در دنیای پر از تبلیغات و تجملاتی که ما در آن زندگی میکنیم، احساس «کمبود مالی» صرفا مربوط به کسانی نیست که از نظر اقتصادی در وضعیت بحرانی قرار دارند بلکه پژوهشها نشان میدهد حتی افرادی که از نظر مالی در موقعیت ثابتی هستند هم گاهی درگیر اضطراب و نگرانیهای مالی میشوند. پدیدهای که به آن «Financial Dysmorphia» یا «خطا و توهم بیپولی» میگویند، جایی به وجود میآید که افراد، با وجود داشتن منابع کافی احساس بیپولی و ناکافی بودن میکنند.
امروزه این احساس، ناشی از تأثیرات پیچیدهای است که شبکههای اجتماعی و رسانهها بر روان ما میگذارند. تصاویری که در آنها افراد بهظاهر موفق در حال زندگیهای مجللی دارند و مقایسهها و فشارهای اجتماعی همه دست به دست هم میدهند تا این احساس کمبود در ما تقویت شود.
لیندسی برایان پادوین، درمانگر مالی، درباره برخی عوامل روانی مؤثر بر دیسمورفی مالی میگوید: «کمالگرایی، افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین میتواند منجر به توهم فقر مالی شود. همچنین از آنجایی که ما بیش از هر زمان دیگری به زندگی مالی مردم دسترسی داریم، تفریحات لوکس در اینستاگرام، گذران تعطیلات در تیک تاک و... استاندارد غیرواقعی میسازند».
مشکل، صرفاً اقتصادی نیست
حقیقت تلخی که در مورد خطای کمبود مالی وجود دارد این است که این پدیده تنها محدود به مشکلات اقتصادی واقعی نیست. حتی افرادی که بهظاهر از نظر مالی وضعیت ثابتی دارند، در مواجهه با تصاویر و استانداردهای فریبندهای که در شبکههای اجتماعی یا تبلیغات مشاهده میکنند، به راحتی ممکن است احساس کنند که از دیگران عقب هستند. فشار اجتماعی به دنبال داشتن خانهای مجلل، ماشین لوکس یا تعطیلات رویایی، حتی در کسانی که از نظر مالی مشکلی ندارند، اضطراب و نگرانی ایجاد میکند. این فشار باعث میشود تا افراد خود را در مقایسه با دیگران «کمبود» احساس کنند، حتی زمانی که واقعا نیازی به این نگرانیها ندارند.
بازی با احساسات و نگرانیها
مهمترین عامل در بروز این اضطرابها، تأثیر رسانهها و شبکههای اجتماعی است. در این فضا، زندگیهای دیگران به گونهای به تصویر کشیده میشود که گویی هیچ دغدغه یا نگرانی مالی وجود ندارد؛ همه چیز زیبا، ساده و بیدغدغه به نظر میرسد. در حالیکه این نمایشها بیشتر جنبه تجاری دارند و واقعیت زندگی به طور کامل در آنها نشان داده نمیشود.
در چنین شرایطی، افراد بهطور ناخودآگاه خود را با آنچه که میبینند مقایسه میکنند و این مقایسهها به طور فزایندهای احساس کمبود و ناکافی بودن در آنها ایجاد میکند، به طوریکه حتی کسانی که درآمد مناسبی دارند هم ممکن است با فشارهای روانی ناشی از این مقایسهها دست و پنجه نرم کنند و این احساس به طور مداوم در ذهنشان تقویت شود.
دیسمورفی مالی در جزئیات
یکی از ابعاد کمتر دیدهشده این اختلال، تأثیر آن بر نگرانیهای روزمره و خریدهای کوچک است چرا که این پدیده تنها به خریدهای لوکس و پرهزینه محدود نمیشود. در واقع، فردی که درگیر خطای کمبود یا فقر مالی است، ممکن است حتی پس از خرید مایحتاج ضروری احساس گناه کند. برای مثال، فردی که تنها برای خرید خوراک یا پرداخت قبوض کوچک هزینه میکند، ممکن است از اینکه این هزینهها از برنامه مالیاش خارج شدهاند، احساس اضطراب کرده و خود را متهم به «بیانضباطی مالی» کند. این نگرانیها و احساسات منفی، حتی در مواقعی که هیچ مشکلی در تأمین نیازهای اولیه وجود ندارد، میتواند منجر به تصمیمات مالی غیرعقلانی و رفتارهای پرخطر شود.
تصمیمات مالی اشتباه و تأثیر آن بر روابط فردی
رفته رفته، این اضطرابهای مالی نه تنها بر رفتارهای مالی افراد تأثیر میگذارند، بلکه میتواند روابط بین فردی را نیز تحتتأثیر قرار دهند. وقتی فردی درگیر این احساسات منفی است، ممکن است به سمت خریدهای تکانشی و غیرضروری سوق داده شود یا حتی از تصمیمگیری درباره هزینههای ضروری خودداری کند. این مسائل میتواند باعث بروز مشکلات در روابط خانوادگی یا کاری شود.
درک بهتر خطای کمبود مالی
این اختلال بیشتر یک بحران روانشناختی است تا اقتصادی. این پدیده نه تنها نشاندهنده نگرانیهای مالی، بلکه حاکی از چالشهای روانشناختی و اجتماعی است که افراد در دنیای امروز با آن دست و پنجه نرم میکنند. در جهانی که تصاویری از زندگیهای بیدغدغه و تجملاتی بهطور مداوم در معرض دید قرار دارند، مقابله با این احساسات بیپایان از «کمبود» و «ناکافی بودن» نیاز به توجه و آگاهی بیشتری دارد.
چه باید کرد؟
پنهانکاری و سکوت در مسائل مالی، زمینهساز احساس خجالت، اضطراب و انزوا میشود. گفتگوی صادقانه درباره نگرانیهای مالی با اعضای خانواده، همسر یا مشاور مالی میتواند به کاهش بار روانی و یافتن راهحلهای مشترک کمک کند. این ارتباط سالم، به ویژه در روابط خانوادگی، موجب کاهش تصمیمگیریهای مالی پرتنش و افزایش همدلی و حمایت متقابل میشود.
بودجهبندی منظم و هوشمند هم میتواند یکی از مؤثرترین راهکارها در مقابله با احساسات ناشی از خطای کمبود مالی باشد. افراد باید هزینههای خود را بهدقت پایش کنند و منابع مالی را به بخشهای مختلف از جمله نیازهای ضروری، پسانداز و تفریح تقسیمبندی کنند. این فرایند به افراد کمک میکند تا به جای تمرکز بر کمبودهای ظاهری، به منابع واقعی خود توجه کرده و احساس کنترل بیشتری بر وضعیت مالی خود پیدا کنند.
یکی دیگر از راهکارهای مهم برای مقابله با اثرات منفی شبکههای اجتماعی بر این اختلال، کاهش زمان صرفشده در این فضاها است بنابراین زمان استفاده از فضای مجازی را محدود کنید. علاوه بر این، میتوانند محتوای تجملاتی و پرزرق و برق را که در فضای مجازی منتشر میشود، فیلتر کرده و فقط صفحات و حسابهای مفید و متناسب با ارزشهای خود را دنبال کنند. این کار تاثیرات منفی مقایسهها و استانداردهای غیرواقعی که در فضای مجازی رواج دارد را کاهش میدهد.
پیام شما به ما