بعد از نجات بنی‌اسراییل از دست فرعون و عبور از دریا، ایرادات و توقعات نابجای آنها آغاز شد. آنها پشت هم بهانه‌گیری و بهانه‌جویی داشتند. این بهانه‌ها آنقدر زیاد بود که به ضرب‌المثل تبدیل شد و بهانه‌های بنی‌اسراییلی معروف است.

مهری هدهدی
یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۷
گاو بنی‌اسرائیل؛ یکی از بهانه‌های بنی‌اسرائیلی!

قوم بنی اسرائیل سالهای بسیار در اطاعت و اسارت فرعون مصر بودند و از طرف فرعون همه‌گونه عذاب و شکنجه و قتل و غارت و ظلم نسبت به آنها می‌شد. حضرت موسی(ع) با شکافتن رود بزرگ نیل، آنها را از خشم آل فرعون نجات داد؛ اما آنها همین که از دست فرعون نجات یافتند، خداوند را انکار و تکذیب کردند و گفتند: «ای موسی، ما به تو ایمان نمی‌آوریم مگر آنکه قدرت خداوند را در این بیابان سوزان و بی آب و علف به شکلی به ما نشان دهی». با فرمان الهی بر آن قوم سایبانی ایجاد شد و تمام مدتی را که در آن بیابان بسر می‌بردند برای آنها غذا فرستاده شد.

روزی دیگر از موسی(ع) آب خواستند. حضرت به فرمان الهی عصای خود را به سنگی زد و از آن دوازده چشمه خارج شد که قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل از آن نوشیدند و سیراب شدند. پس از آن از یکنواخت بودن غذا ایراد گرفتند و درخواست تنوع کردند و به موسی(ع) گفتند به خدایت بگو برای ما سبزی، خیار، سیر، عدس و پیاز بفرستد. (بقره، ۶۱)

بنی‌اسراییل در ادامه بهانه‌جویی‌ها درخواست رویت خداوند را از حضرت موسی(ع)  (نساء، ۱۵۳) داشتند. درخواست ساختن معبودی جسمانی، یا همان بت(اعراف، ۱۳۸)، درخواست فرود آمدن کتاب از آسمان برای آنها (آل عمران، ۱۸۳) و موارد دیگر فقط نمونه‌هایی از بهانه‌های بنی اسرائیلی است.

ماجرای گاو بنی‌اسرائیل

یکی از بهانه‌های این قوم، جریان گاو بنی‌اسراییل است که داستان عجیبی دارد. و در این داستان بهانه‌جویی این قوم به خوبی دیده می‌شود. (بقره، ۶۷ الی ۷۱)

خداوند به بشر هشدار می‌دهد که از مطرح کردن سوالات بی‌ربط و غیرضروری خودداری کنند، زیرا گاهی یک مسئله‌ ساده و قابل حل با اصرار بر پرسش‌های بیهوده، به یک بحران جدی تبدیل می‌شود. در داستان انتخاب گاو برای قربانی، خداوند تنها دستور داده بود که یک گاو را ذبح کنید و هیچ شرط یا ویژگی خاصی برای آن نگذاشته بود. اما بنی‌اسرائیل با سوالات پی‌درپی و بی‌مورد خود، موضوع انتخاب یک گاو عادی را به چالشی پیچیده و هزینه‌بر تبدیل کردند؛ آنقدر که یافتن گاو مناسب نیازمند صرف وقت، پول و تلاش فراوان شد

در میان قوم بنی اسرائیل قتل مرموزی اتفاق افتاد و هویت قاتل مشخص نبود. میان قبائل و اسباط بنی اسرائیل درگیری ایجاد شد و هر یک قتل را به طایفه و افراد قبیله دیگر نسبت می‌دهد و خود را تبرئه می‌کرد. از حضرت موسی(ع) خواستند تا در این باره داوری کند و حل مشکل را از او خواستار شدند، چون حل این قضیه از راه عادی ممکن نبود، و از طرفی ادامه این کشمکش ممکن بود منجر به فتنه عظیمی در میان بنی اسرائیل گردد، موسی با استمداد از لطف خداوند از طریق اعجازآمیزی به حل این مشکل چنان که در تفسیر آیات ۶۷ الی ۷۱ سوره بقره ذکر شده، می‌پردازد. (تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۰۱)     

حضرت موسی گفت: خدای متعال می‌فرماید: اگر گاوی را بکشید و دُم گاو را بر جسد مقتول بزنید، مقتول به زبان می‌آید و قاتل را معرفی می‌کند.

بنی اسرائیل گفتند: «از خدا سوال کن که چه نوع گاوی را بکشیم؟» ندا آمد، آن گاو نه پیر از کار رفته باشد و نه جوان کار ندیده. سپس از رنگ گاو پرسیدند. جواب آمد: زرد خالص باشد. چون اساس کار بنی اسرائیل بر ایراد و بهانه گیری بود، مجدداً در مقام ایراد و اعتراض برآمدند که این نام و نشانی کافی نیست و خدای تو باید مشخصات دیگری از گاو موصوف بدهد. حضرت موسی از آن همه ایراد و بهانه خسته شده، مجدداً به کوه طور رفت، ندا آمد که این گاو باید رام باشد، زمینی را شیار نکرده باشد، از آن برای آبکشی به منظور کشاورزی استفاده نکرده باشند و خلاصه کاملاً بی عیب و یکرنگ باشد.

پس از مدتها جستجو بنی اسراییل گاوی به این نام و نشان پیدا کردند و از صاحبش به قیمت گزافی خریداری کرده، ذبح نمودند و بالاخره به طریقی که خداوند فرموده بود، هویت قاتل مشخص شد. (بقره، ۶۷ تا ۷۱)

خداوند به بشر هشدار می‌دهد که از مطرح کردن سوالات بی‌ربط و غیرضروری خودداری کنند، زیرا گاهی یک مسئله‌ ساده و قابل حل با اصرار بر پرسش‌های بیهوده، به یک بحران جدی تبدیل می‌شود. در داستان انتخاب گاو برای قربانی، خداوند تنها دستور داده بود که یک گاو را ذبح کنید و هیچ شرط یا ویژگی خاصی برای آن نگذاشته بود. اما بنی‌اسرائیل با سوالات پی‌درپی و بی‌مورد خود، موضوع انتخاب یک گاو عادی را به چالشی پیچیده و هزینه‌بر تبدیل کردند؛ آنقدر که یافتن گاو مناسب نیازمند صرف وقت، پول و تلاش فراوان شد.

قساوت قلب بنی اسرائیل

خداوند نتیجه و پیامد این بهانه‌جویی‌ها و نافرمانی‌های بنی اسرائیل را، قساوت دل بیان می‌کند. واذ قال موسی لقومه ان الله یامرکم ان تذبحوا بقرة قالوا اتتخذنا هزوا قال اعوذ بالله ان اکون من الجـهلین؛ و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما دستور می‌دهد ماده‌گاوی را ذبح کنید (و قطعه‌ای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند؛ و غوغا خاموش گردد.) گفتند: آیا ما را مسخره می‌کنی؟ (موسی) گفت: به خدا پناه می‌برم از اینکه از جاهلان باشم! (بقره، ۶۷)


آنچه گفته شد، بخشی از ایرادات عجیب و غریب قوم بنی اسرائیل بر حقانیت حضرت موسی کلیم الله بود که تا این حد، برای روشن شدن ریشه تاریخی ضرب‌المثل، بهانه‌های بنی‌اسرائیلی کافی است. در واقع هر ایرادی که مبتنی بر دلایل غیر موجه باشد آن را ایراد یا بهانه بنی اسرائیلی ‌گویند.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها