فروشگاه‌های زنجیره‌ای با وعده تخفیف‌های چشمگیر و قفسه‌هایی پر از تنوع، وارد محله‌ها می‌شوند و به‌تدریج جای مغازه‌دارهای قدیمی را تنگ می‌کنند. این همان پدیده‌ای است که در جهان به نام «اثر والمارت» شناخته می‌شود

نگین روزبهانی
چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۲
اثر والمارت در ایران

در دهه‌های اخیر، فروشگاه‌های زنجیره‌ای در سراسر جهان به‌عنوان نمادی از اقتصاد مدرن و مصرف‌گرایی ظهور کرده‌اند. والمارت، غول خرده‌فروشی آمریکایی، نمونه‌ای برجسته از این پدیده است که با حضور گسترده‌اش، هم فرصت‌های اقتصادی خلق کرده و هم انتقادهای فراوانی به دلیل تأثیرات منفی بر کسب‌وکارهای کوچک و جوامع محلی به دنبال داشته است. در ایران، فروشگاه‌های زنجیره‌ای اگرچه در مقیاسی متفاوت، اما روندی مشابه را طی می‌کنند. این فروشگاه‌ها با وعده قیمت‌های پایین‌تر، تنوع محصولات و راحتی خرید، در حال تغییر الگوهای مصرف و بازتعریف اقتصاد خرده‌فروشی در شهرهای بزرگ و کوچک ایران هستند. اما پرسش اینجاست آیا این فروشگاه‌ها می‌توانند نقشی مشابه والمارت در ایران ایفا کنند؟ آیا تأثیر آن‌ها بر اقتصاد محلی و کسب‌وکارهای سنتی، به همان اندازه بحث‌برانگیز است؟  

خیز بلند فروشگاه‌های زنجیره‌ای

فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران دیگر آن غریبه‌های تازه‌وارد نیستند. یک دهه پیش، این فروشگاه‌ها گوشه‌ای کوچک از بازار خرده‌فروشی را در اختیار داشتند، اما حالا به بازیگرانی اصلی تبدیل شده‌اند. در سال ۲۰۱۷، حدود ۹.۲ درصد از بازار خرده‌فروشی ایران در دست آن‌ها بود و پیش‌بینی‌ها می‌گفت تا سال ۱۴۰۰ (۲۰۲۲)، این سهم به ۲۵ تا ۴۰ درصد می‌رسد. در سال ۲۰۲۱، نزدیک به ۶,۰۰۰ فروشگاه زنجیره‌ای در سراسر کشور فعال بودند.

این رشد، اتفاقی نیست. ایرانی‌ها، به‌ویژه نسل جوان، دیگر فقط به دنبال خرید نیستند؛ آن‌ها راحتی، تنوع و قیمت مناسب می‌خواهند. فروشگاه‌های زنجیره‌ای با حذف واسطه‌ها و خرید مستقیم از تولیدکنندگان، قیمت‌هایی ارائه می‌دهند که گاهی ۱۵ درصد کمتر از مغازه‌های معمولی است. از تهران و اصفهان گرفته تا شهرهای کوچک‌تر مثل ساری و بابل، این فروشگاه‌ها در حال فتح بازارند. اما این فتح، مثل هر پیروزی دیگری، هزینه‌هایی هم دارد.

فرصت یا تهدید؟ نگاهی به اقتصاد محلی

فروشگاه‌های زنجیره‌ای فقط تخریب‌کننده نیستند بلکه فرصت‌هایی هم خلق می‌کنند. در سال ۲۰۱۷، این فروشگاه‌ها حدود ۲۵,۰۰۰ شغل مستقیم در ایران ایجاد کرده بودند. هر ۲۰۰ مترمربع فضای فروشگاهی، به‌طور متوسط ۱۰ نفر را مشغول به کار می‌کند. این اعداد برای شهرهای کوچک‌تر، که با کمبود فرصت‌های شغلی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، می‌توانند امیدی تازه باشند. علاوه بر این، حضور یک فروشگاه زنجیره‌ای می‌تواند کسب‌وکارهای دیگر، مثل کافه‌ها یا خدمات حمل‌ونقل، را به منطقه بکشاند و اقتصاد محلی را تکان دهد.

اما این سکه روی دیگری هم دارد. برخلاف مغازه‌های محلی که پولشان را در همان محله خرج می‌کنند فروشگاه‌های زنجیره‌ای اغلب سودشان را به شرکت‌های مادر یا حتی خارج از منطقه منتقل می‌کنند. این یعنی پولی که می‌توانست در اقتصاد محلی بچرخد، از آن خارج می‌شود. در ضمن، دستمزدهای پایین و شیفت‌های طولانی در برخی از این فروشگاه‌ها، انتقادهایی شبیه به آنچه والمارت در آمریکا شنیده، به دنبال داشته است.

 رونق یا تخریب؟

آیا فروشگاه‌های زنجیره‌ای ایران، نسخه‌ای بومی از والمارت‌اند؟ تا حدی بله. مثل والمارت، آن‌ها با قیمت‌های پایین، مغازه‌های کوچک را تحت فشار می‌گذارند، شغل ایجاد می‌کنند و عادت‌های خرید مردم را تغییر می‌دهند. اما تفاوت‌ها هم کم نیستند. اقتصاد ایران، با تورم‌های دو رقمی، تحریم‌ها و وابستگی متفاوت است.

حالا تصور کنید یک فروشگاه زنجیره‌ای با قفسه‌های پر از اجناس رنگارنگ و تخفیف‌های وسوسه‌انگیز در همان محله باز شود. مشتری که سال‌ها از بقالی سر کوچه خرید می‌کرد، حالا برای صرفه‌جویی در وقت و هزینه، راهی فروشگاه زنجیره‌ای می‌شود. نتیجه؟ مغازه‌دار محلی با کاهش فروش روبه‌رو می‌شود، شاید مجبور شود کارگرش را اخراج کند یا حتی در مغازه را برای همیشه ببندد. این سناریو در شهرهای کوچک‌تر، مثل یزد یا قزوین، که اقتصاد محلی به این مغازه‌ها وابسته است، می‌تواند ضربه‌ای سنگین به همراه داشته باشد.

البته همه‌چیز سیاه‌وسفید نیست. در کلان‌شهرها، مغازه‌های محلی گاهی با تکیه بر خدمات شخصی، مثل تحویل رایگان یا فروش محصولات خاص، هنوز نفس می‌کشند. اما در شهرهای کوچک‌تر، جایی که گزینه‌ها محدودترند، رقابت با غول‌های زنجیره‌ای مثل دویدن در برابر ماشینی پرسرعت است.

به سوی تعادلی پایدار

فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران، مانند والمارت در آمریکا، در حال بازتعریف اقتصاد خرده‌فروشی هستند. آن‌ها با وعده قیمت‌های پایین‌تر و راحتی، مصرف‌کنندگان را جذب می‌کنند، اما در عین حال، تهدیدی برای کسب‌وکارهای کوچک و هویت فرهنگی جوامع محلی محسوب می‌شوند. این تحول، نه کاملا مثبت است و نه کاملا منفی؛ بلکه نیازمند مدیریت دقیق برای ایجاد تعادل بین مزایای اقتصادی و حفظ بافت اجتماعی و فرهنگی است.

سیاست‌گذاران می‌توانند با حمایت از کسب‌وکارهای کوچک، مانند ارائه تسهیلات مالی یا آموزش‌های رقابتی، به آن‌ها کمک کنند تا در برابر فروشگاه‌های زنجیره‌ای مقاومت کنند. همچنین، تشویق فروشگاه‌های زنجیره‌ای به سرمایه‌گذاری در اقتصاد محلی و بهبود شرایط کاری می‌تواند اثرات منفی را کاهش دهد. در نهایت، تجربه ایران نشان می‌دهد که هر تحول اقتصادی، حتی اگر از الگوهای جهانی الهام گرفته باشد، باید با در نظر گرفتن شرایط بومی مدیریت شود تا به جای تخریب، به توسعه پایدار منجر شود.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها