می‌گرفتند و پیگیری می‌کردند. ساعات کاری‌شان به‌گونه‌ای بود که گاهی بعد از ساعت ۱۲ شب نیز بخشی از کارها را دنبال می‌کردند.

روایت‌های مردمی از  شهید رئیسی

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها